چکیده:
از جمله نقدهای مهم منتقدان مکتب ابن عربی، تأویلات غریبی است که ابن عربی و برخی تابعان ایشان نسبت به برخی آیات قرآن ارائه دادهاند و در شمار آنها، مسأله خلود در جهنم، عذاب دائم و جاودان خالدان در دوزخ است.این دسته که نظریه انقطاع عذاب اهل دوزخ را مطرح میکنند برای مدعای خویش ادله و مبانی را مطرح کردهاند که برخی خلاف ظاهر و نص است. از جمله این افراد ابن عربی است که در مواضع مختلف آثارخود به این موضوع پرداخته است. به باور ابن عربی و برخی شارحان، غایت خلقت برخی انسانها، دوزخ است و براساس همین مبنا چنین استدلال کردهاند که مزاج و ساختار وجودی این دسته افراد ملایم با دوزخ و عذاب است، لذا از بودن در دوزخ در عذاب نیستند.. در این نوشتار برآنیم تا ضمن بیان مدعا، باتوجه به آموزهها و اندیشه امام خمینی به بررسی آن بپردازیم. از منظری کلان، غایت انسان سعادت است که تحقق و نزدیک شدن به این غایت به نسبت درجات و کمالات وجودی است که آن دردوزخ نخواهد بود.
One of the most important criticisms of the critics of Ibn Arabi's school is the strange interpretations that Ibn Arabi and some of his followers have given to some verses of the Qur'an, and among them is the issue of being in hell, the eternal torment of the perpetrators in hell. They call for the cessation of the torment of the people of Hell. Among these people is Ibn Arabi who has dealt with this issue in different positions of his works. According to Ibn Arabi and some commentators, the end of the creation of some human beings is hell, and based on this, they have argued that the temperament and existential structure of this group of people are mild with hell and torment, so they are not tormented by being in hell. In this article, we intend to examine the claim, according to the teachings and thought of Imam Khomeini. From a macro perspective, the goal of man is happiness, which is the realization and approach to this goal in relation to the degrees and perfections of existence, which will not be in hell
خلاصه ماشینی:
درحقيقت يکي از عجيب ترين نوع تأويلات ابن عربي و معتقدان به مکتب او، مربوط به مساله خلود در دوزخ است که در نهايت به ناهمساني خلود و عذاب حکم داده و دلايلي براي مدعاي خويش بيان کرده اند؛ ازجمله اين ادله خلقت برخي انسان ها با غايتي دوزخي است که رسالت اين نوشتار، بررسي اين مساله با توجه به آموزه هاي امام خميني است .
وي با مهارت تاويل آيات ، غايت برخي را براساس قضاي الهي، دوزخ بيان ميکند(همو، ١٤١٠، ج ٣٦٣/٢ ) و با اشاره به 2 اين امر که غايت هر فرد در کمال اوست ؛ کمال شايسته هر موجودي را همان چيزي ميداند که مزاج آن موجود ميطلبد و از اين جهت عذاب از نظر وي براي دوزخيان ، همان نعمت و سعادت خواهد بود؛ زيرا براي آن ها لذت آور است .
»(ابن عربي، همان ) بنابراين با اين تاويل که چون نعمت از نظر ابن عربي آن چيزي است که مورد قبول مزاج و نفوس و سازگار با آن است و مکان در آن تاثيري ندارد، پس هر جايي که امري ملايم با طبع وجود داشته باشد، همان نعمت محسوب ميشود؛( همو، ١٤١٠،ج ٣٥٦/٢) لذا غايت دوزخي که ملايم طبع برخي انسان ها است ، سعادت آنان بوده و از آن در رنج نخواهند بود بلکه در نعمت هستند.
(همان : ٨٥) درحالي که ابن عربي سعادت و شقاوت را به بهشت يا دوزخي بودن ندانسته و خلاف ظاهر آيات ، تنها سازگاري و ملائمت مزاج را ميزان معرفي کرده است و از سوي ديگر با غايت خواندن دوزخ براي برخي انسان ها، سعادت يا شقاوت را ذاتي خوانده است .