چکیده:
یکی از ویژگیهای شخصیتی تاثیرگذار برتصمیمات مدیریتی، بیش اطمینانی مدیران است که منجر به خودارزیابی و باور اغراق گونه مدیران می شود. برآورد آنها ازتواناییشان در حل مسائل بیش ازحد بوده و انتظار بازده بیش ازحد از سرمایه گذاریهایشان دارند. آنها باور دارند که اطّلاعاتی در اختیارشان است که دیگران ندارند، بنابراین، سودها و جریانهای نقدی آتی بیش ازحد پیش بینی میکنند. این بیش اطمینانی ریسک سقوط قیمت سهام را افزایش میدهد. اطلاعات معتبر، قابل اتکا، به موقع و قابل فهم، در قالبهایی قابل تجزیه و تحلیل برای بقا بازار سرمایه حیاتی بوده و لازم است سرمایهگذاران اطلاعات شرکتها را صحیح، کامل، قابل اطمینان و به موقع بدانند. عدم شفافیت اطلاعاتی به پنهان سازی و انباشت اخبار بد توسط مدیران کمک کرده و در نتیجه، ریسک سقوط قیمت سهام افزایش مییابد. هدف این تحقیق بررسی شفافیت اطلاعاتی شرکتها، بیش اطمینانی مدیران و ریسک سقوط قیمت سهام در شرکتهای پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران میباشد. داده های مالی 126 شرکت در بازه زمانی 1388-1398 مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. این پژوهش با استفاده از روش حداقل مربعات معمولی و با بهرهگیری از نرم افزار Eviews انجام شده است. یافته ها نشان می دهد عدم شفافیت اطّلاعاتی شرکتها بر ریسک سقوط قیمت سهام شرکت تاثیر معنادار و مثبت دارد. بیش اطمینانی مدیران بر ریسک سقوط قیمت سهام شرکت تاثیر معنادار و مثبت دارد. همچنین عدم شفافیت اطّلاعاتی شرکتها بر رابطه بین بیش اطمینانی مدیران بر ریسک سقوط قیمت سهام تاثیر معنادار و مثبت دارد. این اثرات در شرکتهایی با شفافیت اّطلاعاتی بیشتر، کمتر میباشد و بالعکس. عدم شفافیت شرکتی، به افزایش فرصتهای مدیریت اطّلاعات و پنهان سازی اخبار بد توسط مدیران منجر شده و ریسک سقوط قیمت سهام را افزایش میدهد.
One of the personality traits influencing managerial decisions is managers 'overconfidence, which leads to managers' self-esteem and exaggerated beliefs. They overestimate their ability to solve problems and expect excessive returns on their investments. They believe that they have information that others do not have, so they over-predict future profits and cash flows. This overconfidence increases the risk of falling stock prices. Reliable, reliable, timely, and understandable information in formats that can be analyzed is critical to the survival of the capital market, and investors need to know that company information is accurate, complete, reliable, and timely. Lack of information transparency helps managers to hide and accumulate bad news, and as a result, the risk of falling stock prices increases. The purpose of this study is to investigate the information transparency of companies, managers' overconfidence and the risk of stock price falls in companies listed on the Tehran Stock Exchange. The financial data of 126 companies in the period 2009-2010 were analyzed. This research has been done using the ordinary least squares method and Eviews software. Findings show that companies' lack of information transparency has a significant and positive effect on the risk of falling stock prices. Managers' overconfidence has a significant and positive effect on the risk of falling company stock prices. Also, the lack of information transparency of companies has a significant and positive effect on the relationship between managers' uncertainty and the risk of stock price falls. These effects are less in companies with more information transparency, and vice versa. Lack of corporate transparency leads to increased opportunities for information management and concealment of bad news by managers, and increases the risk of stock prices falling.
خلاصه ماشینی:
هدف این تحقیق بررسی شفافیت اطلاعاتی شرکتها، بیش اطمینانی مدیران و ریسک سقوط قیمت سهام در شرکتهای پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران میباشد.
همچنین عدم شفافیت اطّلاعاتی شرکتها بر رابطه بین بیش اطمینانی مدیران بر ریسک سقوط قیمت سهام تأثیر معنادار و مثبت دارد.
افشای شفاف اطلاعات مالی شرکتها از طریق انتشار صورتهای مالی اساسی، عامل مهمی در جهت کاهش عدم تقارن اطلاعاتی بین مدیران و مالکان بوده و منجر به افزایش صرف ریسک و بازده مورد انتظار سرمایهگذاران میگردد؛ بنابراین شرکتها برای جلوگیری از افزایش هزینههای خود، مجبور به نگهداشت وجه نقد بیشتری هس > کاهش عدم تقارن اطلاعاتی، باعث کاهش اخبار هیجانی در مورد شرکتها شده که میتواند موجب کاهش نوسانات بازده شرکتها شود.
ولی معمولاً مدیران برای حفظ کنترل و ممانعت از تصاحب قدرت توسط دیگران، پرداخت مالیات کمتر، فریب سرمایهداران وکاهش هزینههای سیاسی و رقابتی، از ارائه اطلاعات کافی خودداری کرده و گزارشات خود را به صورت پیچیده و نامفهوم منتشر میک > عدم تقارن اطّلاعاتي در بازار سرمایه منجر به افزایش فرصتهاي مدیریت اطّلاعات شده و درچنین محیطي، رابطه بین عدم شفافیت اطّلاعات مالي و ریسك سقوط قیمت سهام شدت بیشتری پیدا میکند.
روششناسی این پژوهش پس رویدادی است و میتواند موجب بازنگري و یا بسط نتایج مطالعات گذشته درزمینه تأثیر بیش اطمینانی مدیریت و عدم شفافیّت اطّلاعاتی بر ریسك سقوط قیمت سهام شود.
یعنی عدم شفافیت اطّلاعاتی بر رابطه بین بیش اطمینانی مدیران بر ریسک سقوط قیمت سهام تأثیر مثبت و معناداردارد.
بنابراین موضوع بیش اطمینانی مدیران و معیار عدم تقارن اطلاعاتی و رشد غیرعادی داراییها در تصمیمات فعالان بازار سرمایه قابل توجه بوده و این متغیرها بر ریسک سقوط قیمت سهام تأثیر مستقیم و معناداری دارد.