چکیده:
اعجاز قرآن از دیرباز آماج شبهات ناآگاهان و بدخواهان بوده است. دامنه این شبهات مباحث گستردهای همچون شبهات علمی، تاریخی، ادبی (نحوی، صرفی، بلاغی و...) را در برمیگیرد. بسیاری از اندیشمندان مسلمان به دفاع از قرآن برخاسته و آثاری در پاسخ به شبهات قرآنی رقمزدهاند. پیدایی شبهات جدید و پردازش روزآمد شبهات دیرین، آیتالله معرفت را بر آن داشت تا با نگارش کتاب «شبهات و ردود» بسیاری از شبهات قرآنی را به زبان روز پاسخ گوید. یکی از این شبهات اتهام «وجود لحن ادبی در قرآن» است. بر اساس این شبهه برخی آیات قرآن مخالف با قواعد ادبیات عربی قلمداد شده است. این نوشتار میکوشد پس از بازخوانی دقیق شبههها و پاسخهای علامه معرفت به آن شبهات، عملکرد ایشان در توجیه آیات محل بحث را بررسی نماید؛ ازاینرو ابتدا شبهات ادبی بر اساس علوم ادبی مرتبط دستهبندی و در هر یک پاسخهای استاد فقید موردنقد و تحلیل قرارگرفته است.
The miracle of the Qur'an has long been the target of ignorance and malice. The scope of these doubts includes wide-ranging issues such as scientific, historical, literary doubts (syntactic, morphological, rhetorical, etc.). Many Muslim thinkers have defended the Qur'an and written works in response to Qur'anic doubts. The emergence of new doubts and the updated processing of old doubts prompted Ayatollah Maaref to answer many Qur'anic doubts in the language of the day by writing the book "Doubts and Rejection". One of these suspicions is the accusation of "the existence of a literary tone in the Qur'an. " Based on this suspicion, some verses of the Qur'an are considered contrary to the rules of Arabic literature. This article tries to examine his performance in justifying the verses under discussion after carefully reading the doubts and Allameh Maaref's answers to those doubts; Therefore, first, literary doubts are categorized based on related literary sciences and in each of them, the answers of the late professor are criticized and analyzed.
خلاصه ماشینی:
این نوشتار میکوشد پس از بازخوانی دقیق شبههها و پاسخهای علامه معرفت به آن شبهات، عملکرد ایشان در توجیه آیات محل بحث را بررسی نماید؛ ازاینرو ابتدا شبهات ادبی بر اساس علوم ادبی مرتبط دستهبندی و در هر یک پاسخهای استاد فقید موردنقد و تحلیل قرارگرفته است.
کاربرد برخی واژگان قرآنی در این شبهات از سوی شبههافکنان نادرست دانسته شده است: واژه «نقدس لک» شبهه در آیه نَحْنُ نُسَبِّحُ بِحَمْدِكَ وَ نُقَدِّسُ لَكَ قالَ إِنِّي أَعْلَمُ ما لا تَعْلَمُونَ (بقره/30) صحیح آن بود که گفته شود «نقدّسك» زیرا این فعل «نُقدّس» متعدی بنفسه است.
علامه معرفت افزون بر آیات دیگری از قرآن، به اشعار جاهلی نیز برای اثبات کلام خویش استشهاد نموده است (معرفت، 1392، صص 461-462) نقد و تحلیل پاسخ آیتالله معرفت در این شبهه چنانچه در پاورقی کتاب نیز به آن اشارهشده، برگرفته از پاسخ علامه بلاغی است.
تنها باید توجه داشت که در آیه كَرَمادٍ اشْتَدَّتْ بِهِ الرِّيحُ في يَوْمٍ عاصِفٍ (ابراهیم/18) توصیف یوم به عاصف با کلام آیتالله معرفت-اختصاصیبودن صفت عاصف برای ریح- تنافی ندارد بلکه این کاربرد از نوع مجاز عقلی و بهاصطلاح مجاز در اسناد است؛ یعنی «یوم عاصف ریحه» همانگونه که گفته میشود یوم ماطر و مراد «یوم ماطر سحابه» است (ابن عاشور، بیتا، ج 12، ص 241) 6- واژه «حنیف» شبهه قرآن الفاظ عربی را در غیر معنای اصلی خود بهکاربرده است.
»(ابنعاشور، بیتا، ج 16، ص 143) ازاینرو پسندیده بود آیتالله معرفت بنابراین قرائات نیز پاسخ شبهه را میدادند و ترکیب آیه را روشن میساختند؛ هرچند در کتاب «مصونیت قرآن از تحریف» به قضاوت درباره این قرائات پرداخته و آن را دور از واقعیت دانستهاند.