چکیده:
آیندهپژوهی بهعنوان یک فرارشته با پیشرفت روزافزون علم و فناوری اهمیت بسزایی پیدا کرده است. درهمینراستا در میان متفکران دینی در این حوزه، بررسی آیندهاندیشی ازمنظر ادیان مختلف و استخراج اصول و مبانی ساخت آینده ازمنظر آنها بسیار حائز اهمیت خواهد بود. بههمینعلت، بهعنوان یک آیندهپژوه شیعه، برای شناخت صحیح، جامع و مانع از آیندهاندیشی ازمنظر مکتب تشیع، نیاز به شناخت این مبحث درمیان دیگر مکاتب اسلامی میباشد که دراینمیان مکتب معتزله یکی از اصلیترین مکاتب است. در مکتب معتزله، اصولی مانند توحید، عدل، وعد و وعید، منزله بینالمنزلتین، حسنوقبح عقلی و امربهمعروف و نهیازمنکر، پایههای این تفکر را ساخته است. در این مقاله تلاش شده است با استفاده از روش تحلیل اسنادی به سه مقوله امامت، سیاست و تعلیموتربیت که از اهم امور در ساخت آینده ازمنظر معتزله هستند، پرداخته شود. دراینبین طرز نگاه به موضوع امامت، جایگاه و میزان بحث اختیار انسان و نحوه برخورد با موضوع امربهمعروف و نهیازمنکر از مهمترین تفاوتهای مکتب معتزله با تشیع است که در ساخت آیندهاندیشی ازمنظر این دو مکتب، نقشآفرینی کرده و اختلاف دیدگاه آنها را با یکدیگر رقم خواهد زد.
As a meta-disciplinary field, futures study has developed as an increasingly important issue by the rapid progress of science and technology. In the meantime, the study of future thinking has become very important from the viewpoint of different religions, and identifying the principles and foundations of future creation will play significant roles in this regard. For this reason, it is vitally important for Shia futurists to know this point in other Islamic branches, among which the Mu'tazila is the main one. Principles such as monotheism, justice, rewards and punishments, transitional positions, rational goods and the evils, and the “promotion of good and prohibition of evil” have formed the foundations of this thought. Employing documentary method, this research is intended to deal with three components of Imamate, politics, and education, which are the most important issues in the construction of the future from the views of the Mu'tazila. Meanwhile, consideration of the issue of Imamate, the position and extent of discussion of human free will, and the method of dealing with “promotion of good and prohibition of evil” are the most important differences between the Mu'tazila and Shia perspectives.
خلاصه ماشینی:
دراين بـين طـرز نگـاه بـه موضـوع امامـت ، جايگـاه و ميزان بحث اختيار انسان و نحوه برخورد با موضوع امربه معروف و نهيازمنکر از مهم ترين تفاوت هاي مکتب معتزلـه بـا تشيع است که در ساخت آينده انديشي ازمنظر اين دو مکتب ، نقش آفريني کرده و اختلاف ديدگاه آنها را بـا يکـديگر رقم خواهد زد.
در ادامه اين مقاله تلاش شده است ابتدا به تشريح اصول مکتب معتزله پرداخته شـود، در گـام بعد تفاوت هاي تفکر شيعه و معتزله تبيين شود و سپس درقالب اموري مانند سياست ، تعليم وتربيت ، آينده انديشي اهل اعتزال بيان شده و تفاوت هاي کليدي آن با تشيع مورد بررسي قرار گيرد.
بنابر مطالب ارائـه شـده ، ايـن نکـات در اسـتنتاج انديشه هاي سياسي و اجتماعي معتزله بايد مورد توجه قرارگيرد: اعتقاد به خدا، به عنوان حقيقت هستي ، مبدأ و غايت آن است ؛ اجتماع و سياست هدف نيست ، بلکه ابزار است و هدف تأمين سعادت فردفرد انسـان هاسـت و سياست بستر خدمت و هدايت مردم است (در جهت مصالح و مضار دنيوي)؛ در سياست و حکومت اجماع ، شورا و انتخاب بـه عنـوان بهتـرين روش بـراي گـزينش حـاکم است ؛ 22 انسان موجودي با قدرت تفکر و عقلانيت که ميزان و منشأ اين تعقل انسـاني در ايـن تفکـرات متفاوت است ؛ انسان موجودي مختار و داراي قدرت اراده عمل است ؛ عقل تنها منبع شناخت است ؛ خداوند عادل است و عدالت صفت ذاتي خداوند است ؛ تأکيد بر ايمان عملي و يکسان بودن اسلام و ايمان است ؛ انسان خالق افعال خويش و در مقابل افعالش مسئول است ؛ همه افعال خداوند هدف مند است ؛ تکليف مالايطاق از جانب خداوند غيرممکن است ؛ وعد و وعيد اجتناب ناپذير و خلف وعده از جانب خداوند غيرممکن است .