چکیده:
ابن خلدون یکی از متفکرین مسلمان است که چهار قرن قبل از آدام اسمیت، نظریات مختلفی درباره مسائل اقتصادی مطرح کرده است؛ او مسائلی نظیر نظریه درآمد، تولید، مصرف، توزیع، مطلوبیت، ارزش کار، رشد و توسعه، نقش دولت در اقتصاد را با روشی متفاوت مطرح کرده است.
از لحاظ تاریخی او مستحق تر است که " پدر علم اقتصاد" شناخته شود تا آدام اسمیت.
در این مقاله سعی می شود متدلوژی و اندیشه های اقتصادی او به زبانی ساده مورد بررسی و ارزیابی قرار گیرد.
Abstract
Ibn Khaldun, was four centuries before Adam Smith, he had different methodology to study on economic issues, such as the theory of production, consumption, distribution, income, utility, value, growth and development theory and the role of government in economy
Historically, Ibn Khaldun is more worthy to be called the "father of economics" to Adam Smith.
In this paper we try to evaluate and study on the methodology and economic ideas of Ibn Kaldun.
خلاصه ماشینی:
ir@Mousaaei دانشجوی دکتری جامعه شناسی اقتصادی و توسعه (نویسنده مسئول) مقدمه در ابتدا باید به این موضوع اشاره شود که یکی از دلایل انتخاب بررسی اندیشـه هـای اقتصـادی ابن خلدون این بوده است که دانشجویان اقتصـاد در طـی سـالهای تحصـیل در رشـته اقتصـاد، باکمتر پژوهش و مطالعه ای در باره جنبه های اقتصادی اندیشه های ابن خلـدون مواجـه شـده اند و وی را با ارائه آرایی در بارع عصبیت و علم عمران بیشتر به عنوان یک جامعـه شـناس مـی شناسند تا اقتصاد دان، این در حالی است که نظریات وی در باب موضوعات اقتصـادی در زمـان خود و حتی سال ها بعد از آن بسیار منحصر بـه فـرد بـوده و بـه عنـوان پـیش زمینـه نظریـات بسیاری از اندیشمندان اروپایی مورد استفاده قرار گرفته است .
٤. ابن خلدون و نظریات وی در خصوص تمدن این که در اینجا به موضوع نظریات در خصوص تمدن می پردازیم بـه ایـن دلیـل اسـت کـه تمدن ها به نوعی با شکل گیری اقتصاد در جوامع بشری در ارتباط تنگاتنگ قرارداشته انـد در واقع به باور ابن خلدون و تعدادی از محققان و نظریه پردازان، تکوین تمدن تـابع چنـد عامـل می تواند باشد: ١- زمین شناسی : زیرا در فواصل دوران یخچالی زمین بوده است که تمدن ها ظهور کرد.
ابن خلدون در اثر خود"المقدمه " نظریه مالیات و هزینـه هـای دولـت را بـا هـم مرتبط میکند و در خصوص نرخهای پایین مالیاتی اینچنین استدلال میکند کـه ایـن نرخهـای پایین باعث می شوند انگیزه های کار برای نیروی کاراز بین نرود و هم افـراد جامعـه بـا رضـایت کامل مالیات را پرداخت کنند.