چکیده:
با گذشت چند دهه از پیروزی انقلاب اسلامی، تألیف یک کتاب درسی اقتصاد ایران متناسب با ویژگیها و اهداف نظام اقتصاد اسلامی ضرورت دارد. برای شروع این کار میتوان از بهبود نزدیکترین کتاب به فضای اقتصاد اسلامی استفاده کرد. مقاله حاضر به عنوان گامی اولیه، به نقد محتوایی کتب اقتصاد ایران بر اساس اهداف این نظام میپردازد. نتایج تحلیل 14 کتاب اقتصاد ایران نشان داد: (1) عمده کتابها با رویکرد بخشی ـ توصیفی نوشته شدهاند؛ (2) کتب تحلیلی اندک بوده و لحنی تلخ و ناامید کننده دارند؛ (3) امتیاز کلی کتب کمتر از نصف است که نشان دهنده وضعیت نامطلوب آنها است؛ (4) اشتغال و رشد اقتصادی بیشتر از سایر اهداف مورد توجه بوده و حفظ محیط زیست و استقلال اقتصادی کمتر از همه مورد توجه هستند؛ (5) تنها یک کتاب دارای نظریه متمایز است که آن هم وجه سلبی داشته و مربوط به شرایط قبل از انقلاب یعنی استبداد نفتی شاه است؛ (6) تمام کتابها فاقد یک الگوی مفهومی در خصوص اقتصاد ایران هستند؛ به طوری که این الگو نشان دهد اولاً چرخه موجود فعالیت اقتصادی در ایران چگونه است و ثانیاً زمینهها و بسترهای خروج از این چرخه و ورود به یک چرخه متعالی اقتصادی چیست. بدین ترتیب مبنا قرار دادن هیچ کتابی برای تدوین یک کتاب اقتصاد ایران اسلامی مناسب نیست. با مطرح شدن ایده اقتصاد مقاومتی در سالهای اخیر لازم است تحلیل اقتصاد ایران برخاسته از این زاویه و با استفاده از رویکرد ترکیبی تاریخی ـ بخشی ـ نهادی صورت گرفته و کتابی درسی تألیف شود.
By considering the recent scientific changes in Iran, it is necessary to press a few qualified texts about Iran economy Based on the targets of Islamic economic system. For realizing it, we have to evaluate the existing books about Iran Economy.
In this paper, we appraise 14 Iran economy books which are pressed by using content analysis method.
The results shows us following items:
1. The majority of the books have used descriptive-sectional approach.
2. The share of analytical books is low and unfortunately they have disappointed content to introduce Iran economy.
3. The average rank of the books is less then medium.
4. The content of mentioned books are full the objects such as "employment" and "growth", but the subjects of rule oriented policies are scarce.
5. All of their books have constituted based on mainstream approach.
6. All of them have not constituted based on using a conceptual model in description of policies.
خلاصه ماشینی:
نتايج تحليل ١٤ کتاب اقتصاد ايران نشان داد: (١) عمده کتاب ها با رويکرد بخشي ـ توصيفي نوشته شده اند؛ (٢) کتب تحليلي اندک بوده و لحني تلخ و نااميد کننـده دارنـد؛ (٣) امتيـاز کلـي کتب کمتر از نصف است که نشان دهنده وضعيت نامطلوب آنها است ؛ (٤) اشتغال و رشد اقتصادي بيشـتر از ساير اهداف مورد توجه بوده و حفظ محيط زيست و استقلال اقتصادي کمتر از همه مورد توجه هستند؛ (٥) تنها يک کتاب داراي نظريه متمايز است که آن هم وجه سلبي داشته و مربوط به شرايط قبل از انقلاب يعني استبداد نفتي شاه است ؛ (٦) تمام کتاب ها فاقد يک الگوي مفهومي در خصـوص اقتصـاد ايـران هسـتند؛ بـه طوري که اين الگو نشان دهد اولا چرخه موجود فعاليت اقتصادي در ايران چگونـه اسـت و ثانيـا زمينـه هـا و بسترهاي خروج از اين چرخه و ورود به يک چرخه متعالي اقتصادي چيست .
اين ملاحظات باعث ميشود يـک الگـوي اوليه ساده براي تدوين يک کتاب اقتصاد ايران اسلامي نيازمند پيمودن گام هاي ذيل باشد: الف ) با توجه به تعدد رويکردها در تحليل يک نظـام اقتصـادي، ايـن کتـاب قـرار اسـت بـا چـه رويکردي تأليف شود؟ تاريخي، نهادي، بخشي، تحليل سياست ها، تحليل موانع توسعه يا پيشرفت .
٩. اقتصاد ايران نوشته عبدالرضا رکن الدين افتخاري و علي ديني ترکماني کتاب داراي رويکرد بخشي است اما به اهداف نظام اقتصادي اسلام نيز اشاراتي دارد.
اقتصاد ايران نوشته حميد ابريشمي کتاب داراي رويکرد بخشي است اما اشارات اندکي به اهداف نظام اقتصادي اسلام نيز دارد.