چکیده:
هدف: تحقیق حاضر با هدف واکاوی محیطهای یادگیری شخصی مبتنی بر وب 2 و راهبردهای پشتیبان اجرای برنامه درسی در اینگونه محیطهای یادگیری انجام گرفت. روش: در این تحقیق رویکرد آمیخته اکتشافی، ابتدا روش کیفی از نوع پدیدارشناسی و سپس روش کمی از نوع پیمایشی استفاده شد. جامعة آماری پژوهش در بخش کیفی مدیران مراکز آموزش الکترونیکی، مدرسان و خبرگان یادگیری الکترونیکی و متخصصان برنامه درسی بودند که تعداد 11 نفر از میان آنها بهصورت هدفمند جهت انجام مصاحبه نیمهساختمند انتخاب شد. تحلیل دادهها با استفاده از روش تحلیل مضمونی براون و کلارک صورت پذیرفت. مطابق یافتههای تحقیق راهبردهای اجرایی در سه مقوله راهبردهای فراسازمانی، سازمانی و پداگوژیک دستهبندی شد. در بخش کمی پژوهش، مدرسان، پرسنل تخصصی مراکز آموزش مجازی و اساتید علومتربیتی 6 دانشگاه جامع و صنعتی تهران (550 نفر) بهدلیل دسترسی محقق به اعضای جامعه، دایر بودن گروه علومتربیتی در سه دانشگاه جامع و همچنین برخورداری این دانشگاهها از سابقه و تجربه موفق در راهاندازی دورههای آموزش مجازی بهعنوان اعضا جامعه آماری تعیین و با استفاده از جدول کرجسی و مورگان تعداد 225 نفر با رعایت نسبتها در جامعه بهعنوان نمونه آماری انتخاب شدند. در این مرحله براساس یافتههای بخش کیفی، پرسشنامهای تنظیم و پاسخ 177 نفر دریافت شد. دادههای کمی با استفاده از آمار توصیفی و تحلیل عاملی تاییدی مرتبه اول و دوم تحلیل شد. یافتهها: براساس یافتههای کمی، شاخصهای برازش تحلیل عاملی تأییدی مرتبه اول مقوله راهبردهای اجرایی همسو بودن گویهها با سازه نظری و تأیید تحلیلی عاملی را نشان داد. همچنین تحلیل عاملی تأییدی مرتبه دوم نشان داد مولفه راهبردهای فراسازمانی به میزان 90، سازمانی به میزان 84 و پداگوژیک به میزان 83 درصد در تبیین واریانس سازه اصلی نقش داشتند. یافتههای تحقیق را میتوان در تنظیم راهبردها و خطمشیهای آموزش مجازی در سطوح خرد و کلان و همچنین طراحی یا بازنگری برنامه درسی بویژه یادگیری مبتنی بر وب 2 مورد استفاده قرار داد.
Purpose: The present study aimed to analyze
strategies for effective curriculum implementation
in web 2.0-based personal learning environments.
Method: For this purpose, the exploratory mixed
design including the phenomenological qualitative
method and quantitative survey used. The
participants in qualitative section were 11 people
selected by purposeful sampling from
administrators, faculties, E-learning experts and
curriculum specialists. Data collected by using indepth
interview and analyzed by Braun and
Clarke's thematic analysis method. The results
shown strategies were classified into three; crossorganizational,
organizational and pedagogical. In
the quantitative part of the study, lecturers, elearning
staff and faculty members of education
selected from 6 public and industrial universities
located in Tehran (N=550). Based on the findings
of qualitative study, a questionnaire designed and
177 replies received from total of 225 samples.
Data analyzed by using descriptive statistics and
first and second order confirmatory factor
analysis.
Results: The first-order confirmatory factor
analysis revealed the alignment of the items with
the theoretical construct. Based on second-order
confirmatory factor analysis, Cross-organizational
(90%), organizational (84%) and pedagogical (83%)
strategies explained the variance of the main
theme respectively.
خلاصه ماشینی:
دانشيار گروه علوم تربيتي دانشگاه شهيد بهشتي، تهران professor, Shahid Beheshti University, Tehran چکيده Abstract Purpose: The present study aimed to analyze هدف : تحقيق حاضر با هدف واکاوي محيط هاي يادگيري شخصي strategies for effective curriculum implementationمبتني بر وب ٢ و راهبردهاي پشتيبان اجراي برنامه درسي در in web 2,0-based personal learning environments.
(Tazehkand, Fathi Vajargah and Arefi , 2017 با ظهور فناوريهاي نسل جديد وب موسوم به وب ٢ محيط يادگيري شخصي ٣ به عنوان راه حلي براي چالش هاي فوق مطرح شده است ( ,.
(Franklin and Harmelen, 2007; Redecker, Ala-Mutka and Punie, 2010; Conole, 2011 ) دانشگاه ها بايد علاوه بر مطالعه ماهيت محيط هاي يادگيري شخصي، نحوه اجراي اثربخش برنامه درسي در اين گونه محيط هاي يادگيري را در چارچوب راهبردها و خط مشيهاي فعلي خود مورد توجه قرار دهند.
براي مثال نتايج پژوهش والجاتاگا، پاتا و تامتس (٢٠١١ ,ljataga, pata and TammetsVa) نشان ميدهد که طراحي و اجراي برنامه درسي در محيط يادگيري شخصي بايد مهارت ها و اعتماد فراگيران را در گزينش ، کاربرد و استفاده از ابزارها جهت يادگيري شخصيشده تقويت نموده و آنها را نسبت به اين امر ترغيب نمايد.
هرچند اساسا يافته ها حکايت از مزيت هايي ازجمله : بهبود تجارب دانشجويان (شخصيسازي و کنترل ، برخورداري از حمايت همتايان ، مهارت هاي تيم سازي و اجتماعي، پرورش مهارت ها و سواد ديجيتالي) داشت ، اما از طرف ديگر نتايج نشان داد انگيزش بالاي مدرسان و بهبود روش هاي تدريس وابسته به ساختار و قواعد سازماني و فراهم آوردن تسهيلات فني (براي مثال ؛ سهولت تلفيق ابزارهاي منبع آزاد با محيط هاي يادگيري مجازي) و همچنين کارآيي فني فرد است .