چکیده:
خمیرمایه فکری اسیدحمد کسروی در دوران نهضت مشروطه و تحت تاثیر آرمان های آن، شکل گرفت.شخصی که در برهه اول زندگی خویش به لباس روحانیت درمیآید، اما بر اثر شکل گیری یک سلسله از رخدادهای فکری، از این مرحله زندگی خویش فاصله میگیرد.مشارالیه دو جنگ جهانی،نهضت مشروطه و دیکتاتوری رضاشاه را تجربه کرد .خمیرمایه ذهنی و پژوهشی اش نیز وی را به اظهارنظر درباره یمسائل مختلف و تفکر درموضوعات گوناگون واداشت. کسروی ازروشنفکران نهشت مشروطه و آرمانهای آن بود، اما این نهضت به سرعت دست خوش استبداد شد، کسروی که هر دو فضا را تجربه کرده بود، در آثار خود به بحث در باره آنها پرداخت. نکته مهم این است، که کسروی برخلاف بسیاری از منتقدان رضاشاه با وجود برخی نقدهای قابل اغماض در همه حال، قاطعانه از اقدامات رضاشاه دفاع کرد درساختار سیاسی دوره رضاشاه مفاهیمی چون ناسیونالیسم، میهن پرستی، حس ملیت مادامی کاربرد داشت که بتواند زمینه را برای بازتولید انقیاد در درون نهادهای اجتماعی جهت تضمین سلطه و سرسپردگی شخصی فراهم آورد. هدفی که کسروی در نظر داشت اعتباربخشی به ارزش های ناسیونالیستی مورد نظرش بودکه درپاره ایی از اثار کسروی در این زمینه ناسیونالیسم وحدت خواهانه او رادنبال می کرد.کسروی تحت تأثیر گفتمان ناسیونالیسم نمی تواند بپذیرد که کشور فعلی ایران در گذشته تاریخی اش زمانی فاقد استقلال بوده و یکپارچگی ارضی و سرزمینی نداشته است وقدرت محلی قدرت سرکش متمرد است .
The intellectual dough of Asid Mohammad Kasravi was formed during the constitutional movement and under the influence of its ideals. A person who dresses as a clergyman in the first stage of his life, but due to the formation of a series of intellectual events, distances himself from this stage of his life. He experienced two world wars, the constitutional movement and the dictatorship of Reza Shah. His intellectual and research background also made him comment on various issues and think on various issues. Kasravi was one of the intellectuals of the constitutional movement and its ideals, but this movement quickly became authoritarian. Kasravi, who had experienced both spaces, discussed them in his works. The important point is that Kasravi, unlike many critics of Reza Shah, in spite of some negligible criticisms, strongly defended Reza Shah's actions. Subjugation within social institutions provided for personal domination and submission. Kasravi's goal was to validate the nationalist values he sought, which in some of Kasravi's works in this regard followed his unifying nationalism. And it has no territorial integrity, and local power is a rebellious power.
خلاصه ماشینی:
نکته مهم اين است ، که کسروي برخلاف بسياري از منتقدان رضاشاه با وجود برخي نقدهاي قابل اغماض در همه حال ، قاطعانه از اقدامات رضاشاه دفاع کرد درساختار سياسي دوره رضاشاه مفاهيمي چون ناسيوناليسم ، ميهن پرستي، حس مليت مادامي کاربرد داشت که بتواند زمينه را براي بازتوليد انقياد در درون نهادهاي اجتماعي جهت تضمين سلطه و سرسپردگي شخصي فراهم آورد.
(ايرانشهر ٢٤ عقرب ١٣٠٢ :٧٤ ،( ناسيوناليسم رضاشاه با انديشه هاي وطن خواهانه کسروي نقاط اشتراک و اختلاف فراوان داشت شايد مهم ترين وجه اشتراک آن تلاش در راه برانداختن زبان هاي محلي، طرد تعصبات قومي، ايجاد همساني در پوشش ها، يکپارچگي فرهنگي و سرانجام اتحاد همه ي ايرانيان بود.
هرچند حکومت مدعي بود که براساس نظام مشروطه حکم مي راند ، اما کسروي که به تعارض ذاتي و ماهوي حکومت رضاشاه و مشروطيت آگاهي داشت ، همت خود را مصروف تاريخ مشروطه ايران نمود تا نشان دهد امکان تحقق آزادي در نظام مشروطه از هر نظام سياسي ديگر بيشتر است و مشروطه بهترين و کامل ترين شکل حکومت است .
ناسيوناليسم رضاشاه با انديشه هاي وطن خواهانه کسروي نقاط اشتراک و اختلاف داشت ، شايد مهم ترين وجه اشتراک آن تلاش در راه برانداختن زبان هاي محلي، طرد تعصبات قومي، ايجاد همساني در پوشش ها، يکپارچگي فرهنگي و سرانجام اتحاد همه ايرانيان بود .