چکیده:
هدف پژوهش اعتباری یا غیراعتباریدانستن تمایز تعیّنات حقی از ذات حضرت حق، از پرسشهای مشترک در حکمت و عرفان اسلامی است. پرسش این است که آیا تعیّنات علمی احدی و اسمایی، حقیقتاً و در نفسالامر با یکدیگر متمایزند یا تمایز مقام ذات از مقام احدیت و واحدیت، امری اعتباری است و این عناوین، فارغ از اعتبار ذهنیِ فاعل شناسا، هیچ گونه تعدد و تمایزی ندارند. در همین راستا، هدف این پژوهش، کشف نگرش عرفان اسلامی و حکمت متعالیه در خصوص این موضوع است. پژوهش حاضر با استفاده از روش تحلیل اصطیادی و مقایسه، به بررسی تحلیلی و تطبیقی نگرش عرفانی و صدرایی در این موضوع پرداخته است؛ همچنین این تحقیق مبتنی بر دادههای کتابخانهای انجام گرفته است. یافتههای تحقیق از این قرار است که تمایز ذات و تعیّنات حقی در کلام ملاصدرا به تمایز وجود و ماهیّت و تمایز محیط و محاط تنظیر شدهاند که نشاندهنده تمایز نفسالامری ذات و تعیّنات در حکمت متعالیه است؛ همچنین اعتقاد عارفان اسلامی به تقدم رتبی مقام باطن و غیب نسبت به مقام شهادت و صورت و اعتقاد آنان به تمایز احاطیِ ذات و تعیّنات، بهروشنی به تمایز نفسالامری حضرت ذات از حضرت اسماء دلالت میکند. نتیجه تحقیق آن است که عینیّت ذات و صفات در نگرش عرفانی و صدرایی مربوط به ساحت وجود و تحقّق است و منافاتی با تقدّم رتبی و نفسالامری مقام ذات نسبت به مقام صفات ندارد.
ان الغایه من البحث حول القول باعتباریه او غیر الاعتباریه التمایز بین التعیینات الحق من ذاته، احد الاسيله المشترکه فی الحکمه والعرفان الاسلامی. لکن السوال هو ما اذا کانت التعیینات العلمیه الواحده والاسمیه مختلفه فی ذاتها حقا، ام ان التمییز بین مقام الذات ومقام الوحده هو امر اعتباری، وان هذه العناوین لیس لها ای تمایز او تعدد بصرف النظر عن اعتبارها الذهنی. وفی هذا السیاق فان هدف هذه الدراسه هو الکشف عن وجهه نظر العرفان الاسلامی والحکمه المتعالیه من هذه القضیه. استخدمت الدراسه الحالیه دراسه تحلیلیه ومقارنه للاراء الصوفیه والصدریه حول هذا الموضوع. تعتمد طریقه الدراسه نهج التحلیل والمقارنه للتطرق الی النهج العرفانی والصدری فی هذا الصدد؛ بالاضافه الی الاعتماد علی البیانات والمعلومات المکتبیه. هذا وتمخضت نتايج هذا البحث الی ان تمییز الذات وتعینات الحق فی کلام ملاصدرا قد تم مقارنتها بتمییز الوجود والماهیه وتمییز المحیط والمحاط، الامر الذی یشیر الی تمییز نفس الامری للذات والتعینات فی الحکمه المتعالیه؛ کذلک اعتقاد العرفانیین الاسلامیین بالتقدم الرتبی لمقام الباطن والغیب مقارنه بمقام الشهاده والصوره واعتقادهم بالتمییز الاحاطی للذات والتعینات، یشیر بوضوح الی التمییز النفس الامری لحضره الذات من حضره الاسماء. وبالتالی فان نتیجه البحث کانت ان عینیه الذات والصفات فی المنظر العرفانی والصدری متعلقه بساحه الوجود والتحقق ولا تتنافی مع التقدم التراتبی ونفس الامری للذات نسبتا بمقام الصفات.
The purpose of the study is to explain if the distinction of the Divine nonessential qualifications and essential qualifications, the question common in philosophy and mysticism, is valid or invalid. The question is whether tayyunati ilmiy-i ahadi are really and in themselves distinct from each other, or whether the distinction between maqami dhat, the status of essence, and ahadiyyat and vahidiyyat may not be taken as valid and these titles have no multiplicity or distinction, regardless of the subjective mental validity. In this regard, the purpose of this study is to discover the attitude of Islamic mysticism and transcendent wisdom on this issue. The present study has used analytical and comparative study of mystical and Sadrian views on this subject, using the method of analysis and comparison; This research is also based on library data. The findings of the research show that the distinction between the essence and nonessential qualifications in Mulla Sadra's words have been compared to the distinction of existence and quiddity and the distinction between something enclosing and what enclosed, which shows the distinction between The Essence and the modifications in transcendent wisdom; Also, the belief of Islamic mystics in the hierarchical precedence of the inner and unseen status over the status of the outer and form, and their belief in tamayuzi ihati between Essence and modifications, clearly indicates the distinction between the Essence and the Names. The result of the research is that the objectivity of Essence and Attributes in mystical and Sadrian attitudes is related to the realm of existence and realization and does not contradict the order of precedence and self-determination of the status of Essence over the status of Attributes
خلاصه ماشینی:
پرسـش ايـن اسـت کـه اگـر اوصـاف الهـي و ذات حضرت حق با يکديگر عينيت دارند، آيا ميتوان نتيجه گرفت که تعينات احـدي و واحدي، حقيقت عيني و خارجي دارند؟ به عبارت ديگر آيا اين تعينات علمـي احدي و اسمايي در مقايسه بـا ذات حضـرت حـق ، حقيقتـا و در نفـس الامـر بـا يکديگر متمايزند يا تمايز مقام ذات از مقام احديت و واحديت ، اعتباري اسـت و اين عناوين ، فارغ از اعتبار ذهني فاعل شناسا هيچ گونه تعدد و تمـايزي ندارنـد؟ البته روشن است که ادعاي عينيت وجـودي ذات و صـفات ، منـافي بـا مغـايرت وجودي آنهاست ، ولي ممکن است انديشمندي به عينيت وجـودي ذات و اسـما رأي مثبت بدهـد، در عـين حـال مغـايرت نفـس الامـري غيـر وجـودي آنهـا را نيز بپذيرد.
لکن تمام آنچه در فقرات فوق طرح شد، مربـوط بـه جنبـه معرفـت شـناختي اوصاف و اسماي الهي است و تبيين کثرت يا وحدت اسمايي متناسب با مقامات سلوک و ملازم بـا مقـام معرفـت و اثبـات ، هـيچ اسـتلزامي نسـبت بـه جايگـاه نفس الامري اسماي الهي و تعينات ربوبي ندارد؛ از ايـن رو بايـد فـارغ از حيـث اثبات و شناخت ، به اين پرسش مهم التفات نمود که آيا تکثرات مربوط به تعينات اسمايي، تکثر اعتباري و وابسته به فرض فارض و اعتبار معتبر هستند يا حقـايقي نفس الامرياند و اگر حقايق عيني و غير اعتباري هستند، کثرت اسـمايي چگونـه قابل جمع با وحدت حاکم بر حضرت حق است ؟ ١.