چکیده:
امروزه تحریمهای ظالمانهی دشمنان، محدودیتهای اقتصادی ناشی از آن، ضرورت محافظت از عرصهی فرهنگ در مقابل این تهاجمات و تدوین سازوکاری مبتنی بر مبانی اعتقادی و متناسب با مختصات بومی کشور، حوزهی اقتصاد فرهنگ را مورد توجه علاقهمندان به نظام اسلامی قرار داده است. نظام انگیزشی که شامل مجموعه قوای درونی و بیرونی محرک فرد به سمت اهداف است، ارتباط تنگاتنگی با اهداف فرد دارد. هدف غایی اقتصاد فرهنگ از منظر الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت بهعنوان سند بالادستی، جامع، برگرفته از منویات ارزشی و مبتنی بر شرایط بومی کشور، پیشرفت معنوی و مادی است. بر این اساس، نظام انگیزشی در اقتصاد فرهنگ متعارف با نظام انگیزشی مبتنی بر الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت از تفاوتهای بسیاری برخوردار خواهد بود. در این مقاله با روش تحلیل محتوای کیفی و مطالعه تطبیقی بهدنبال کارکرد نظام انگیزشی مستخرج از الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت در اقتصاد فرهنگ هستیم. نتایج پژوهش حاضر حاکی از آن است که بهکارگیری حداکثری نظام انگیزشی مبتنی بر الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت در عرصههایی چون مصرف، تولید، نیروی کار و بخش دولت، پیشنیاز و راهکار اساسی تحقق حداکثری مکتب اقتصاد فرهنگ مبتنی بر الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت است.
Today, the oppressive sanctions of the enemies, the resulting economic constraints, the need to protect the field of culture against these invasions and the development of a mechanism based on the beliefs and in accordance with the local characteristics of the country, the field of cultural economics has attracted the attention of those interested in the Islamic system. The motivational system, which includes the set of internal and external forces that motivate the individual towards the goals, is closely related to the individualchr('39')s goals. The ultimate goal of cultural economics from the perspective of the Iranian Islamic model of progress as a upstream, comprehensive document, derived from value menus and based on the countrychr('39')s indigenous conditions, is spiritual and material progress. Accordingly, the motivational system in conventional cultural economics will have many differences with the motivational system based on the Iranian Islamic model of progress. In this article, with the method of qualitative content analysis and comparative study, we seek the function of the motivational system derived from the Iranian Islamic model of progress in cultural economics. The results of the present study indicate that the maximum use of motivational system based on the Iranian Islamic model of progress in areas such as consumption, production, labor and government, is a prerequisite and basic strategy for achieving the maximum school of cultural economics based on the Iranian Islamic model of progress.
خلاصه ماشینی:
کارکرد نظام انگيزشي مستخرج از الگوي اسلمي ايراني پيشرفت در اقتصاد فرهنگ 1 بهنام عرببافراني ٢و١ ميثم موسائي علياصغر هادوينيا٣ تاريخ دريافت: ١٣٩٨/٠٤/٢٧ تاريخ پذيرش: ١٣٩٨/٠٧/١٦ چکيده: امروزه تحريمهاي ظالمانهي دشمنان، محدوديتهاي اقتصادي ناشي از آن، ضرورت محافظت از عرصهي فرهنگ در مقابل اين تهاجمات و تدوين سازوکاري مبتني بر مباني اعتقادي و متناسب با مختصات بومي کشور، حوزهي اقتصاد فرهنگ را مورد توجه علقهمندان به نظام اسلمي قرار داده است.
اگر اقتصاد فرهنگ را بتوان شامل کليه فعل و انفعلت اقتصادي عرصهي فرهنگ اعم از توليد و مصرف کالها و خدمات فرهنگي و هنري، چگونگي تأمين مالي عرصهي فرهنگ، وضعيت بازار نيروي کار فرهنگي، جايگاه و نقش دولت در بخش فرهنگ و موضوعاتي از اين قبيل تعريف کرد )موسائي، ١٣٧٩(، آنگاه بازتعريف اقتصاد فرهنگ براساس نگاه راهبردي رهبران نظام اسلمي، مستلزم دسترسي به الگويي بومي و مبتني بر مباني نظري و فلسفي اسلم جهت پيشرفت مادي و معنوي کشور است.
مسئلهي پژوهش حاضر، تبيين کارکرد نظام انگيزشي مبتني بر الگوي اسلمي ايراني پيشرفت با استفاده از تحليل برخي نظريات موجود در اقتصاد فرهنگ متعارف است.
1 Robbines & Judge 2 Schermerhorn, Hunt, Osborn & Uhl-Bien 3 Luthans مطالعات دسته اول: اورعييزداني )١٣٧٢( در مطالعهاي ابتدا برخي از نظريات انديشمندان غربي همچون وروم، مازلو، هرزبرگ، آلدرفر و مککلند پيرامون انگيزش را بيان کرده و سپس با استفاده از آيات و روايات به بررسي منشا انگيزهها در اسلم و مقايسه تطبيقي آن با برخي نظريات غربي پرداخته است.