چکیده:
کشورهای امروزی است که متغیرهای روانشناختی بسیاری میتوانند بر شدت آن تأثیرگذار باشند، این متغیرها میتوانند بر تداوم و شدت مصرف مواد تأثیر گذاشته و در روند بهبودی این بیماران نقش ایفا کنند، از اینرو مسأله پژوهش حاضر بررسی تأثیر آموزش هوش مبتنی بر عواطف بر کاهش آزمندی مصرف در بیماران تحت درمان با متادون بوده است. روش پژوهش شبه آزمایشی با طرح پیشآزمون- پسآزمون با گروه گواه بود. تعداد 40 نفر از بیماران مبتلا به مصرف مواد بهصورت نمونهگیری در دسترس انتخاب و در دو گروه آزمایش و گواه همتاسازی شدند. ابزار پژوهش شامل، پرسشنامه آزمندی مصرف تیفانی بود. برنامه آموزش هوش مبتنی بر عواطف در قالب دوازده جلسه نود دقیقهای در گروه آزمایشی اجرا شد. در پایان دوره آموزشی دو گروه پرسشنامه مذکور را بهعنوان پسآزمون تکمیل کردند. دادهها با استفاده از تحلیل کوواریانس مورد تحلیل قرار گرفت. نتایج تحلیل کوواریانس نشانگر تأثیر کاربندی در کاهش آزمندی مصرف (0/05P) بیماران گروه آزمایشی نسبت به گروه گواه بود. نتایج این پژوهش نشان داد که آموزش هوش مبتنی بر عواطف توانسته است با بالا بردن هوش مبتنی بر عواطف در بیماران مبتلا به مصرف مواد در برخورد با موقعیتهای بهوجود آورنده آزمندی مصرف کمک بنماید.
Bio-psycho-social phenomenon of drug abuse is one of the most critical issues facing modern countries that many psychological variables can affect its severity. These variables can affect the duration and severity of substance abuse and can have some roles on these patientschr('39') recovery. The purpose of this study was to investigate the effect of emotion-based intelligence training on craving reduction in patients treated with methadone. The research method was quasi experimental with pretest-posttest control group. 40 patients with drug use randomly were selected and matched into two experimental and control groups. The instrument included Tiffany craving questionnaire. Emotion-based intelligence training program was administered in twelve 90-minutes sessions for the experimental group. At the end of the study, the two groups completed the questionnaire as post-test. Data was analyzed using analysis of covariance. Analysis of variance represented the effect of intervention in reducing the craving (p