چکیده:
در کلام حافظ، حقیقت و مجاز، زشتی، زیبایی و... به هم آمیخته است. یکی از روشهایی که به حافظ امکان ترکیب حوزههای معنایی مختلف و متضاد را داده، جانشین کردن مفاهیم در دو مصراع از بیت با استفاده از بدل بلاغی است. یکی از انواع بدل بلاغی، جانشینی دو واژه یا دو مفهوم با رابطۀ تشبیه است. بدل یکی از طرفین تشبیه (مشبه یا مشبهٌبه) است که جانشین طرف دیگر میشود. حافظ در این ساختار امکانات تشبیه و استعاره را بههم میآمیزد و تصاویر بدیع و معانی شگفت میسازد. ارجاع مفاهیم به یکدیگر، گاه آشکار و روشن و گاهی پنهان و کنایی است. بدل در جملهای مستقل از مبدلٌمنه قرار میگیرد؛ ازاینرو، استقلال معنایی خود را نسبت به مبدلمنه تا حدودی حفظ میکند. این ویژگی سبب میشود که بدل در ارجاع به مبدلٌمنه معنای مجازی داشته باشد، اما بدون در نظر گرفتن رابطۀ جانشینی، معنی اصلی خود را حفظ کند. حافظ از این شگرد برای آفریدن مضامین شعری، ایجاد نمادهای عرفانی، ایجاز در بیان مفاهیم عرفانی، تصویری کردن مفاهیم انتزاعی، خلق ایهام، ایجاد طنز و آفرینش سایر شگردهای ادبی استفاده میکند.
Truth and image, beauty and ugliness, love and religion, etc. are interwoven in the word of Hafez. This is rooted in the compilation infrastructure of his word. One of the ways that allowed Hafez to combine different semantic domains is substituting concepts in the two lines of each verse based on rhetorical relations between those concepts (Rhetorical apposition). One of the types of rhetorical apposition is the substitution of two words or two concepts based on similarity. Apposition is one of the two sides of simile that substitutes the other side. In this structure, Hafez combines features of metaphor and simile and makes new images and wonderful meanings. The referencing of concepts is sometimes obvious and sometimes hidden. Rhetorical apposition is placed in a sentence independent of the substituted item. Therefore, the substitute maintains its independent meaning of the substituted item. This feature causes rhetorical apposition to have a virtual meaning in referring to the substituted item, but regardless of the syntagmatic relations, it maintains its main meaning. Hafez uses this tool to create new poetic themes, mystical symbols, the expression of mystical concepts, ambiguity, humor, and to visualize abstract concepts, and so on.
خلاصه ماشینی:
در شــعر حافظ «بدل بلاغي ، جانشــين شــدن واژه يا مفهومي در پارة دوم يک بيت به جاي مفهومي ديگر از پارة نخست ، براساس يک رابطۀ بلاغي است که تشبيه ؛ تنها يکي از اين روابط اســـت » (ر.
اين موارد که جايگزين واژه ، ترکيب يا مفهومي در مصـــرع اول شـــده در اکثر مواقع علاوه بر حفظ اســـتقلال معنايي خود، مســـتقيم يا غيرمســتقيم به واژه ، ترکيب يا مفهومي که در مصــرع اول آمده ، اشــاره دارد و در معني کردن بيت دقيقاً مي توان همان واژه ، ترکيب يا مفهومي را که در مصـــرع اول آمده ، ١- تمام ابيات حافظ مطابق نسحۀ غني - قزويني است .
مسأله اي که بدان پرداخته مي شــود، اين اســت که جانشــين کردن واژگان به رابطۀ تشــبيه ، چگونه موجب بديع شـدن اين آرايۀ شـعري مي شـود و سـاختار بلاغي اين شـگرد چگونه اسـت ؟ سؤالاتي که در اين راستا مطرح مي شود و سير مقاله به دنبال پاسخگويي به آن هااست ، عبارتند از: الف - تشبيه مبتني بر بدل بلاغي ، چه تفاوت هايي با تشبيه در شکل سنتي آن دارد؟ ب - تصوير بلاغي که اين روش ايجاد مي کند چه فرقي با تصوير برخاسته از تشبيه دارد؟ ج - آيا اين روش در معني آفريني در ابيات حافظ تأثيري داشته است ؟ ١.
در مورد اســتعاره ، بحث هاي جدي تري صــورت گرفته اســت که مي توان به اين منابع مراجعه کرد: ابن المعتز (٢٠٠١)، جرجاني (٢٠٠٣)، واعظ کاشـــفي (١٣٦٩)، تفتازاني (١٣٨٨)، وطواط (١٣٦٢)، نجفقلي ميرزا (١٣٦٢)، رادوياني (١٣٦٢)، رازي (١٣٨٧)، رجايي (١٣٩٢) و شميسا (١٣٨١).