چکیده:
اگرچه در روند گسترش و پیروزی انقلاب ایران، در سالهای 1356 تا 1357، جریان اسلامگرا نقش تعیینکنندهای ایفا کرد، اما انقلاب ایران از حضور و مشارکت موثر احزاب و گروهها سیاسی چپ، ملیگرای لیبرال و برخی گروهها دارای گرایشات توامان اسلامگرا، چپ و ملیگرا نیز برخوردار شد. نهضت آزادی ایران، که ارتباط نزدیکی هم با جریان اسلامگرا داشت، نقش مهمی در تحولات دورۀ انقلاب ایفا کرد.
با توجه بهاینکه، امام خمینی، رهبر انقلاب، تکثرگرایی و سیاستورزی حزبی را در چارچوب نظام جمهوری اسلامی بهرسمیت شناخته بود؛ در مقالۀ پیشرو تلاش میشود، به این پرسش پاسخ داده شود که نهضت آزادی ایران، از آستانۀ پیروزی انقلاب تا تصویب و تایید نهایی قانون اساسی در آذر 1358، که چارچوب حقوقی ـ قانونی نظام جمهوری اسلامی را بنیان نهاد، چه رویکردی به تکثرگرایی، تحزب و مداراجویی سیاسی، در میان احزاب و گروهها سیاسی سهامدار انقلاب، داشت؟
پژوهش حاضر بهروش بررسی تاریخی (توصیفی ـ تحلیلی) و با بهرهگیری از تکنیک ردیابی فرایند انجام میشود. یافتههای تحقیق نشان میدهد نهضت آزادی ایران، که گرایش سیاسی و مبانی فکری آن ترکیبی از اسلام و ملیگرایی لیبرال بود، بهرغم انتقاداتی که به گرایشات و عملکرد جریانهای مختلف سیاسی داشت، خواستار تعامل و مداراجویی سیاسی در میان احزاب و گروهها سهامدار انقلاب بود. نهضت آزادی ایران، از تکثرگرایی، تحزب و سیاستورزی مسالمتآمیز حزبی، در چارچوب نظام جمهوری اسلامی، حمایت میکرد.
Abstract
Although in the process of the expansion and victory of the Iranian Revolution, in the years 1356- 1357, the Islamic movement played a decisive role; However, the Iranian Revolution also had the presence and effective participation of left-wing parties and political groups, liberal nationalists, and some groups with Islamist, left-wing, and nationalist aspirations. The Iranian Freedom Movement, which was closely associated with the Islamist movement, played an important role in the developments of the revolutionary period.
Purpose of the research: Considering that Imam Khomeini, the leader of the revolution, recognized pluralism and party politics within the framework of the Islamic Republic; The leading article attempts to answer the following question: From the beginning of the victory of the revolution until the endorsement and final approval of the constitution in December 1358, which established the legal-legal framework of the Islamic Republic, What did the Iranian Freedom Movement approach to pluralism, political commitment and loyalty among parties and political parties in the revolutionary party?
Research method: The present study is conducted through a historical survey (descriptive-analytical) and using a process tracking technique.
The research findings show that Iranianchr('39')s Freedom Movement, whose political orientation and intellectual foundations were a combination of Islam and liberal nationalism, despite criticisms of the tendencies and practices of various political currents, He called for political engagement and loyalty among revolutionary parties and groups. The Iranian Freedom Movement supported the pluralism, supremacy, and peaceful party politics within the framework of the Islamic Republic.
خلاصه ماشینی:
نسبت نهضت آزادي ايران با تکثرگرايي و مداراجويي سياسي؛ از پيروزي انقلاب تا تصويب قانون اساسي جمهوري اسلامي ايران (بهمن ١٣٥٧ ـ آذر ١٣٥٨) 1 مظفر شاهدي (دريافت : ١٣٩٩/٠٤/٢٤ پذيرش : ١٣٩٩/١١/٢١) چکيده اگرچه در روند گسترش و پيروزي انقلاب ايران ، در سال هاي ١٣٥٦ تا ١٣٥٧، جريان اسلام گرا نقش تعيين کننده اي ايفا کرد، اما انقلاب ايران از حضـور و مشـارکت مـؤثر احـزاب و گروه هـا سياسي چپ ، مليگراي ليبـرال و برخـي گروه هـا داراي گرايشـات توأمـان اسـلام گرا، چـپ و مليگرا نيز برخوردار شد.
با توجه به اينکه ، امـام خمينـي، رهبـر انقـلاب ، تکثرگرايـي و سياسـت ورزي حزبـي را در چارچوب نظام جمهوري اسلامي به رسميت شناخته بود؛ در مقالۀ پيش رو تـلاش ميشـود، بـه اين پرسش پاسخ داده شود که نهضت آزادي ايران ، از آسـتانۀ پيـروزي انقـلاب تـا تصـويب و تأييد نهايي قانون اساسي در آذر ١٣٥٨، که چارچوب حقوقي ـ قانوني نظام جمهوري اسـلامي را بنيان نهاد، چه رويکردي به تکثرگرايي، تحـزب و مـداراجويي سياسـي، در ميـان احـزاب و گروه ها سياسي سهامدار انقلاب ، داشت ؟ ١ .
آسيب شناسي جريان هاي سياسي سهامدار انقلاب نهضت آزاد ايران ، که تا اواسط سال ١٣٥٧ هنوز درپي احياي قانون اساسي مشروطه بود و در چهار پنج ماهۀ پاياني عمر رژيم پهلوي ارتباط بسيار نزديک و هماهنگي با جريـان اسلام گراي تحت رهبري امام خميني داشت ؛ به رغم اهميتي کـه بـراي نقـش اجتمـاعي اسلام قائل بود و در همان حال ، نسبت به جريان چپ سوءظني، کمابيش ، شديد داشـت ، اما در آستانۀ پيروزي انقلاب ، از شـکل گيري يـک نظـام دموکراتيـک تکثرگـرا حمايـت ميکرد و دموکراسي، تحزب و سياست ورزي حزبي منتهـي بـه حکم رانـي حزبـي را از مهم ترين اهداف انقلاب ارزيابي ميکرد.