چکیده:
چکیده فهم "اندیشه سیاسی امامخمینی" به عنوان بنیانگذار و به تبع آن زیربنای فکری نظام سیاسی نوین پس از انقلاب اسلامی 1357 در ایران، از اهمیت والایی برخوردار است. نظام نوین ایران، بر اساس دو رکن اسلامیت و جمهوریت بنا گردیده است. نوع نقش و جایگاه مردم در تعیین معادلات قدرت، امری مهم و موثر بوده و از این رو همیشه مورد منازعه اندیشمندان بوده است. اما در پاسخ به این سوال که تعریف جمهوریت، در نقشآفرینی حاکمیتی در اندیشه امامخمینی چگونه است، به این نتیجه میرسیم که برخی معتقد هستند که امامخمینی، نقش مردم در حاکمیت را مهم و ضروری اما بعد از تضمین اسلامیت آن، مشروع دانسته و برای مردم صرفا نقشی در حد ایجاد مقبولیت و فعلیت قائل است. برخی دیگر با توجه به برجسته کردن نظرات ایشان در خصوص تعیینکننده بودن رای مردم، اراده مردم را موجب مشروعیت بخشی میدانند. اما برخی معتقدند که امامخمینی مشروعیت یک حکومت را با دو رکن مردمی- الهی پذیرفته، و بدون یکی با وجود دیگری آن نظام سیاسی را مشروع نمیداند. بررسی و مقایسه توصیفی نظرات مختلف و صریح امامخمینی گویای این سخن است که امامخمینی در ضمن پذیرش "ولایت عامه فقها" قائل به مشروعیت دوگانه مردمی- الهی است. کلیدواژگان امام خمینی، حاکمیت، مردمسالاری، مقبولیت، مشروعیت، مشروعیت دوگانه.
The principles of legitimacy of people sovereignty from Imam Khomeini,s political thought Abstract of article Understanding Imam Khomeini,s political thoutghs as the founder [of the Islamic Republic of Iran] and the principles of the political construction of Iran, after the 1979 Islamic Revolution, is of paramount importance. The two pillars of “Islamic” and “Republic” constitute the foundation of the novel system of modem Iran. Since people’s role in distributing power is significant, experts and political thinkers consider it as a matter of dispute. The question of how the Imam defined “Republic” within his respective political vision, is believed by many to be that he considered popularity second, and as a mere vehicle, to the “Islamic” pillar of state sovereignty. Others magnify his emphatic look on voter turnout to argue that he viewed popularity as a partial, but determining, factor in state legitimacy. But some others contend that he saw legitimacy equally made up of theocracy and democracy as two complementing elements legitimizing a state. Scrutiny and descriptive comparison of his various publicly stated political opinions clarify that Imam Khomeini believed in both theo-democracy as a dual concept, and a “general authority of Islamic scholars.” Keywords: Imam Khomeini, sovereignty, democracy, popularity, legitimacy, dual legitimacy.
خلاصه ماشینی:
به عبارت ديگر اين مسأله صريح بيان نميشود که آيا کسي در صورت توان ، حق دارد در حاليکه مشروعيت مورد نظر شارع از لحاظ خصوصيات فردي را دارد، به زور بر مردمي که اکثرا او را نميخواهند حاکم شده و بر آنان حکومت کند و آيا شارع مقدس به او اجازه چنين کاري را ميدهد يا خير؟ وجه نوآوري اين پژوهش نسبت به پژوهش هاي مشابه اين است که معمولا در پژوهش ها اگر هم به نقش مردم در نظام سياسي از ديدگاه امام و يا ديگر صاحبنظران پرداخته ميشود صرفا از جهت عملي و قانوني و به عنوان يک ارزش اجتماعي و اخلاقي است لکن در اين پژوهش نقش مردم در اعطا يا اکمال مشروعيت ديني و فقهي به نظام سياسي مورد توجه صريح قرار گرفته و استدلال ميشود.
يعني از طرفي مردم حق دارند سرنوشت مورد نظر خويش را انتخاب کنند، چرا که حکومت ها گسترده ترين دخالت و تصرف را در شئون زندگي انسان ها و جامعه دارند و همان طور که در تعريف مردم سالاري ديني آمده است ، در اين نوع از نظام ها، چون مردم از ارکان نظام سياسي هستند حق تعيين سرنوشت ، از حقوق اساسي آنها تلقي ميشود (پورفرد، ٢٠٠٩: ٨٢)؛ و کسي نميتواند اين حق را از آنان سلب کند، و از طرف ديگر، حکومت بايد از لحاظ الهي هم مشروع باشد؛ به اين معنا که حکومتي که حاکميتش مبتني بر قوانين شرع مقدس اسلام نباشد، مشروع نيست ولو همه ي مردم آن را بخواهند.