چکیده:
سید قطب از پیشگامان گفتمان اسلام سیاسی در مصر است که شناخت منظومۀ فکری وی کمک شایانی به شناخت گذشته و حال جریان اسلامگرا در مصر میکند. با توجه به انتشار آراء و نظرات وی در کشورهای اسلامی و خوانشهای متفاوت از آراء و نظرات وی اهمیت شناخت وی مضاعف میشود. سید قطب مانند بسیاری از متفکرین جهان اسلام خوانشی جدید از تاریخ صدر اسلام داشت. تغییر گرایش سید قطب از گرایش به حزب وفد ملیگرا به اسلام خود شاهدی بر نوع خوانش دگرگون شده وی از تاریخ صدر اسلام است همانگونه که این اتفاق برای افرادی همچون عباس محمود العقاد، طه حسین و محمدحسین هیکل و دیگران افتاد. اوضاع اجتماعی دوره حیات سید قطب تاثیر مستقیمی در نوع نگرش وی نسبت به تاریخ اسلام دارد، همانگونه که خود وی برای فهم تاریخ صدر اسلام توجه به بافت زمانی و مکانی را مورد تاکید قرار میداد. معارضه با ایدئولوژیهای غربی و مدرنیته را بایست به عنوان مواجهه سلبی سید قطب با دنیای جدید و انقطاع از آن برای پیریزی جهانی جدید بر پایۀ مفاهیم اسلامی به شمار آورد. سید قطب با مبنا قرار دادن قرآن، سیره پیامبر اسلام و تاریخ صدر اسلام به دنبال مفهومسازی جدید و شناسایی جهان مدرن بر پایه همان مفاهیم است. وی با دیدگاه ایجابی در صدد احیای مفاهیم دینی و از منظری سلبی به دنبال نفی و نقض مفاهیم غربی با تکیه بر مفاهیم اسلامی است. وی با بازنمایی مجدد مفاهیمی همچون «بغی»، «جاهلیت»، «بعث»، «جهاد» و «دعوت» در دوران جدید به دنبال ارائه الگویی بر پایه این مفاهیم برای جنبش اسلامی در دوران معاصر علیه غرب و حکومتهایی است که به شریعت بی توجهند.
خلاصه ماشینی:
موضوعاتی همچون جهانشمول بودن اسلام و مفاهیم آن، کنشگری انقلابی اسلام برای تغییر در جامعه، استفاده از ایدئولوژی اسلام در برابر ایدئولوژیهای غربی از موضوعات دیگری است که به آنها پرداخته شده و نسبت میان این موضوعات با تاریخ صدر اسلام در نظرگاه سید قطب شناسایی میشود.
گذار از حوزه ادبیات به اسلامگرایی چگونگی انتقال سید قطب از حوزه ادبیات و نقد به سمت جریان اسلامگرا از نقاط مهم و تأثیرگذار در تاریخ معاصر مصر و جهان اسلام است، زیرا این تغییر در زندگی وی زمینه را برای ظهور اسلامگرایی در شکل جدیدی فراهم ساخت.
رویکرد سید قطب در باب مسأله عدالت اجتماعی در اسلام از همین منظر بازگشت به میراث عبور میکند، وی بدون آنکه در باب مفهوم عدالت و اجتماع به فلسفه رجوع کند و نگاهی ارسطویی یا افلاطونی و یا از منظر فلسفه اسلامی داشته باشد، سعی خود را بر کاویدن میراث اسلام قرار میدهد تا الگویی متناسب با آن را عرضه کند، در همین مراجعه به میراث است که قرآن به عنوان منبع و مرجع نخستین و اصیل کارکرد خاص و ویژهای دارد و از آنجا که سید در مقام یک مفسّر نیز شناخته میشود به مناسبت از آیات قرآن بهره خوبی میبرد، در ذیل این منبع اصیل برای صورتبندی مفهوم عدالت اجتماعی در اسلام وی به احادیث و تاریخ صدر اسلام و به ویژه سیره پیامبر اسلام رجوع میکند.