چکیده:
در طول دوره حیات واحد های سیاسی، ثبات نسبی مناطق مرزی همواره عامل چالش برانگیز برای حفظ موجودیت کشورها به حساب می آمد و حتی این موضوع می تواند به دلیل عدم برنامه ریزی مناسب و مدیریت صحیح بسترهای مساعدی را برای فروپاشی سیستم حکومتی کشورها هموار سازد. ایران نیز به دلیل قرارگیری در کانون بحرانی منطقه خاور نزدیک بزرگ و همجواری با کشورهای عمدتا بی ثبات از تاثیرات مخرب تهدیدات فرامرزی که به سمت موضوعات قومی- مذهبی نشان رفته در امان نبوده است، بخصوص در مناطق جنوب شرق کشور که بیشترین آسیب را از لحاظ قاچاق مواد مخدر - انسان و پدیده تروریسم و افراط گرایی قومی-مذهبی به خود دیده است. این مقاله با روش تحلیلی –توصیفی و استفاده از منابع علمی ضمن بررسی مناطق مرزی جنوب شرق کشور و رابطه آن با کشور پاکستان و مسائل قومی- مذهبی بین شان به این سوال که آیا رشد تمایلات بنیادگرایانه و افراطی مذهبی در پاکستان می تواند با ایجاد بی ثباتی، چالش های امنیتی مدنظر مداخله گران منطقه ای و فرامنطقه ای را در منطقه جنوب شرق ایران برقرار سازند، می پردازد. در این بررسی نشان داده می شود که بحران بر فضاهای جغرافیایی، سیاسی و اقتصادی و شکل گیری تنش های قومی – مذهبی، رشد بنیادگرایی و رادیکالیسم اسلامی و دخالت نیروهای فرامنطقه ای در پاکستان به طور مستقیم با مباحث امنیتی منطقه جنوب شرق ایران در ارتباط مستقیم است.
Throughout the life of political units, the relative stability of border areas has always been a challenging factor in maintaining the existence of countries, and even this issue can pave a way for the collapse of the system of government due to lack of proper planning and management. Because of its location in the critical Center of the Greater Middle East and its proximity to largely unstable countries, Iran has not been spared the destructive effects of cross-border threats to ethnic-religious issues, especially in the Southeastern part of the country. Drug trafficking - man and the phenomenon of terrorism and ethnic-religious extremism are seen. This article uses analytical-descriptive method and scientific sources while examining the border areas of the southeast of the country and its relationship with Pakistan and ethnic-religious issues between them .the question was about the growth of fundamentalist and religious extremist tendencies in Pakistan wether it can addresses the security challenges envisaged by regional and trans regional intervenors in the Southeastern region of Iran or not .This study shows that the crisis in geographical, political and economic spheres and the formation of ethnic-religious tensions, the growth of fundamentalism and Islamic radicalism and the involvement of supra-regional forces in Pakistan are directly related to security issues in the Southeastern region of Iran.
خلاصه ماشینی:
در اين بررسي نشان داده مي شود که بحران بر فضاهاي جغرافيايي، سياسي و اقتصادي و شکل گيري تنش هاي قومي – مذهبي، رشد بنيادگرايي و راديکاليسم اسلامي و دخالت نيروهاي فرامنطقه اي در پاکستان به طور مستقيم با مباحث امنيتي منطقه جنوب شرق ايران در ارتباط مستقيم است .
بخصوص ايالت بلوچستان پاکستان به عنوان کليدي ترين ايالت جنوب آسيا که عرصه رقابت دو ابرقدرت چين و ايالات متحده امريکا (به دليل مباحث اقتصادي و امنيتي)محسوب مي شود داراي تمايلات واگرايانه نسبت به حاکميت مرکزي و همگرايانه با گروههاي قومي پراکنده در آن سوي مرزهاي افغانستان و بخصوص ايران به جهت استقلال سرزميني است ، از اين رو هرگونه تنش و بي ثباتي در حکم هويت خواهي قوم بلوچ تلقي مي شود که مي تواند سياست هاي داخلي و خارجي دو کشور را دستخوش تغييرات اساسي کند.
اما به طور کل تهديدات در مرزهاي جنوب شرق ايران شامل حمايت کشورهاي حوزه خليج فارس نظير عربستان سعودي از جريانات افراطي مذهبي، بي ثباتي سياسي و ناآرامي در کشورهاي افغانستان و پاکستان ، حضور مستقيم آمريکا در بخش اطلاعاتي و عملياتي در کشورهاي همسايه جهت فشار بر ايران ، ضعف شديد زيرساخت هاي اقتصادي در پاکستان به ويژه ايالت بلوچستان پاکستان و تأثيرات آن بر منطقه بلوچستان ايران (نقشه شماره ٢)، تأسيس پايگاه نظامي در مناطق همجوار مرز شرقي توسط ايالات متحده آمريکا، حمايت سرويس اطلاعاتي پاکستان از جريانات تروريستي منطقه ، منازعات فرقه اي در پاکستان و پايين بودن سطح روابط ديپلماتيک با کشورهاي همسايه افغانستان و پاکستان مي باشد.