چکیده:
اندیشه «تکفیر» با استفاده از دو منبع عظیم اسلامی، یعنی قرآن و سنّت و نیز با استناد به برخی از فتاوای فقیهان در طول تاریخ توانسته است بارها خود را بازسازی و تجدید قوا کرده و خسارات بزرگی بر پیکر جامعه اسلامی تحمیل نماید. پس بجاست که مبانی فکری و فقهی آن تبیین و در معرض قضاوت افکار عمومی قرار گیرد. این مقاله ضمن واکاوی تاریخی اندیشه تکفیر، مبانی عمده فقهی آن را از متون دینی (بیشتر اهل سنّت) و نیز آثار عینی این جریان فکری را مورد ارزیابی قرار داده و اثبات می کند که هیچ یک از تکیه گاه های فقهی آن توانایی اثبات حقّانیت شرعی این جریان و پیامد های آن را ندارد.
The Takfir thought has been able to reestablish itself many times through the use of two major Islamic sources ,the Quran and the Sunnah ,as well as citing some differences of jurists throughout history and imposed a great deal of damage on corpus of Islamic society . So it was appropriate to explain its intellectual foundations and exposed to public opinion .this research examined the historical background of Takfir thought and evaluated its major jurisprudential foundations from religious texts (more in Sunnah) as well as the objective debris of this stream of thought and proved that none of its jurisprudential auxiliaries were capable of proving the religious legitimacy of this process and its consequences.
خلاصه ماشینی:
گروه تکفيري خوارج بعدها به دسته ها و فرقه هاي گوناگون و متضاد و ناهمگوني تبديل شدند و بيشتر آنها کار را به جايي رسانده بودند که به کافران و مشرکان کاري نداشتند، بلکه مسلمانان مخالف عقيده خود را کافر قلمداد مي کردند و کشتن آنان و اسارت و قتل فرزندان و زنانشان را مباح و جايز مي دانستند و در اينباره ، تاريخ مملو از ماجراهاي خونبار اين فرقه سرکش و ياغي است (طبري، ١٣٦٢: ١٤٣/٥؛ ابن کثير، ١٩٦٦: ٢٢٢/٣؛ بغدادي، ١٤٠٨: ٥٦).
البته ريشه اين فتواي افراطي و غيرديني به گروه تندرو و تکفيري خوارج بر مي گردد که امام علي(ع ) را به دليل پذيرش حکميت ، کافر شمردند (طبري، ١٣٦٢: ٥٣/٥ و٩٢؛ حيدري آذر، ١٣٩٦: ٦)؛ زيرا حکميت از نظر آنها که به معناي پذيرش حکم و داوري انسان ها و پشت پا زدن به حکم قرآن بوده ، گناهي کبيره به شمار مي رود و بر اين اساس معتقد بودند هر کس گناه کبيره انجام دهد کافر محسوب مي شود (شهرستاني، ١٤١٠: ١٢٢/١).
برخي از مؤيداتي که گروه هاي تکفيري براي اين نحوه استناد به قاعده فوق دارند به شرح ذيل است : اصحاب پيامبر(ص ) ابن مظعون را تکفير کردند، زيرا او به علت نوشيدن شراب کافر شده بود ( بيهقي، ١٤٢٤: ٣١٥/٨؛ عبدالرزاق ، ١٤٠٣: ٢٤١/٩).