چکیده:
زمینه: تحمّل پریشانی نقش بسزایی در سلامت روانی و جسمانی دارد؛ با این وجود، تاکنون توسعۀ مداخلات مختص افزایش تحمل پریشانی کمتر مورد توجه بوده است. همچنین تأثیر مداخلات مبتنی بر شفقت نیز بر ویژگی های روانشناختی افراد مبتلا به بیماریهای روان تنی (مانند سردردهای تنشی) کمتر مورد بررسی قرار گرفته است. هدف: هدف پژوهش حاضر تدوین بسته ارتقای تحمل پریشانی و مقایسه اثربخشی آن با درمان مبتنی بر شفقت بر خودانتقادی، ترس از ارزیابی منفی و اضطراب در زنان مبتلا به سردردهای تنشی مزمن بود. روش: طرح پژوهش حاضر شبه آزمایشی با پیش آزمون و پس آزمون با گروه گواه بود. جامعه آماری پژوهش را کلیه زنان مبتلا به سردردهای تنشی مراجعه کننده به کلینیک های مغز و اعصاب شهر اصفهان در بازۀ زمانی سه ماهه در تابستان سال 1398 تشکیل می دادند. تعداد 48 زن مبتلا به سردردهای تنشی با روش نمونه گیری هدفمند انتخاب و در دو گروه آزمایشی بسته ارتقای تحمل پریشانی (16 نفر) و درمان مبتنی بر شفقت (16 نفر) و یک گروه گواه (16 نفر) به طور تصادفی گمارده شدند. افراد در دو گروه بسته جدید ارتقای تحمل پریشانی که توسط نویسندگان این مقاله طراحی شده و درمان مبتنی بر شفقت گیلبرت (2010) به مدت ۸ جلسۀ ۹۰ دقیقه ای (هر هفته یک جلسه) مداخلات مربوطه را دریافت کردند، ولی افراد در گروه گواه مداخله ای دریافت نکردند. شرکت کنندگان با استفاده از مقیاس های خودانتقادی (گیلبرت و همکاران، 2004)، ترس از ارزیابی منفی (لیری، 1983) و اضطراب (بک و همکاران، 1998) در مراحل پیش و پس آزمون مورد ارزیابی قرار گرفتند. داده ها با استفاده از آزمون تحلیل کوواریانس چند متغیره تجزیه و تحلیل شد. یافته ها: نتایج تحلیل کوواریانس چند متغیره نشان داد که با کنترل پیش آزمون، بسته ارتقای تحمل پریشانی و درمان مبتنی بر شفقت نسبت به گروه گواه موجب بهبود معنادار در میزان خودانتقادی (0/001 >p، 0/67 =η، 42/37 =F)، ترس از ارزیابی منفی (0/001 >p، 0/52 =η، 23/04 =F) و اضطراب (0/001 >p، 0/61=η، 33/51 =F) زنان مبتلا به سردردهای تنشی مزمن شدند. همچنین یافته ها نشان داد که بسته ارتقای تحمل پریشانی نسبت به درمان مبتنی بر شفقت به میزان بالاتری منجر به کاهش خودانتقادی در زنان مبتلا به سردردهای تنشی می شود. نتیجه گیری: بر اساس یافته های این مطالعه، اثربخشی بستۀ جدید طراحی شده به منظور ارتقای تحمل پریشانی و همچنین درمان متمرکز بر شفقت بر خودانتقادی، ترس از ارزیابی منفی و اضطراب زنان مبتلا به سردردهای تنشی مزمن مورد تأیید قرار گرفتند.
Background: Although distress tolerance plays a significant role in mental and physical health, developing specific interventions regarding an increase in distress tolerance has rarely been paid attention to. The impacts of the compassion-based intervention on psychological features of individuals with psychosomatic conditions have been rarely examined as well. Aims: The goals of the present study were, first, to introduce the distress tolerance promotion package (DTPP) and, second, to compare its effectiveness with compassion-focused therapy (CFT; Gilbert, 2010) in terms of self-criticism, fear of negative evaluation, and anxiety in women with chronic tension-type headaches. Method: The research was quasi-experimental with the pretest, posttest, and control group design. The statistical population included all women with tension-type headaches referred to headache and neurology clinics in Isfahan in 2019. Forty-eight women with tension-type headaches using purposeful sampling method were selected and randomly assigned to DTPP (n=16), CFT (n=16), and control (n=16) groups. DTPP and CFT groups attended a 90-minute session per week for 8 weeks, whereas the control group received no particular intervention. The participants were assessed using the scales of self-criticism (Gilbert et al., 2004), the fear of negative evaluation (Leary, 1983), and anxiety (Beck et al., 1998) in the pretest and posttest stages. Results: The MANCOVA results revealed that compared to the control group, DTPP and CFT groups lead to significant improvements in each of the scales of self-criticism, the fear of negative evaluation, and anxiety in the women with tension-type headaches. DTPP was also shown to have a greater positive effect on the reduction of self-criticism compared to CFT. Conclusions: Based on the findings, the effectiveness of the newly designed distress tolerance promotion package and compassion-focused therapy were approved on self-criticism, fear of negative evaluation, and anxiety in women with chronic tension-type headaches.