چکیده:
قلمرو حقوق، محدود به احکام و قواعد فقهی ـ حقوقی نیست؛
بلکه بسیاری از عرصههای دیگر را که سخنی از آنها در مباحث و کتب
حقوقی نیامده است، در بر میگیرد. همانگونه که هر روز، یکی دیگر از
پایههای حقوقی انسان کشف و احیانا مراعات میگردد، مقاله حاضر نیز
بخشی از حقوق انسان را کاویده و آشکار کرده است که گویا تاکنون توجه
چندانی بدان نمیشده است: حقوق خواننده.
خواننده، به ازای هزینه و عمری که صرف خرید و مطالعه یک اثر میکند،
حقوقی برگردن نویسنده و ناشر پیدا میکند که مع الاسف تاکنون از این حق
مسلم، چندان سخن و فریادی به میان نیامده است.
خواننده، حداقل نسبت به سه لایه هر کتابی که به دست میگیرد و
میخواند، حق پیدا میکند: لایههای پژوهش، نگارش و ویرایش. آنچه پیش
رو دارید، میکوشد حقوق خواننده را نسبت به ابعاد مختلف کتاب، بسنجد
و کم وکیف آن را آشکار نماید.
در پایان نیز نویسندگان و ناشران را توصیه میکند که بیش از پیش حقوق
مادی و معنوی خواننده را مراعات کنند.
خلاصه ماشینی:
"خواننده، به ازای هزینه و عمری که صرف خرید و مطالعه یک اثر میکند، حقوقی برگردن نویسنده و ناشر پیدا میکند که مع الاسف تاکنون از این حق مسلم، چندان سخن و فریادی به میان نیامده است.
آشکار است کسی که کتابی میخرد و وقتی برای خواندن آن صرف میکند، حقی به گردن نویسنده دارد که اولا کتابش را خریده و ثانیا بخشی از عمر عزیز خود را در مطالعه آن صرف کرده است.
»1 در آغاز لازم میآید به این موضوع اشاره شود که تاکنون فقط از حقوق نویسنده سخن گفته شده و هیچ اشارهای به حقوق خواننده نشده است.
تاکنون دهها مقاله در باره حقوق نویسنده نوشته شده است که اگر همه آنها گردآوری شود، حداقل یک ـ دو جلد کتاب میشود.
آن که کتابی میخرد، هم در برابر نویسنده کتاب و هم در برابر ناشر آن، حقی دارد و این دو باید علم تفصیلی به حقوق خواننده داشته باشند و آن را رعایت کنند.
راسل به این خرسند نشده که فیلسوف و ریاضیدان است، و یا در فلسفه و ریاضیات به زبان چندان توجهی نمیشود؛ بلکه ادبیات هم آموخته و با نثری استوار و خوشخوان با مخاطبش سخن گفته و حق خواننده را ادا کرده است.
ما برای چشم دیگران، خود را میآراییم و موهایمان را شانه میزنیم، اما چگونه میشود که در مقابل خواننده بد عرضه شویم و با او شکستهبسته و غلط صحبت کنیم؟ رسیدیم به سومین لایه کتاب (ویرایش)، و حق دیگر خواننده و تکلیف نویسنده."