چکیده:
هدف از انجام این پژوهش تعیین تاثیر اجرای برنامه درسی فلسفه برای کودکان بر رشد خلاقیت دانش آموزان بوده است. جامعه آماری پژوهش، دانش آموزان دختر پایه پنجم مقطع ابتدایی منطقه نوزده آموزش و پرورش شهر تهران بودند که از بین آنها ۵۶ نفر به روش نمونه گیری در دسترس به عنوان نمونه انتخاب و سپس در دو گروه آزمایش و گواه تقسیم شدند. گروه آزمایش با برنامه درسی فلسفه برای کودکان طی ۱۶ جلسه تحت آموزش قرار گرفتند. با توجه به اینکه طرح تحقیق پیش آزمون و پس آزمون با گروه گواه بود، ابزار اندازه گیری خلاقیت در دو نوبت قبل و بعد از ارایه برنامه درسی فلسفه برای کودکان اجرا شد. داده های حاصل از پیش آزمون و پس آزمون با استفاده از تحلیل کوواریانس مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافته های پژوهش حاضر حاکی از تاثیر مطلوب مداخله پژوهش بر خلاقیت و خرده مقیاس های آن داشت. به عبارتی یافته های پژوهش حاضر مبین آن است که برنامه درسی فلسفه برای کودکان میزان خلاقیت فراگیران و مولفه های آن یعنی انعطاف پذیری، ابتکار، بسط، سیالی را در گروه آزمایش نسبت به گروه گواه را افزایش داده است.
The purpose of this study was to determine the effect of implementing a philosophy for children curriculum on the growth of students' creativity. The statistical population of the study was fifth grade female students in the nineteenth grade of Tehran's education district, of which 56 were selected by convenience sampling and then divided into experimental and control groups. The experimental group was trained in a philosophy curriculum for children in 16 sessions. Due to the fact that the research design was pre-test and post-test with a control group, the creativity measurement tool was implemented twice before and after the presentation of the philosophy curriculum for children. The data obtained from pre-test and post-test were analyzed using analysis of covariance. The findings of the present study indicated the favorable effect of research intervention on creativity and its subscales. In other words, the findings of the present study indicate that the philosophy for children curriculum has increased the level of creativity of learners and its components, ie flexibility, initiative, expansion, fluidity in the experimental group compared to the control group.
خلاصه ماشینی:
برنامه درسی فلسفه برای کودکان باعث رشد مهـارت هـای شناختی از طریق درگیر نمودن ذهن یادگیرندگان در فرآیند یادگیری و تفکـر پیرامـون امـور طرح شده می شود تا بدین ترتیب زمینه بهبود توانایی تعقل ، فکر کردن ، طبقه بنـدی ، کشـف روابط ، اندیشه ورزی، رشـد تفکـر انتقـادی ، افـزایش اعتمـاد بـه نفـس ، اسـتدلال مفهـومی فـراهم آیـد (امیریـان ، ١٣٩٦؛ ١٢٤-٢٠١٦:١١٤ ,Teschers &D'Olimpio ) هـم چنـین پـرورش مهارت های اجتماعی به منظور رشد قدرت تصمیم گیری، بهبود روابط میان فـردی ، نظـم و مسئولیت پذیری، مشارکت در کارهای گروهی را تحقق می بخشـد (٦٩-٦١ :٢٠١٠ ,Barrow ؛ قبادیــان ، ١٣٩٤: ١٤٨-١٣٨).
نتایج تحلیل کوواریانس برای بررسی اثر بخشی مداخله بر روی متغیر وابسته {مراجعه شود به فایل جدول الحاقی} پرسـش اول : " آیـا برنامـه درسـی فلسـفه بـرای کودکـان بـر خلاقیـت دانـش آمـوزان تاثیر میگذارد؟" نتایج حاصل از سنجش خلاقیت که به معنای فرآیند حـل کـردن مشـکلات و مسـائل و اطلاعات و عناصر گم شده ، چیزهای ناجور، حدس زدن و فرضیه سازی، ارزیابی حدس هـا و فرضیه ها و تجدید نظر کردن دوباره و آزمون نمودن آنها و بالاخره انتقال نتایج می باشـد، به تفکیک دو گروه کنترل و آزمایش در دو زمان (پیش آزمـون ، پـس آزمـون ) در جـدول (٢) نمایش داده شـده اسـت .
پرسش دوم : " آیا برنامه درسی فلسفه برای کودکـان بـر انعطـاف پـذیری دانـش آمـوزان تاثیرمی گذارد؟" نتایج حاصل از سنجش میزان انعطـاف پـذیری کـه شـامل اسـتعداد تولیـد ایـده هـا یـا روش های بسیار گوناگون و یا توانایی تفکر در مـورد راه هـای مختلـف بـرای حـل مسـاله جدید می باشد، به تفکیک دو گروه کنترل و آزمایش در دو زمان (پیش آزمون ، پـس آزمـون ) در جدول (٢) نمایش داده شده است .