چکیده:
چگونگی تحقق توسعه فرهنگی، موضوعی مهم در مطالعات توسعه است که فراتر از بحثهای نظری، واکاوی مصادیق و کاووش پیرامون روندهای عینی، ظرفیتهای تعینبخش، سازوکارهای محقق و نیز تغییرات اجتماعی مبتلابه آن در مناسبات جوامع بومی مداقههای روشمندی را میطلبد. مقاله حاضر با دستمایه قراردادن مولفههای توسعه فرهنگی به تحلیل کارنامه کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان در سالهای 1357-1344 پرداخته است. بدین منظور پس از احصای ویژگیهای جامعهشناختی توسعه فرهنگی از مباحث نظری_مفهومی مدون، مجموعه اسناد موجود روایتمحور درباره فعالیت کانون به روش کیفی و با تکنیک تحلیل سند مورد بررسی قرار گرفت. یافتهها نشان میدهد کانون مشتمل بر کنشگران خود چه در مقام تولیدکنندگان فرهنگی، هنری و چه در مقام مصرفکنندگان عام توانست میزانی از هر یک مولفههای مربوط به توسعه فرهنگی را محقق سازد. این موارد شامل برخورداری فرهنگی، ابداع فرهنگی، تکثر فرهنگی، تعامل فرهنگی، مشارکت فرهنگی، شمول فرهنگی، وفاق فرهنگی و بازاندیشی فرهنگی بوده-است. لذا هرچند در بحث از توسعهزایی کانون نمی توان از همهگیری آفرینش هنری و تعامل فرهنگی سخن راند اما در همان مقیاس محدود و البته بیشتر مبتنی بر کنش ارتباطی این نهاد توانست با خلق ارزش و ایجاد الگوهای ذهنی در مقیاس ملی و جهانی جریانساز بوده و مناسبات بیسابقهای را رقم زند و مولفه وضعیت فرهنگی کودکان و گذران خلاقانه کودکی و نوجوانی را بعنوان یکی از تعیینکنندههای کیفی توسعه اهمیت بخشد.
Sociological research on institutional cultural development; Institute for Intellectual Development of Children and Young Adults in Pahlavi Era How cultural development takes place is an important issue in development studies that goes beyond theoretical discussions, analyzing examples and exploring objective trends, determining capacities, researcher mechanisms, and the resulted social changes which involved in the indigenous communities are important issues. The present article, by introducing the components of cultural development, has analyzed the record of the Center for the Intellectual Development of Children and Adolescents Institute for Intellectual Development of Children and Young Adults between 1965-1979.Findings show that although we can talk about the development of artistic creation and cultural interaction in the discussion of the cultural development in limited scale and of course based on the communication action of actors in this institution. It was able to create value and mental patterns on national level and gain success in global sphere.
خلاصه ماشینی:
لذا هرچند در بحث از توسعه زايي کانون نمي توان از همه گيري آفرينش هنري و تعامل فرهنگي سخن راند اما در همان مقياس محدود و البته بيشتر مبتني بر کنش ارتباطي اين نهاد توانست با خلق ارزش و ايجاد الگوهاي ذهني در مقياس ملي و جهاني جريان ساز بوده و مناسبات بيسابقه اي را رقم زند و مولفه وضعيت فرهنگي کودکان و گذران خلاقانه کودکي و نوجواني را بعنوان يکي از تعيين کننده هاي کيفي توسعه اهميت بخشد.
(شريفي،١٣٧٧: ٢٩) احمدي در پايان نامه اش نمايي از جامعه و نيز ظرفيت ها و فعاليت هاي کانون ارائه ميدهد: کودکان ٥ تا ١٥ سال در سرشماري ١٣٤٥، ١١٥٦٠٣٢٩ نفر بوده است .
اين برابري تمرکززدايانه در قالب شعب کانون در مناطق شهري، روستايي و عشايري و تنوع فعاليت ها با وجود مربيان علاقمند، فرصت هاي بي سابقه اي را براي کودکان داراي خاستگاه جنسي، قومي، طبقاتي هر چند در مقياس هاي محدود رقم ميزد: «کتابخانه ها، با کلاس هاي آموزشي رايگان مثل داستان نويسي، شعر، نقاشي، مجسمه سازي، موسيقي، تئاتر و فيلم سازي در سراسر ايران ساخته شدند.