چکیده:
یکی از صلاحیتهای دیوان بینالمللی دادگستری ارائه نظرات مشورتی در پاسخ به مسائل حقوقی مجمع عمومی، شورای امنیت و یا دیگر نهادهای دارای صلاحیت به موجب مقررات ماده (96) منشور ملل متحد میباشد. این نهاد در طول قریب به هشت دهه فعالیت خود، تنها 27 نظر مشورتی ارائه داده است که با توجه به مصادف بودن با دوره تکامل و توسعه حقوق و نهادهای بینالمللی، عدد بسیار ناچیزی است. این آراء گرچه ماهیت الزامآور ندارند، بررسی و تحلیل آنها میتواند در شفافیت و تنویر افکار حقوقدانان مساعدت شایانی نماید. رأی مشورتی دیوان راجع به آثار حقوقی جدایی مجمع الجزایر چاگوس از موریس در سال 1965، آخرین مورد از همین معدود آرای مشورتی است که اتفاقاً محتوای آن برخلاف منافع مبرهن دو عضو دائم شورای امنیت (یعنی پادشاهی متحده بریتانیا و ایالات متحده آمریکا) بوده است. این مقاله با شیوه توصیفی- تحلیلی و با جمع آوری اطلاعات با روش کتابخانهای به دنبال مطالعه و تحلیل این رأی بوده است. در پایان نیز این نتیجه حاصل شده است که نظر مشورتی دیوان، علیرغم ماهیت غیرالزامآور خود، دارای کاستیهایی میباشد که از جمله آن، عدم توجه کافی این نهاد به ویژگی رضایی بودن سیاستهای اتخاذی بریتانیا در موریس و توافق امضاء شده میان دو دولت است. به هر حال ارائه چنین نظر مشورتی فینفسه نشانی دیگر از سازوکار عادلانه حاکم بر سازمان ملل متحد و ارکان آن در رعایت غبطه ملتهای ضعیف و کشورهای در حال توسعه دارد.
One of the jurisdictions of the International Court of Justice is to give advisory opinions on any legal question at the request of the General Assembly, the Security Council, or any other entity qualified under the provisions of Article 96 of the UN Charter. Since nearly eight decades of operation, this institution has given 27 advisory opinions; a petty number, bearing in mind the concurrent evolution and development of international law and institutions. These decisions, though not having a binding nature, their review and analysis can greatly help to clarify and enlighten the minds of the lawyers. The advisory opinion of the ICJ on the legal consequences of the separation of the Chagos archipelago from Mauritius in 1965 is the newest of these few advisory opinions, which by the way has provisions against the apparent interests of two permanent members of the Security Council (the UK and the US). This article through a descriptive-analytical method and in qualitative research nature, is trying to review and analyse this decision of the court. In the end, it has been concluded that this advisory opinion, though not binding, has shortcomings especially for not paying enough consideration to the consensual nature of the policies carried on by the UK in Mauritius, and the agreement concluded between representatives of the colony of Mauritius and the United Kingdom. However, such an advisory opinion per se indicates the fair mechanism governing the UN and its organs in observing the interests of the weak nations and developing countries.
خلاصه ماشینی:
مجمع عمومی بهطور مشخص دو سؤال را مطرح میکند: آیا فرآیند استعمارزدائی واقعاً و بهدرستی در موریس واقع شده است و بریتانیا به تعهداتش بر مبنای اعلامیههای راجع به اعطای استقلال عمل نموده است؟ با توجه به این که دولت موریس نمیتواند اتباع خود را در مجمعالجزایر چاگوس مستقر نماید، آثار حقوقی جداسازی این مجمعالجزایر از کشور موریس چیست؟ نهایتاً نظر مشورتی دیوان در 25 فوریه سال 2019 ارائه شد.
دیوان بیان میدارد که سوالاتی که به موجب آن، نظر مشورتی دیوان درخواست شده، در قطعنامه (292/71) مجمع عمومی ملل متحد در22 جون 2017، تنظیم شده است و از قرار ذیل است: الف- آیا روند استعمارزدائی موریس که در سال 1968 استقلال یافت، پس از جدائی مجمع الجزایر چاگوس و با توجه به حقوق بینالملل، از جمله تعهدات منعکس شده در قطعنامههای مجمع عمومی به شماره (1514) مورخ چهاردهم دسامبر 1960 و (2066) مورخ شانزدهم دسامبر 1965 و (2232) مورخ بیستم دسامبر 1966 و (2357) مورخ نوزدهم دسامبر 1967، به طور قانونی محقق شده است؟ ب- پیامدهای حقوقی تداوم حاکمیت بریتانیا و ایرلند شمالی بر مجمع الجزایر چاگوس، به موجب حقوق بینالملل، از جمله تعهدات ناشی از قطعنامههای فوق الذکر و همچنین با در نظر گرفتن ناتوانی موریس در اجرای برنامه اسکان دوباره اتباع خود در مجمع الجزایر چاگوس، به ویژه آن دسته از اتباعی که اصالت چاگوسی دارند، چه میباشد؟ 1- پیشینه قضیه در بخش دوم رأی مشورتی، دیوان حوادثی که منجر به درخواست نظر مشورتی از این نهاد شده است را بیان میکند؛ در پاراگرافهای (25-53) دیوان یادآور میشود که مجمع الجزایر چاگوس از تعدای جزیره و صخرههای مرجانی تشکیل شده است.