چکیده:
بحران اخلاق در ادبیات اقتصادی به عنوان منبعی برای بروز بحرانهای اقتصادی شمرده میشود. بویژه پس از آشکار شدن بحران مالی 2008 آمریکا و تبدیل آن به بحران اقتصادی، بسیاری از اقتصاددانان از طریق واکاوی بحران اخلاق به ریشهیابی این بحران پرداختهاند. فلسفه غالب (سرمایه داری) بر پایه عقلانیت به مثابه بیشینهسازی سود بنگاهها مدعی است این عقلانیت، به افزایش مطلوبیت کل جامعه و رفاه آن میانجامد. به نظر میرسد که روند رو به افزایش بحرانهای مالی ضربه سهمگینی بر این فلسفه وارد آورده تا جایی که امروزه شاهد شکست معیار بیشینهسازی سود هستیم. پژواک اهمیت نقش اخلاق فردی و در نتیجه آن اخلاق کسب و کار در تقابل با فلسفه سرمایهداری حاکم، پارادایمی جدید را تاسیس نموده است که در آن اهمیت اخلاق فراتر از آنچه که در منشورهای اخلاقی متجلی است نمود یافته است و اخلاق به صورت مجموعهای از فضیلتهای انسانی از مولفههای تابع رفاه محسوب میشود. این مطالعه، با استفاده از روش تحلیلی توصیفی، نقش اخلاق در بازارهای مالی را بررسی مینماید و به صورت نظری بررسی میکند که محوریت اخلاق چگونه موجب گسترش رفاه و کاهش تلاطم در بازارمالی میشود.
Abstract Ethic crisis is being identified as a source of economic crises in recent economic literature. When the 2008 financial crisis unfolded in the US and started to cause a severe recession across the globe, some economists approached the exploration of the roots of this crisis from ethical point of view. This article challenges capitalism (as the prevailing philosophy), which is based on the rationality and claims the self-interest and maximization of profits lead to an increase in the welfare. It seems that the growing financial crisis was a tremendous blow to the capital’s hegemony to the extent that today we are witnessing the failure criterion of maximum profit. Echoes the importance of individual morality and therefore business ethics in opposition to the ruling capitalist philosophy, has established a new paradigm in which the importance of ethics beyond what is reflected in the various samples of code of conduct and ethics as a set of human virtues is viewed as a major determinant of welfare function. This study analyses the role of ethics on financial markets by analytical - descriptive method. in addition, it explains how ethics may affect the expansion of welfare and the reduction of turbulence in the financial market.
خلاصه ماشینی:
١. ادبيات موضوع محسن ايزي (١٣٨٧) در کتاب پيدايش و گسترش بحران مالي در جهان و اثرات آن بـر اقتصـاد ايران، ريشه بحران مالي را در دو حادثـه ١١ سـپتامبر ٢٠٠١ و ترکيـدن حبـاب قيمتـي سـهام شرکت هاي اينترنتي در بازارهاي مالي آمريکا مي داند و دليل رشـد اقتصـادي کشـور در بخـش مسکن را اتخاذ سياست کاهش نرخ بهره و سياسـت پـولي انبسـاطي مقامـات اقتصـادي آمريکـا برشمرده و چنين استدلال مي کند که گرچه اين سياست هـا بـراي چنـد سـال بـا خـود رشـد اقتصادي به همراه آورد اما در نهايت منجر به افراطگرايي و ضعف هايي نظير مقرراتزدايي بـيش از حد از بازارهاي مالي ، خوشبي ي ن زياد به توان خود تنظيمـي بـازار و نظـارتهـاي ضـعيف بـر بازارهاي مالي ، به ايجاد حباب قيمتي در بخش مسکن آمريکا و نهايتـا نـاتواني وام گيرنـدگان در بازپرداخت وامهاي بانکي و سقوط بازارهاي مـالي آمريکـا گرديـد.
کازلاوسکي در کتابي تحت عنوان اخلاق بانکي (٢٠١٠) بحران مالي اخير را نه تنهـا بحـران نظام اقتصادي بلکه يک بحران اخلاقي معرفي مي کند؛ و چنين عنوان مي کنـد کـه بحـران در بازارهاي مالي به کانون توجه در اخلاق تبديل شده و جنبه هاي بازارمـالي و نهادهـاي مـالي بـه عنوان يـک موضـوع قابـل توجـه بـراي عمـوم در حـال گسـترش اسـت ، و ايـن دوران را بـراي واسطه هاي مالي که با رفتار سودجويانه ، صنعت مالي را به حوزه غني سازي نفع شخصي تبـديل کرده اند، دوره خاموشي مطلق مي داند و درمورد آينده سرمايه داري و مقصر دانستن فلاسـفه و 3 اقتصاددانان، بحث مي کند.