چکیده:
بیان مسئله: امروزه رشد سریع تکنولوژی و فناوریهای ارتباطی زندگی بشر را بهطرزی گریزناپذیر متحول ساخته و مفاهیم، نگرشها و زیست همسو با خود را شکل داده است. براساس نظریة فرهنگ «مانوئل کاستلز»، در دنیای امروز، تحولات تکنولوژیک و ظهور رسانههای جدید عاملی برای تغییرات اجتماعی و فرهنگی و ایجاد گفتمانهای متکثر در جوامع شده است؛ مسئلة پژوهش حاضر نمود زوایای فرهنگ جدید از منظر کاستلز بر آثار دوسالانة هشتم نقاشی ملی ایران (1390) است، اینکه چگونه اموری همچون گفتمانهای متکثر، فارغ از جغرافیای منطقهای، خودگزینی و خودتولیدی محتوای فرهنگی برای هنرمندان مسئلهساز بوده و در آثار آنها بازتاب یافته است.
هدف پژوهش: این پژوهش بنا دارد، با نگاه به نظریة کاستلز در تبیین فرهنگ در عصر ارتباطات و براساس فرایند ارتباطی و شکلگیری ارتباط جمعی خودانگیز، به خوانش آثار دوسالانة هشتم بپردازد. از آنجا که گفتمانهای جاری در برساخت فرهنگی اجتماع و خلق آثار هنری هر دوره اهمیت دارند، این مقاله در صدد است، براساس نظریة فرهنگ کاستلز، گفتمانهای متکثر آثار نقاشی دوسالانة هشتم را مورد مداقه قرار دهد.
روش پژوهش: روش پژوهش به شیوة توصیفی-تحلیلی است، تحلیلها بهصورت کیفی صورت پذیرفتهاند و جامعة آماری پژوهش شامل 186 اثر بخش دوسالانة هشتم نقاشی ملی ایران (1390) است.
نتیجهگیری: نوشتار حاضر، براساس نظریة کاستلز که انقلاب فناوری و گسترش اطلاعات تمام سطوح جوامع را دگرگون کرده است، به اثبات این مهم دست یافت که دسترسی به دامنة فرهنگی و محتوایی آزاد در عصر اطلاعات سبب شده هنرمند شرکتکننده در دوسالانة هشتم در گزینش محتوای آثار به شیوة انفرادی عمل و خودگزینی و خودتولیدی محتواهای فرهنگی را در این عصر تجربه کند.
خلاصه ماشینی:
اما مساله پژوهش حاضر نمود زوایای فرهنگ جدید از منظر کاستلز بر آثار دوسالانه هشتم نقاشی ملی ایران(1390) است، اینکه جوانبی همچون گفتمانهای متکثر، فارغ از جغرافیای منطقهای، خودگزینی و خودتولیدی محتوای فرهنگی برای هنرمند مساله بوده و در آثار بازتاب یافته است.
تغییرات سیاسی، اجتماعی و فرهنگی در یک دهه اخیر به مقتضای انقلاب فناوری به سرعت در حال رشد و پیشروی است، این تغییرات نه تنها لایه های گفتمانی اجتماعی را تحت تاثیر قرار می دهد بلکه بر فرهنگ و هنر یک سرزمین نیز نمود می یابد لذا مطالعه این فضا بر اساس نظریههای همزمان اهمیت دارد و کمبود این نوع پژوهشها در عرصه مطالعات هنر ایران ضرورت اصلی مقاله است.
در مقاله دیگری با عنوان"کشمکشهای گفتمانی رئالیسم و ایده آلیسم در نقاشی ایران معاصر: طرح رویکردی برای مطالعه تاریخ اجتماعی هنر" (1395) مریدی که پنج دوره پر فراز و نشیب از دوران پهلوی تا امروز را مد نظر دارد و به شکلگیری رئالیسم در دوران مشروطه، تا انقلاب اسلامی و پرداختن به رئالیسم انتقادی در دهه هشتاد را مورد مطالعه قرار می دهد که با هدف پژوهش حاضر متفاوت است، همچنین وی در کتاب " گفتمان های فرهنگی و جریان های هنری ایران" که در سال 1397 چاپ شد به جامعه شناسی اجتماعی در تولید اثر هنری در تمام شاخهها پرداخته و از نگاه جامعه شناسانه و با تحلیل سیاست های دولتی و گفتمان فرهنگی مسلط، روایتی اجتماعی از هنر معاصر را بازگو میکند.