چکیده:
شعر حزبی معاصر به عنوان یکی از پرچمداران ادبیات متعهد است که در بسیاری از کشورهای جهان همسو با اندیشههای مارکسیستی در صدد بازتعریف و برساخت مفاهیمی بنیادین همچون تاریخ، آگاهی، برابری و واقعیت برآمده؛ بر مبنای مفاهیم مذکور مبارزهای صریح یا نمادین علیه قدرتهای تمامیتخواه حاکم بر جامعۀ سامان بخشیده است. در فرهنگ و زبان فارسی و کُردی نیز رواج باورهای مارکسیستی منجر به طرح موضوعات مشابه، ولی شیوههای بازنمایی متمایز شده است. تبیین تطبیقی دلالتهای ایدئولوژیک مذکور میتواند به نشانهگشایی معرفتی-زیباییشناختی شعر شاعران کمک کند. در این پژوهش، شعر دو نمایندۀ شاخص شعر حزبی متعهد فارسی و کُردی یعنی اسماعیل شاهرودی و عبدالله گوران به شیوۀ توصیفی-تحلیلی با قصد بازنمایی واقعیت در آنها دلالتیابی و تفسیر شده است. نتیجه نشان میدهد که وجود تعهد ایدئولوژیک به مثابۀ امرِ پیشینی سبب شده است که به رغم تفاوت در بافت اقلیمی و اجتماعی، موضوعات بازنمایی دو شاعر مشترک اما شیوههای بازنمایی آنها متفاوت باشد. به طوری که میتوان وجه تمایز بازنمایی واقعیت در شعر دو شاعر را در قالب زمینهمندی یا زمینهزدایی از موضوع بازنمایی برشمرد. بدینصورت که شاهرودی نه از تجربه زیستۀ دقیق خود یا جامعه ایرانی میگوید و نه اصطلاحات و مفاهیم چپ را به شکل عریان و صریح وارد متن میکند. در مقابل، بیانِ گوران مبتنی بر زمینهمندی است. او هم به تجربۀ زیستۀ اقلیمی و اجتماعی ملّت کُرد ارجاع میدهد و هم اصطلاحات و مفاهیم چپ را به مثابۀ زمینۀ معرفتی وارد شعر میکند.
Abstract The contemporary party poetry as a leader of the committed literary has intended to redefine and reconstruct fundamental concepts such as the history, consciousness, equality and reality under the umbrella of the thoughts of Marxism in order to reorder its dissident against the authoritarianism. The spread of Marxist beliefs in Persian and Kurdish societies has led to the appearance of comparable topics while they were differed in representation method. Comparative explanation of ideological implications can help to epistemologically-aesthetically decipher of the poets works. Relying on an analytical-descriptive methodology, this study aims to explain and illustrate the reconstructed reality in the poems of Ismail Shahroudi and Abdullah Goran as the two prominent representatives of the political committed literary. Results show that despite the climatic and social differences, the presence of an ideological commitment as a prior order has led to the resemblance of the subjects of representation while they are differed in their representation method. Thus, the difference of representation of the reality in the works of the two can be considered in their contextualization or de-contextualizing of the representative subject. Shahroudi neither expresses his own lived experience or the experience of the Iranian society nor shows the signs of leftist idioms and concepts in his poems. In contrast, Goran’s expression is based on contextualization. He simultaneously refers to the lived climatic-social experience of the Kurds and the as the epistemological context puts the idioms and concepts of leftism in his poems.
خلاصه ماشینی:
بازنمایی واقعیت در شعر دو شاعر حزبی فارسی و کُردی (اسماعیل شاهرودی و عبدالله گوران ) امید عزیز مصطفی * بهروز چمن آرا**، پارسا یعقوبی جنبه سرایی *** 1 چکیده شعر حزبی معاصر به عنوان یکی از پرچمـداران ادبیـات متعهـد اسـت کـه در بسـیاری از کشورهای جهان همسـو بـا اندیشـه هـای مارکسیسـتی در صـدد بـازتعریف و برسـاخت مفاهیمی بنیادین هم چون تاریخ ، آگاهی، برابری و واقعیت برآمده ؛ بر مبنای مفـاهیم مـذکور مبارزه ای صریح یا نمادین علیه قدرت های تمامیت خواه حاکم بـر جامعـۀ سـامان بخشـیده است .
ادبیات حزبی در ذیل تلقی معرفتی- اجتماعی مارکس نیز واقـع گرایـی سوسیالیسـتی بـا بهره گیری از مبانی و مفاهیم خاص خویش کوشید که از ادبیات ، به ویژه ساختار و قالب نـو آن ، برای نیل به اهدف و مقاصد خویش بهره برداری کند و با به کارگیری ایدئولوژی خـاص خود، آن هـا را عملـی کنـد ایـن ایـدئولـوژی شـامل مجموعـه ای سـامان منـد از باورهـا و اندیشه های ثابت سیاسی و اجتماعی از جمله سیستم های فکری، فلسفی و مذهبی اسـت کـه فرد، گروه یا جامعه بدان دلبستگی دارد و در تعیین خط مشی، عمل یا موضع گیـری معتقـدان به آن ها در مسائل سیاسی ـ اجتماعی مؤثر است (الیوت ، ١٣٩٥: ٨٦).
٤ انقلاب و خیزش یکی دیگر از واقعیت های بازنماییشده در شعر متعهد حزبی فارسی و کُردی که نشـانگر وضعیت بحرانی جامعه نیز هست ، تصویری از شکل گیری انقلاب و خیـزش سیاسـی میـان مردم است .