چکیده:
معمولا قاتلین سریالی را به دلیل ترس و وحشتی که برای مردم ایجاد می کنند و تنش های امنیتی که برای اجتماع دارد و محیط را برای همه نا امن می کنند، قتل های مخوف و ترسناکی می دانند. قاتلین سریالی نظم خاصی در زمان و یا نحوه قتل افراد ندارند و به همین دلیل تعقیب و دستگیری این قاتلین نیز روشهای خاص خودش را دارد. از آنجا که پیشگیری بهتر است از درمان، دنیا همیشه نیازمند پژوهش هایی است که بتواند با کشف دلائل و یا علل ارتکاب این نوع قتلها، از ارتکاب آنها در جوامع مختلف جلوگیری کند.مطمئنا هیچ قاتلی قاتل به دنیا نمی آید و عوامل مختلفی دست به دست هم می دهند تا یک قاتل حرفه ای تربیت شود، از مسائل ژنتیکی که بگذریم، خانواده و سپس اجتماع دو عنصر مهم در رشد و تربیت افرادی هستند که کمبودها، عقده ها، لذت ها و حقارت های خودشان را با گرفتن جان مردم جبران می کنند. از آنجا که اجتماع و نقش محیط اجتماعی بسیار پررنگ است در این پژوهش هدف تحقیق را بررسی ارتکاب قتلهای سریالی از منظر روانشناسی جنایی در نظر گرفته ایم. روش این پژوهش به صورت تحلیلی و توصیفی و به روش کتابخانه ای انجام پذیرفته است.در این تحقیق سعی کردیم که تا ارکان جرم قتل سریالی را از منظر روانشناسی جنایی مورد تجزیه و تحلیل قرار داده و با تکیه بر اصول حقوقی حاکم بر جرم شناسی علل و عوامل وقوع قتل های سریالی را بررسی کنیم.
خلاصه ماشینی:
بررسی پدیده قتل های سریالی از منظر روانشناسی جنایی (تاریخ دریافت 15/07/1399، تاریخ تصویب 12/02/1400) اسماء السادات هاشمی کارشناسی ارشد حقوق جزا و جرم شناسی، واحد ایلام، دانشگاه آزاد اسلامی، ایلام، ایران.
در این تحقیق سعی کردیم که تا ارکان جرم قتل سریالی را از منظر روانشناسی جنایی مورد تجزیه و تحلیل قرار داده و با تکیه بر اصول حقوقی حاکم بر جرم شناسی علل و عوامل وقوع قتل های سریالی را بررسی کنیم.
البته در تبدیل شدن یک نفر به قاتل سریالی، عوامل مختلف زمینه ای و آسیب شناختی وجود دارد که ضروری است در تحلیل علمی علل وقوع قتل ها مورد توجه قرار گیرد( غلاملو، 1390).
با توجه به این توضیحات، محقق در این مطالعه بر آن شد تا به بررسی پدیده قتل های سریالی از منظر روانشناسی جنایی بپردازد و به این پرسش پاسخ دهد که ریشه ای روانی قتل سریالی کدامند؟رویکردهای قوانین کیفری ایران در برابر قتل های سریالی با توجه به مسائل روانشناختی چیست؟ بخش اول: اهمیت پژوهش پديده قتل هاي سريالي به ندرت از ديدگاه جهاني و فراگير مورد بررسي قرار گرفته و مطالعات عملي صورت گرفته در اين سطح به نحو پراكنده است( هاخانن ، 2005: 35).
غلاملو (1389)، در مطالعه ای ابتدا گونه هاي مختلف قتل سريالي را مورد بحث قرار داده است، كه مبناي دسته بندي، انگيزه و رفتار مرتكب در صحنه جرم بوده است.
2-در حقوق کیفری ایران بررسی پدیده قتل های سریالی از دیدگاه روانشناسی جنایی کمتر مورد بحث و بررسی قرار گرفته است و بیشتر ابعاد اجتماعی و جامعه شناسی آن لحاظ شده است.