چکیده:
آیه 7 سوره آل عمران که از آیات کلیدی به شمار میآید؛ قرآن را به محکم و متشابه تقسیم میکند و فهم متشابهات بر همگان آشکار نیست مگر کسانی که «تاویل» آن را میدانند. مفسرین بسیاری از قرون نخستین نزول قرآن تا کنون معنای «تاویل» را مورد بررسی قرار دادهاند. ضروری است که در تحلیل و بررسی هر تفسیری ابتدا مباحث ادبی آن، مورد توجه قرار گیرد و هدف از پژوهش حاضر، آن است که با گردآوری اطلاعات به شیوه کتابخانهای و پردازش آنها با روش توصیفی_تحلیلی، ابتدا مفهوم «تاویل» از دیدگاه سید مرتضی را تبیین کند و سپس به تحلیل و بررسی آیه فوق با رویکرد ادبی و کلامی از منظر وی بپردازد. نتایج حاصل از این نوشتار حاکی از آن است که: «تاویل» از دیدگاه سید مرتضی(ره) معنایی خلاف ظاهر آیه میباشد و تبیین مفهوم «تاویل» ارتباط مستقیمی با نقش «واو»، «الا» و ضمیر«ه» در جمله«وَ ما یَعْلَمُ تَأْوِیلَهُ إِلاَّ اللَّهُ» دارد. سید مرتضی(ره) دیدگاه سومی که ارائه میکند، با توجه به اعتقادات کلامی که دارد با نظر نهایی ایشان سازگار تر است و در نتیجه از نظر او «واو» در آیه استیناف است نه عاطفه و تاویل متشابهات که قیامت و اوصاف آن را شامل میشود مفصل و معین آن را جز خداوند متعال کسی نمیداند.
The verse 7 of Ale-Emran sura, that regard as key verses, divides Quran to precine and similarity and the realization of similarities is not manifest for everyone except for whom that know the explicate. Many commentators of the first centuries of revelation of Quran have examined the meaning the of explicate. It is neccessary to first examin its literary topics in analyzing and surveying ang interpretation and the aim of this research is that at first the concept of explicate to be examined from sexed Morteza's viewpoint by gathering The data with liberary method and processing Them with descriptive_analytical method and Then analyzes the above verse with a literary and Theological approach from its perspective. The results of this artical indicate that explicate from The Seged Morteza viewpoint is a meaning contrary to the apperance of the verse and explaing The concept of explicate is directly related to the role of «الا، واو» and «ه» in the sentence «و ما یعلم تاویله الا الله» The third viewpoint that seged Morteza presents is more consistent with his final opinion according to his theological beliefs and as a result, he believes that el, is in The verse of appeal, not the affection and the tiwit of similarities, which includes the resurrection and its details no one knows it in detail except The Almightly.
خلاصه ماشینی:
موافقان عطف دانســـتن «واو» بر اين باورند که علم راســـخ -تاويل متشـــابهات - به خداوند متعال و اهل دشومراه ه س٤وم بهار و تابستان ٩٩ 19 بيت (ع ) اختصاص دارد(زمخشري، ١٤٠٧ق : ١/ ٣٣٧؛ ابن عاشور، ١٤٢٠ق : ٣/ ١٤؛ قرطبي، ١٣٦٤ش : ٤/ ٩؛ آلوســي، ١٤١٥ق : ٢/ ٧٧؛ حويزي، ١٤١٥ق : ١/ ٣١٥- ٣١٨) ســيد مرتضــي(ره ) نيز در وجه اول کلامشــان چنين ميگويد: «الراسخون في العلم » به اسم «الله » معطوف شده ، گويي خداوند گفته : «و ما يعلم تأويله إلا الله و الراسخون في العلم » يعني تاويل متشــابهات را جز خداوند و راســخان در علم کســي نميداند.
ايشان نظر جبايي را صرف حاليه دانستن جمله «يقولون آمنا به » جواب ميدهد و مراد از تاويل را که خبر از قيامت و تمييز بين کبائر و صـــغائر، ازتأويل قرآن باشد را، پذيرفته است و ردي بر اين جمله نياورده است و اينجاست که سيد مرتضي «تاويل » را معناي خلاف ظاهر آيه ميداند و بر اين باوراست که راسخان در علم ، معنياصلي آن کلام را ميدانند و غير راسخان در علم ، اگر دست به تاويل زنند، قلبشان مريض است .
» 28 نتيجه گيري: از آنچه که گذشــت به دســت ميآيد، در پژوهش حاضــر به تحليل ادبي تفســير آيه به نقش «واو»؛ «الا» و ضمير«ه » در تاويله پرداخته شده است و ابتدا نظر سيد مر تضي(ره ) بر اين است که با ذکر جمله «العلم يقولون آمنا به » و آيه «ســـيقولون ثلاثۀ رابعهم کلبهم » قائل به عاطفه بودن «واو» در آيه اســـت و تاويل متشابهات را طبق اين نظر راسخان در علم نيز ميداند و سپس در رد نظر جبايي مراد از تاويل را که خبر از قيامت و تمييز بين کبائر وصغائر، از تأويل قرآن باشد را پذيرفته است و ايشان «تاويل » را معناي خلاف ظاهر آيه ميداند.