چکیده:
شعر سهراب سپهری به عنوان یکی از چند شاعر برجستۀ ایران معاصر، از تیررس دقّت محمّدرضا شفیعی کدکنی دور نمانده و در غالب نوشتههای وی که یا یکسره دربارۀ شعر معاصر ایران است (: با چراغ و آینه؛ ادوار شعر فارسی) و یا در آنها به مناسبت به شعر معاصر ایران و چهرههای آن نیز اشاراتی شده (: شاعر آینهها؛ شعر معاصر عرب)، از ایدهها و آرای وی دربارۀ سپهری و هنر شاعری وی نشانی میتوان به دست داد. سپهری برای شفیعی کدکنی، شاعری است ستودنی؛ این قابل ستایش بودن در چهار ساحت قابل رصد کردن است: در ضمن ستایش شعر معاصر ایران، در ضمن ستایش شعر مدرن ایران، در ضمن ستایش برخورداریهای شعر مدرن ایران از تحوّلات ادبی اروپا، و ستایش سپهری از حیث سپهری بودن. همچنین با توجّه به نظریۀ شفیعی کدکنی در تبعیّت شعر معاصر ایران از تحوّلات ادبی اروپای قرون اخیر، شعر سپهری به عنوان یکی از چهرههای این جریان، تاثیرپذیریهای خود از شعر فرنگی را در به عاریه گرفتن شگرد شعری سن ژون پرس در ناهمگونآمیزی واژگانی (فاوامیزی) و نیز الهامگیری از تی. اس. الیوت و ژاک پرهور و حتّی در گرایش به درک بودیستی از جهان و عرفان شرق دور، نشان میدهد. هرچند که از نظر شفیعی کدکنی، افراط در فاوامیزی، شعر سپهری را در آخرین دفتر شعری وی، «ما هیچ ما نگاه»، به بنبست کشانده و ضمن برملا کردن ترفند زبانی سپهری در دستیابی به سبک ویژۀ خود، اشعار این دفتر را که وضعیّت «شعر جدولی» را پیدا کرده، از منظر زیباییشناسیک و نیز رسانگی و ایصال، به شدّت آسیبپذیر کرده است.
Sohrab Sepehri's poetry as one of the prominent poets of contemporary Iran, has not been neglected on Shafiei Kadkani behalf and in most of his writings that are Basically about Iran’s contemporary poetry (With lights and mirrors; Persian poetry periods) or have scattered material about Iran’s contemporary poetry and prominent contemporary poets (The poet of mirrors; Contemporary Arabic poetry), We can take his ideas and thoughts about Sohrab Sepehri and VP's poetic art. Sohrab Sepehri is a praiseworthy poet for Shafiei Kadkani; these appreciations can be seen in four areas: Along with praising contemporary Iranian poetry, along with praising modern Iranian poetry, along with praising the influence of modern Iranian poetry on European literary developments and Sepehri's praise in connection with himself. Also based on Shafiee Kadkani's Theory of Following Contemporary Poetry from the Literary Developments of Europe in Recent Centuries, Sepehri's influence on European literature can be seen in several areas, like Influenced by S. J. Pers, J. A. Prevert and Eliot Especially in Hybridization and His penchant for Buddhism and Far Eastern mysticism. Although in Shafiei’s opinion Hybridization, has been damaged To Sepehri's poem in his last poetry book, especially regarding to having meaning and Aesthetic facts.
خلاصه ماشینی:
امّا در ارزیابیای نـه شـتابزده ، مـیشـود گفـت سـهراب سـپهری از نظرگـاه محمّدرضـا شفیعی کدکنی، شاعری است که گفتگو دربارة شعر مدرن ایران حتماً بـا احضـار نـام وی در کنار نیما، شاملو، اخوان ثالث و فروغ فرّخزاد همراه خواهد بود و سیاهه ای که بدون ذکر نـام سپهری، آن هم در سطرهای بـالایی آن سـیاهه ، از شـاعران صـاحب سـبک معاصـر و دارای تعدادی شعرهای به یاد ماندنی و شنیدنی فراهم آمـده باشـد، سـیاهه ای باطـل اسـت ؛ منتهـا سپهری نیز در هنر شاعری، ضعف هایی دارد و ویژگیهایی که گاه شـعرهایش را تنـزّل داده و قابل انتقاد ساخته است .
حّتی هنگـامی کـه امکـان دارد برخـی اذهـان میـان صـدای صـوفیانۀ سـهراب بـا تصـوّف اسـلامی- ایرانـی رگـه هـایی از شـباهت ببیننـد و قائـل بـه این همانیهایی شوند و پیآیۀ این ها، از تأثیرپذیری سـپهری از آن سـخنی بـه میـان بیاورنـد، شفیعیکدکنی پیوند لحن عرفانی شعر سپهری را با تصوّف اسـلامی- ایرانـی انکـار کـرده و خاستگاه بینش عرفانی شاعر را که مرکز ثقل خـوش بینـی وی است (تسـلیمی، ١٣٨٣: ١٤١)، در تصوّف شرق دور(ژاپن و چین ) و بودیسم سـراغ داده اسـت .
شفیعیکدکنی در ادوار شعر فارسی نیز پس از بیان ایـن نکتـه کـه در دهـۀ چهـل ، دهـۀ اوج گیری درگیریهای مسلّحانه ، چند گونه صدا و از جمله صدای صوفیانۀ سهراب سـپهری است که شنیده میشود، دربارة بدون اّتصال بودن عرفان سپهری با تصوّف اسـلامی- ایرانـی نوشته است : یکی از درونمایه های جالبی که در این دوره وجود دارد، ظهور نوعی عرفـان اسـت کـه هیچ ارتباطی با تصوّف سّنتی و سلفی ما ندارد، بلکه کـم و بـیش تحـت تـأثیر تصـوّف بودایی و تصوّف شرق دور، چین و ژاپـن اسـت .