چکیده:
بحران سوریه، از همان روزهای نخستین، به کشمکشها و منازعات داخلی محدود نماند و عرصۀ جدال بازیگران مختلف منطقهای و فرامنطقهای شد که منافع همسو یا متضاد با یکدیگر داشتند. ازاینرو، بدیهی است که آیندۀ سوریه بر منافع این بازیگران تأثیر خواهد گذاشت. باتوجهبه اینکه حفظ بشار اسد در قدرت یا برکناری او تأثیر بسیار زیادی در آیندۀ سوریه دارد، نویسندگان مقالۀ حاضر به این پرسش پاسخ میدهند که ماندن یا برکنارشدنِ بشار اسد جمهوری اسلامی ایران را با چه فرصتها و چالشهایی مواجه خواهد کرد. برای پاسخ به این پرسش، از روش آیندهپژوهی (رویکرد اکتشافی) و شیوۀ سناریونویسی استفاده شده است. یافتههای پژوهش نشان میدهد که، باتوجهبه روندهای موجود، در میان چهار سناریوی ممکن (1. حفظ بشار اسد، تثبیت نفوذ ایران؛ 2. حفظ بشار اسد، تثبیت نفوذ روسیه، کاهش نفوذ ایران؛ 3. حفظ بشار اسد، تقسیم قدرت در میان کُردها، علویان و سنیها؛ 4. برکناری بشار اسد، کاهش نفوذ ایران، افزایش نفوذ رقبای منطقهای ایران)، سناریوی دوم محتملترین سناریو است.
خلاصه ماشینی:
باتوجه به اينکه حفظ بشار اسد در قدرت يا برکناري او تأثير بسيار زيادي در آيندة سوريه دارد، در مقالۀ حاضر مي خواهيم به اين پرسش پاسخ دهيم که اين امر جمهوري اسلامي ايران را با چه فرصت ها و چالش هايي مواجه خواهد کرد؟ براي پاسخ به اين پرسش ، از روش توصيفي ـ تحليلي و شيوة سناريونويسي استفاده شده است که از مهم ترين روش هاي آينده پژوهي است .
ناجي و فرجي راد (١٣٩٤) در مقاله اي با عنوان «آيندة سياسي سوريه و منافع استراتژيک ايران » با استفاده از روش توصيفي ـ تحليلي ، کوشيده اند به اين پرسش پاسخ دهند که آيا خروج سوريه از بحران ، موجب تقويت سياست خارجي ايران مي شود يا منافع ملي و بين المللي ايران را تهديد خواهد کرد؟ يافته هاي اين پژوهش نشان مي دهد که اتحاد ايران و سوريه که ناشي از شرايط خاص راهبردي است با پيروزي بشار اسد در انتخابات قوي تر خواهد شد.
نکتۀ مهم اين است که روسيه و ايران در سوريه تاکنون هر دو يک هدف واحد را دنبال کرده اند که عبارت است از حفظ دولت بشار اسد و عدم مداخلۀ قدرت هاي رقيب منطقه اي و فرامنطقه اي چون عربستان ، اسرائيل و آمريکا.