چکیده:
یکی از ملزومات دستیابی به اقتدار دریایی، اتخاذ راهبردی مبتنی بر استمرار حضور در آبهای دوردست است که لازمه آن تدوین الگویی راهبردی است که تأمینکننده نیاز بهحضور دوردست ناوگروههای اعزامی از طریق ایجاد پایگاه دریایی در یکی از کشورهای حاشیه غربی اقیانوس هند باشد. در این مقاله جهت تحقق این هدف، در ابتدا به اهمیت اقیانوس هند پرداخته و در ادامه تجربههای دیگر کشورها اعم از کشورهای فرامنطقهای و منطقهای در ایجاد پایگاه در غرب اقیانوس هند مورد بررسی قرار گرفته است. پژوهش حاضر از نوع کاربردی- توسعهای و روش آن موردی- زمینهای است. قلمرو زمانی پژوهش تا افق ۱۴۱۴ و قلمرو مکانی آن غرب اقیانوس هند و قلمرو موضوعی نیز حوزه قدرت دریایی را دربر میگیرد. جامعه آماری تحقیق ۴۹ نفر است و برای گردآوری اطلاعات از روشهای کتابخانهای و پیمایشی استفاده شده است. ابزارهای گردآوری اطلاعات شامل مقالهها، اسناد و مدارک سازمانها و وبگاههای اینترنتی دانشگاهی، مصاحبه و پرسشنامه بسته است. در تجزیهوتحلیل دادهها از نرمافزارهای SPSS جهت تحلیل کمی و SmartPLS جهت تحلیل عاملی استفاده شده که از نتیجه بهدست آمده، محقق توانسته ضمن تبیین عوامل و ویژگیهای راهبردی مؤثر در ایجاد پایگاههای دریایی برونمرزی، موانع و چالشهای ایجاد پایگاه دریایی را شناسایی نموده و در نهایت به هشت بُعد اثرگذار در ایجاد پایگاه دریایی دست یافته و برای هرکدام از ابعاد نیز تعدادی مؤلفه متناظر را شناسایی کند، که فارغ از اینکه کشور ایجادکننده پایگاه و کشور مقصد چه کشورهایی باشند، ابعاد و مؤلفههای دارای اهمیت برای ارائه الگوی مفهومی ایجاد پایگاه بهشمار میروند.
One of the requirements regarding acquisition of maritime authority is the adoption of a strategy based on the continuous presence in distant waters. This requires the development of a strategic model that meets the need for distant presence of dispatch convoys through establishing a naval base in one of the western Indian Ocean countries. To attain this purpose, this paper first discusses the importance of the Indian Ocean and then surveys the experiences of other countries, including trans-regional and regional countries regarding the establishment of a base in the western Indian Ocean. The present study is an applied-developmental one which used a case-field method. The temporal realm of this study is up to the horizon of 1414 and its spatial realm is the western Indian Ocean and its thematic realm also include the realm of naval power. The statistical population of the study is 49 individuals and library and survey methods were used to collect data. Data collection tools include articles, documents of organizations and academic websites, interviews and closed questionnaires. Regarding data analysis, SPSS and SmartPLS softwares were used for quantitative and factor analysis, respectively. As the results show, the researcher was able to explain the factors and strategic features effective in establishing offshore bases, identify obstacles and challenges of creating a naval base. Finally, he found eight effective dimensions in the creation of a naval base and identified a number of corresponding components for each dimension, regardless of which countries are the base and destination ones, important dimensions and components to provide a conceptual model of base creation.
خلاصه ماشینی:
در تجزيه وتحليل داده ها از نرم افزارهاي SPSS جهت تحليل کمي و SmartPLS جهت تحليل عـاملي اسـتفاده شـده کـه از نتيجه به دست آمده ، محقق توانسته ضمن تبيين عوامل و ويژگيهاي راهبردي مؤثر در ايجاد پايگـاه هـاي دريـايي بـرون مـرزي، موانع و چالش هاي ايجاد پايگاه دريايي را شناسايي نموده و در نهايت به هشت بعـد اثرگـذار در ايجـاد پايگـاه دريـايي دسـت يافته و براي هرکدام از ابعاد نيز تعدادي مؤلفه متناظر را شناسايي کند، که فارغ از اينکه کشور ايجادکنندٔە پايگاه و کشـور مقصـد چه کشورهايي باشند، ابعاد و مؤلفه هاي داراي اهميت براي ارائۀ الگوي مفهومي ايجاد پايگاه به شمار ميروند.
همچنين با توجه به اينکه در ايـن پـژوهش ، پژوهشـگران بـا انجام عملي منظم ، دقيق و منطقي و با برخورد با موقعيت مسئله اي، پاسخ مسئلۀ طـرح شـده را يافته و از راه بوميسازي نظريه ها، الگويي مناسب براي ايجاد پايگاه هاي دريايي در غرب اقيانوس هند ارائه نموده و به توسعۀ دانش موجود در اين حوزه کمک نموده است ، بنابراين پژوهش حاضر از نوع کاربردي- توسعه اي و روش آن نيز موردي- زمينه اي است .
(٢٠٠٩:٣ ,Zeijden Wilbert van der) پژوهشگران ، برابر بررسي به عمل آمده درخصوص پايگـاه هـاي نظـامي ايجـاد شـده در غرب اقيانوس هند، به ايـن نتيجـه دسـت يافتنـد کـه کشـورهاي چـين ، فرانسـه ، آمريکـا، انگلستان ، رژيم اشغالگر قدس ، استراليا، ايتاليا، ژاپن ، ترکيه ، هنـد، پاکسـتان و امـارات داراي پايگاه نظامي در اين منطقه بوده و بنابراين ، اين کشـورها براسـاس منطقـه اي و فرامنطقـه اي بودن (دارابودن ساحل در اقيانوس هند، مبناي احتساب منطقه اي بودن کشورهاست )، به دو گروه تقسيم شده و تجربۀ آنها در ايجاد پايگاه دريايي موردارزيابي قرار گرفته است .