چکیده:
انقلاب اسلامی به مثابه الگوی راهگشا درتاریخ معاصر و درعصر بن بست فکری جهان اسلام باب هستی شناسی جدیدی را گشود . تفاوتهای هویتی وتاریخی بسیاری را به نمایش درآورد . گشودن زمینه های معرفتی در حوزه استکبارو استبداد دو حوزه ارتجاع مذهبی و امپریالیسم غربی را به جدال گرایی واداشت . ماهیت استبدادستیزی انقلاب اسلامی دولتهای ارتجاعی منطقه را با چالش مشروعیتی مواجه نمود و ماهیت استکبارستیزی انقلاب اسلامی حضور قدرتهای غربی را با تردید وهزینه های سنگین همراه نمود . غربِ استکباری ودولت ارتجاعی عربستان ازدیدگاه تاریخی دارای ماهیت جدال برانگیز بوده ودردوران های مختلف براساس نیازهای استراتژیک خود به جدال مبادرت ورزیده اند فرقه گرایی را برای مهارانقلاب اسلامی سامان دهی نمودند .ازدیدگاه تاریخی ، غرب با اسلام دارای تفاوتهای فرهنگی و هویتی بوده وپروژه اسلام هراسی جهت مهاراسلام گرایی تجدید گردید . انقلاب اسلامی که دارای هویت ضد استبدادی بود دولتهای استبدادی منطقه را با بحران مشروعیت مواجه نموده بود . دولت استبدادی آل سعود برای کاستن از تاثیرانقلاب اسلامی و با توجه به ریشه های شیعی انقلاب به الگوی تاریخی و جدال فرقه ای پناه برده و اندیشه شیعی را مورد طرد و نفی قرارداد .سیاست گسست مذهبی برای کاستن ازتاثیرات انقلاب اسلامی نتایج خودرا درشبه قاره نشان داد . وهابیت با دراختیارداشتن مکه ومدینه و انباشت سرمایه های نفتی و همزبانی با اهل سنت با ایجاد نفرت های کاذب وتجدید مفاهیم فرقه گرایانه کوشید انقلاب اسلامی رابیگانه با مبانی اهل سنت معرفی نماید . شکل مبتذل فرقه گرایی را می توان به صورت القاعده، طالبان ، داعش و النصره دید . عربستان درهمپیمانی با غرب و تلاش برای کاستن از تاثیرات انقلاب اسلامی راوی سه هدف اساسی است یکی تلاش برای رادیکالیزه نمودن اهل سنت ایران ، دیگری تخریب مناسبات جمهوری اسلامی با مسلمانان جهان وسوم تلاش برای کاستن از نقش سیاسی اجتماعی شیعیان کشورهای اسلامی و تبدیل آنان به اقلیت قابل محو است .