چکیده:
نحوة چیدمان کاربریها و توزیع فعالیتها در سطح شهر، از عوامل تأثیرگذار بر الگوهای حملونقل شهری است. از آنجا که تقاضای سفر از پراکنش کاربریهای عمده از جمله محل کار، مراکز آموزشی، مراکز تفریحی یا مراکز خدماتی مشتق میشود، بخشی از کاهش حجم تقاضا از مجرای اعمال سیاستهای ساماندهی کاربری زمین، قابلحصول است. به این منظور، اطلاعات مربوط به رفتار ترافیکی و ویژگیهای اجتماعی- اقتصادی 384 نفر از شهروندان شهر رشت جمعآوری شد. هدف پژوهش توصیفی- تحلیلی حاضر، تبیین مزیتهای استفاده از مدل ترکیبی تصمیمگیری WASPAS در بررسی متغیرهای اقتصادی- اجتماعی و الگوهای کاربری زمین در تولید سفرهای درونشهری شهر رشت است. برای شناسایی شاخصهای مناطق هدف تولید سفر از مطالعات مرتبط با حوزة برنامهریزی شهری و حملونقل درونشهری استفاده شد. برایناساس، 11 معیار و 40 زیرمعیار شناسایی شدند که مبنایی برای گردآوری اطلاعات مربوط به مناطق تولید سفر در شهر رشت بودند. برای بهدستآوردن امتیاز هر معیار که دارای چند زیرمعیار است، از روش شاخص مرکزیت استفاده و نمرة هر معیار با توجه به زیرمعیارهای آن محاسبه شد. سپس با استفاده از مدل ارزیابی تولید وزنی تجمعی به اولویتبندی مناطق شهر رشت براساس تولید سفر پرداخته شد. با استفاده از وزندهی آنتروپی شانون در گام دوم یافتههای پژوهش مشخص شد معیارهای رشد فشرده با وزن 3/0 و اختلاط کاربری با وزن 25/0 بیشترین وزن و تأثیر را در تولید سفر دارند. نتایج این پژوهش نشان میدهد، مناطق 2، 1 و 3 بهترتیب قابلیت بیشتری برای تولید سفر دارند و مناطق 4 و 5 قابلیت تولید سفر کمتری دارند؛ بهگونهای که خروجی حاصل از مدل بهخوبی با واقعیتهای موجود منطبق است. برای کاهش جذب و تولید سفرهای شهری از منطقة درونشهری به منطقة دیگر شهر میتوان براساس توزیع عادلانة کاربریهای اقتصادی- اجتماعی از اصول و ضوابط حاکم بر مکانیابی کاربریها استفاده کرد.
The layout of land uses and the distribution of activities in the city are factors influencing urban transportation patterns. For this purpose, information related to traffic behavior and socio-economic characteristics of 540 residents of four residential areas of Shiraz was collected. The purpose of this study is to explain the advantages of using the combined model of WASPAS decision in the study of socio-economic variables and land use patterns in the production of intercity travel, Rasht city. Weight production technique is a very accurate technique and its decision matrix is based on objective data and is used to decide on very sensitive issues. The research method is descriptive-analytical. Studies related to urban planning and intra-city transportation were used to identify the indicators of the target areas of travel production. Based on this, 11 criteria 40 have been identified and a basis for collecting information related to travel production areas in Rasht city. In order to obtain the score of each criterion that has several sub-criteria, the central index method was used and the score of each criterion was calculated according to its sub-criteria. Then, using the model of evaluation of cumulative weight production, priority was given to the areas of Rasht city. The results of this study show that regions two, one and three are more capable of producing travel, respectively. And areas four and five are less likely to produce less travel. In such a way that the output of the model corresponds well to the existing realities.
خلاصه ماشینی:
در کشورهاي پيشرفته مطالعات متعددي دربارٔە نحؤە ارتباط الگوي توسعۀ شهري با الگوي سفر شهروندان انجام شده است ، اما در کشور ما به دلايل مختلف از اين موضوع مهم غفلت شده است ؛ از اين رو پژوهش حاضر، کاربريهايي با فعاليت هاي اقتصادي- اجتماعي را که در مناطق پنج گانۀ شهر رشت قرار دارند، بررسي کرده است تا مشخص شود کدام يک از مناطق با کاربري هاي موجود سبب جذب شهروندان ميشوند و درنهايت به توليد سفر ميانجامند.
اين بررسي در سطح خرد و در مقياس منطقه خواهد بود که به دنبال پاسخ به سؤالات زير است : - توليد سفر در سطح منطقه متأثر از چه عواملي است ؟ - آيا توزيع کاربريهاي داراي فعاليت اجتماعي- اقتصادي در مناطق پنچ گانۀ شهر رشت ، سبب توليد سفر ميشود؟ مبانينظري برنامه ريزيکاربرياراضي کاربري اراضي واژه اي است از فعاليت هاي گستردٔە انسان روي زمين که شامل تغيير محيط طبيعي به محيط مصنوع يا غيرمصنوع است (٨٦٦ :٢٠١٢ ,.
تغيير ساختار شهري و کاربري زمين با هدف افزايش تراکم ، استفاده از فضاهاي خالي موجود در بافت شهري و ايجاد کاربريهاي مختلط به دنبال کاهش وابستگي به وسايل نقليه شخصي با ايجاد مسافت هاي سفري کوتاه تر و سوق دادن مدل هاي حمل ونقل به سوي پياده روي، دوچرخه سواري و حمل ونقل عمومي است که ميتواند در هر دو مقياس کلان (همۀ نواحي شهري) و مقياس خرد (واحدهاي همسايگي و محله هاي يک ناحيه شهري) به کار گرفته شود (٢٠١٣ ,Litman and Steele)؛ بنابراين ، توزيع و تنوع کاربريهاي متفاوت ميتواند سبب توليد سفر با حجم و مقياس (درون حوزه اي يا برون حوزه اي) مختلف شود (قرباني و ترکمن نيا، ١٣٩٤: ٨٢).