چکیده:
تشکیل دولت صفویه در ایران، در قالب یک دولت شیعه دوازده امامی، یکی از طولانیترین و پرجاذبهترین فصول تاریخ اسلام و ایران است. زیرا پیروان این مذهب به مدت نُه قرن به مبارزات بیامان خود ادامه دادند تا آنکه مذهب شیعه دین رسمی ایران اعلام شد. ازآنجاکه دوره صفویه نقطه عطفی در تاریخ ایران محسوب میشود، بسیاری از پدیدههای جغرافیای سیاسی در ایران دچار تحول شدند. لذا، در این پژوهش سعی شده است تا چگونگی تأثیر هویت دینی در عینیت بخشیدن به مرزهای جغرافیایی ایران عصر صفوی را واکاوی نموده و تأثیرات متقابل مرزهای سیاسی با هویت دینی را موردمطالعه قرار دهد. این مقاله در پی واکاوی و پرسش به سؤالاتی از این قبیل است که مرزهای سیاسی ایران پیش از سلسله صفویه چه تفاوتی با مرزهای دوره صفویه داشت؟ هویت دینی چه تغییر ماهویای در مرزهای سیاسی- جغرافیایی ایران وارد کرد که جمله پژوهشگران این مقطع از تاریخ ایران را آغاز یکپارچگی سیاسی- جغرافیایی ایران میدانند. نتایج نشان میدهد در این دوره است که برای نخستین بار عاملی فرهنگی- سیاسی به نام هویت دینی توانسته بهتنهایی سرحدات و نواحی پیرامونی ایران را از غیر ایران جدا کرده و کموبیش موجودیت آنها را تا تکوین دولت مدرن در ایران تضمین نماید.
The establishment of the safavid dynasty in Iran, in the form of Davazdah Emami Shia state, is one of the longest and most fascinating chapters on the Islam and Iran history. Because the follower of this religion continued to the struggle for nine centuries until was declared Shia as official religion of Iran. Since the Safavid dynasty is a turning point in the history of Iran, many phenomena of political geography evaluated in Iran. So, in this study have been tried to investigate how religious identity affected objectivity of Iran’s geographical boundaries and also investigate interaction of the political boundaries with religious identity. This paper seeks to explore and answer to questions like these that what had different political boundaries of Iran before the Sfavid with the boundaries of the Safavid dynasty? What religious identity has made substantive changes in political-geographical boundaries of Iran that many of Iranian history researchers know this period of Iran’s history as began the political-geographical integrity of Iran? The results show that it is in this period that for the first time a cultural-political factor called religious identity has been able to separate the borders and peripheral areas of Iran from non-Iranians and more or less guarantee their existence until the formation of a modern state in Iran.
خلاصه ماشینی:
1. Abbasid Caliphate لذا اين پژوهش درصدد آن است تا بررسي نمايد که صفويان با توجه به انديشه سياسي کـه بر اساس مذهب تشيع تعريف نمودند، چه تأثيري بر کارکرد هـويتي مـرز گذاشـتند؟ و ايـن تأثيرات چگونه کارکرد هويتي مرز در اين دوره را نسبت به گذشته متحول نمود؟ آنچه در پاسخ به عنوان فرضيه ميتوان مطرح نمود ايـن اسـت کـه : روي کـار آمـدن سلسـله صـفويه باعث شد که کـارکرد هـويتي مرزهـاي جغرافيـايي ايـران بـا توجـه هويـت مـذهبي رسـمي صفويان دچار تحـول گـردد و مـذهب تشـيع مبنـاي جـدايي مـرز شـيعيان از غيـر شـيعيان و مناسبات مرزي ايران و همسايگان گردد.
نتايج اين پژوهش نشان ميدهدکه تعاليم مذهبي شـيعه در عرصــه هاي نظــامي ماننــد: جــذب نيــروي انســاني بيشــتر و جبــران نــواقص تســليحاتي و تجهيزاتي در دوران صـفويه بيشـترين تـأثير را در مقابـل تجاوزهـاي همسـايه هاي قدرتمنـد؛ دولت عثماني در مرزهاي غربي و شمال غربي، ازبکان در مرزهاي شرقي و شـمال شـرقي و استعمارگران پرتغالي در مرزهاي جنوبي ايران داشته است ، همچنـين شـرايط سياسـي ايـران عصر حاضر در حفظ مرزها از تجاوزهاي بين المللي و منطقـه اي شـباهت زيـادي بـه شـرايط زمان صفويه دارد.
نتـايج ايـن پـژوهش نشـان مـيدهـد کـه عوامـل مختلفـي ازجملـه فشـارهاي سياسـي تحميلـي درنتيجـه بـازي بـزرگ ، مداخلات تأثيرگذار دولت بريتانيا در جريان حکميت هـاي مـرزي، سسـتي، نـاتواني و عـدم آگاهي حاکمان قاجاري نسبت به اصول حقوقي حـاکم بـر چگـونگي تقسـيم سـرزمين ها و تعيين مرزها- که به هنگام شکل گيري جغرافياي سياسي مدرن سرزمين هاي مرزي ايران ، بر اين مرزوبوم حکومت ميکرده اند- در روند شکل گيري تدريجي مرزهاي کنوني ايـران در اين منطقه ، نقش مؤثري داشته اند.