چکیده:
اهل سنّت بر این باورند که اساس منعِ نگارشِ حدیث از ناحیهی رسول اکرم(ص) مطرح و ابلاغ شده است، به چند روایت در منابع خود استناد نمودهاند؛ غافل از این که این روایات با ضعف سند مواجه هستند و همچنین اضطراب در متن و تعارض آنها با احادیث دیگر، باعث شده از اعتبار و قوّت آنها بکاهد. هدف این پژوهش، بررسی آثارِ منعِ نگارش پس از پیامبر اسلام (ص) در صدر اسلام است . لذا در آن با روش توصیفی – تحلیلی به نتایج منع و سلب مرجعیّت ائمه به صورت اسنادی تحلیلی پرداخته شده است. هموار شدن راه جعل حدیث و گسترش دروغ و فراموشی سیرهی پیامبر(ص)، تباه شدن حجم انبوهی از احادیث پیامبر(ص)، انتشار دادن اسرائیلیات و تحریف در دین، ایجاد زمینه برای تفسیر به رأی و اختلاف مسلمین و نقل به معنا از جمله مواردی است که آثار زیان بارر بر فهم حدیث بر جای گذاشت . وخیمترین پیامد منع نگارش، ایجاد ِزمینهی مساعد برای جعل احادیث و رواج اکاذیب زیاد به نام رسول خدا(ص) در سایهی منزوی کردن اهل بیت پیامبر(ص) است. در حالی که در قرآن و سنّت بر عصمت و علم ایشان تأکید شده و رسول خدا (ص) در حدیث غدیر و حدیث ثقلین و روایات ، مسلمین را بعد از خود به اهل بیت ارجاع داده بودند، عملاً با خانه نشین شدن و انزوای اهل بیت، قاطبهی جامعه ی مسلمین در طول سالیان بعد از وفات پیامبر(ص) از ایشان که منبع و سرچشمه ی علوم نبویّ و مشرِف به کلام وحی بودند شدند.
The sunnis believe that the prophet Mohammad ordered the prohibition of transcribing the hadith. They have cited the prophet’s speech in this regard in some of their sources. However, they are unaware of the fact that these narrations have no basis. This article investigated the prohibition of transcribing the hadith after the demise of Prophet Mohammad. The followings can be counted as the effects of the prohibition of transcribing the hadith: the easiness of forging the hadith, the spread of lies and forgetfulness of the prophet’s lifestyle,the ruin of large number of prophet’s hadiths, the release of the Israelis and distorting the truth of the religion, the arbitrary interpretation and disagreement among Muslims, and the seclusion of prophet’s households. The effects of Jewish scholars on the caliph, and their religious and political beliefs can be the other reasons for the prohibition of transcribing the hadith. The prohibition of transcribing the hadith also created the ground for forging the hadith and spreading lies in the name of the Prophet.
خلاصه ماشینی:
Yadollah جعفر تابان استاديار گروه الهيات ومعارف اسلامي گرايش علوم قرآن وحديث ، واحد خرم آباد،دانشگاه آزاد اسلامي، خرم آباد، ايران فصلنامه علمي پژوهشي تاريخ (شاپا ٠٢٧١ -٢٠٠٨ ) -سال ١٦ شماره ٦٠ -صفحه ٧٢-٥٦ تاريخ دريافت :٩٩/١٢/٧ تاريخ پذيرش : ١٤٠٠/٣/٨ چکيده : اهل سنت بر اين باورند که اساس منع نگارش حديث از ناحيه ي رسول اکرم (ص ) مطرح و ابلاغ شده است ، در اين خصوص به چند روايت در منابع خود استناد نموده اند؛ غافل از اين که اين روايات با ضعف سند مواجه هستند و همچنين اضطراب در متن و تعارض آن ها با احاديث ديگر، باعث شده از اعتبار و قوت آن ها بکاهد در اين مقاله با روش توصيفي – تحليلي به نتايج منع و سلب مرجعيت ائمه به صورت اسنادي تحليلي پرداخته شده است .
حديث از آغازين روزهاي رسالت نبوي تا واپسين لحظات حيات آن حضرت و آن چه به عنوان سنت از زبان اهل بيت عليهم السلام ، صحابه و تابعان ثبت شده است و از سده ي دوم در قالب کتب و جوامع حديثي تدوين شد و اينک در اختيار ماست ، در تمام آثار تفسيري حديثي، کلامي، فقهي و تاريخي مسلمانان ، نقش بنيادي و راه گشا ايفا کرده است ؛ به گونه اي که اگر سنت را از هر يک از اين عرصه ها جدا سازيم ، با بحران عظيمي از پرسش هاي بيپاسخ روبرو خواهيم شد، زيرا سنت ، طبق روايات ، قرين و همراه قرآن است ، تصويري جامع و کامل از دين ارائه ميکند.