چکیده:
مالیات قسمتی از درآمد یا دارایی افراد است که به منظور پرداخت مخارج عمومی و اجرای سیاستهای
مالی در راستای حفظ منافع اقتصادی اجتماعی و سیاسی کشور به موجب قوانین و به وسیله اهرمهای
اداری و اجرایی دولت وصول میشود. این پژوهش با هدف بررسی سیر شکلگیری قانون مالیاتی و فرار
مالیاتی صورت گرفته است. تحقیق حاضر با استفاده از روش توصیفی تحلیلی به مالیات و فرار مالیاتی
پرداخته است. برای جمع آوری اطلاعات از منابع کتابخانهای و اسنادی بهره گرفته شده است. برای
تبیین پدیدهی فرار مالیاتی، از نظریه سرمایه اجتماعی و نظریه بروکراسی وبر استفاده شده است. نتایج
نشان میدهد، مالیات یکی از منابع درآمد دولت و تکیه گاهی مطمئن برای دستیابی به اهداف اقتصادی،
اجتماعی، فرهنگی و بعضا سیاسی است. پس از نفت، مالیات رده دوم درآمد دولت ایران را تشکیل
میدهد با توجه به قیمتهای جهانی نفت و نقش آن در تامین هزینههای دولت، درصد مالیات در
تامین هزینههای دولت در سالهای مختلف بین 80 تا 45 درصد در نوسان بوده است. با توجه به اینکه
فرار مالیاتی از اصلی ترین فعالیتهای زیرزمینی است شناخت عوامل موثر بر آن و تعیین شدت نقش
فرار مالیاتی بر متغیرهای اقتصادی، ضروری است
خلاصه ماشینی:
بررسي سير شکل گيري قانون ماليات و فرار مالياتي مهران بندري ١ معصومه يوسفي شيخ رباط ٢ احسان حسن پور٣ چکيده ماليات قسمتي از درآمد يا دارايي افراد است که به منظور پرداخت مخارج عمومي و اجراي سياست هاي مالي در راستاي حفظ منافع اقتصادي اجتماعي و سياسي کشور به موجب قوانين و به وسيله اهرم هاي اداري و اجرايي دولت وصول ميشود.
ماليات در گذشته بسيار دور به عنوان نوعي باج خواهي تلقي ميشد که حکومت ها براي رفع نيازهاي خود و قدرت خواهي و کشورگشايي در جنگ ها با زور از مردم مطالبه ميکردند، ولي با گسترش و تشکيل حکومت هاي دموکراسي ديگر چنين نبود؛ بلکه به عنوان يک تکليف قانوني و تصويب شده براي هزينه هاي امور زير بنايي و ايجاد موسسات و صنايع و کارخانه ها و رفاه و آسايش مردم و در جهت هزينه هاي عمران و آبادي، آموزش ، بهداشت و رفاه اجتماعي و جلوگيري از فاصله هاي طبقاتي از اهميت خاصي برخوردار است که در نهايت سود آن به خود افراد کشور باز ميگردد(لاري دشت بياض و همکاران ،١٣٩٥: ١٤١).
ماليات : قسمتي از درآمد يا دارايي افراد است که به منظور پرداخت مخارج عمومي و اجراي سياست - هاي مالي در راستاي حفظ منافع اقتصادي اجتماعي و سياسي کشور به موجب قوانين و به وسيله اهرم هاي اداري و اجراي دولت وصول ميشود و ماليات دهندگان تقريبا پذيرفته اند که بايد سهم خود را هزينه هاي اجتماعي بپردازند(محبوبي و شهبازي، ١٣٩٠: ٥٦-٥٧).