چکیده:
پیچیدگی شرایط اجتماعی و سیاسی ایران پس از دوران مشروطه، منجر به ظهور طبقات جدیدی در قدرتهای منطقهای و ضعف و نبود اقتدار قدرت مرکزی و بروز آشوبها و ناامنیهای شدیدی شد که در نهایت با بروز قحطی بزرگ سالهای آخر قرن گذشته، به اوج شدت خودش رسید. یکی از این حوادث که در منطقۀ حاکمنشین ثلاث (گلپایگان، خوانسار و خمین) اتفاق افتاد، ماجرای شورش و طغیان یکی از علمای منطقه به نام آقا میرزا محمدمهدی معروف به ثقهالاسلام شهیدی بود که نافرمانی و تمرد او از سالها قبل و همچنین طغیان مسلحانۀ او باعث ایجاد نا امنی در منطقه شد و در نهایت با هجوم قوای دولتی شکست خورده و با تعدادی از همراهانش اعدام شد. هدف از این مقاله، نقد و بررسی روایت اعظام قدسی از ماهیت طغیان و دلایل اعدام آیتالله میرزامحمدمهدی ثقهالاسلام شهیدی در خوانسار در سال 1336 قمری است. در این پژوهش تلاش شد تا با استفاده از منابع و اسناد خاندانی برجای مانده، مراجعه به کتب و مقالاتی که در حوزۀ تاریخ محلی نوشته شده است، مراجعه به اسناد موجود در سازمان اسناد و کتابخانۀ ملی ایران، مراجعه به اسناد موجود در کتابخانه و مرکز اسناد مجلس شورای اسلامی و همچنین مصاحبه با شخصیتهای محلی، به روش کتابخانهای و میدانی، تا حد ممکن، پیشینۀ خاندان آیتالله ثقهالاسلام شهیدی روشن شود و ماهیت و دلایل طغیان او در منطقه که دامنۀ آن به شهرها و استانهای مجاور و حتی تهران هم کشیده شد، همچنین دلایل اعدام او آشکار شود و روایت دقیقتر و نزدیکتر به واقعیت از این حادثه تاریخی بیان شود. نتایج این پژوهش نشان میدهد که بر خلاف روایات نقل شده در کتب تاریخی، بهخصوص روایت غالب در کتاب شرح خاطرات من یا روشنشدن تاریخ صد سالۀ ایران نوشتۀ حسن اعظامالوزاره قدسی، دعوای مربوطه هیچ ارتباطی با موضوعات سیاسی و حوادث انقلابی نداشته و تنها یک دعوای منطقهای بین ایشان و سایر ذی نفوذان بر سر تولیت املاک وقفی و منافع مادی بوده است.
The complexity of the social and political situation in Iran after the constitutional era
led to the emergence of local governments and the weakness of the central
government. With the famine of the last years of the last century, riots and
insecurities intensified. One of these events that took place in the ruling region of
Thalas (Golpayegan, Khansar and Khomein) was the revolt of Agha Mirza
Mohammad Mehdi (Seqat-alEslam Shahidi). His disobedience has created insecurity
in the region for years. He was eventually defeated by government forces and
executed along with a number of his comrades.
This research uses surviving documents, references to books and articles written
in the field of local history, references to documents in the National Archives and
Library of Iran, references to documents in the library and document center of the
Islamic Consultative Assembly, as well as interviews with local characters. An
attempt has been made to find out the background of the Shahidi family through
library and field methods and the reasons for his disobedience to the government of
Tehran; Also find out the reasons for his execution.
The results of this study show that - contrary to the narrations narrated by Azam
al-Wazarah - the local wars had nothing to do with political issues and revolutionary
events. These incidents were just a personal dispute between the clergy over the
endowed lands and material interests.
خلاصه ماشینی:
در این پژوهش تلاش شد تا با استفاده از منـابع و اسـناد خانـدانی برجای مانده ، مراجعه به کتب و مقالاتی که در حوزة تاریخ محلی نوشته شـده اسـت ، مراجعه به اسناد موجود در سازمان اسـناد و کتابخانـة ملـی ایـران ، مراجعـه بـه اسـناد موجود در کتابخانه و مرکز اسـناد مجلـس شـورای اسـلامی و همچنـین مـصاحبه بـا شخصیت های محلی ، به روش کتابخانه ای و میدانی ، تـا حـد ممکـن ، پیـشینة خانـدان آیت الله ثقه الاسلام شهیدی روشن شود و ماهیت و دلایل طغیان او در منطقه که دامنـة آن به شهرها و استان های مجاور و حتی تهران هم کشیده شد، همچنین دلایل اعدام او آشکار شود و روایت دقیق تر و نزدیک تر به واقعیت از این حادثه تاریخی بیـان شـود.
آیت الله پسندیده که در آن ایام از نزدیک شاهد حوادث بود در خصوص انطباق نوع رفتار و کنش میرزامحمدمهدی با اصول اسلام ، با دیدة تردید نگریسته است (مرادی ،١٣٨٨: ٣) آنچه از بینِ اسناد می توان بـه آن دسـت یافـت ایـن اسـت کـه نـوع رفتـار او بـا مـردم و صاحب نفوذان بسیار خصمانه و درگیری او با علما و خوانین با نفوذ منطقه سابقه دار بوده و در مــوارد زیــادی منجــر بــه صــدور حکــم محکومیــت و حتــی تبعیــد او از منطقــه شــده است (اعتمادالسلطنه :٤٠) در یکی از نامه هایی که اصل آن در اختیار خاندان هژبر سلطان فریدنی بوده و تاریخ آن مربوط به ذی الحجه سال ١٣٢٠ قمری است ، می توان به برخـی از ریـشه هـای درگیری بین میرزامحمدمهدی و خاندان میرزایوسف ، امام جمعة خوانسار و برادرانش پـی بـرد.