چکیده:
قرائات و رسم از مهمترین موضوعات علوم قرآنى است که از زوایاى مختلفی قابلبررسی است. برای شناخت صحیح این دو حوزه، بیان رابطه و تأثیر متقابل آنها با تأکید بر دیدگاه ابنجزری که نقش ویژهای در این دو علم دارد، رهیافتهایی جدیدی از این موضوع در پی خواهد داشت. روش تحقیق اﯾﻦ مقاله، با استفاده از منابع مکتوب این علم، توصیفی ـ ﺗﺤﻠﯿﻠﯽ و انتقادی اﺳﺖ. با ارائه دیدگاه ابنجزری که هر دو علم «قرائات» و «رسم المصحف» را توقیفی و وحیانی میداند، به بررسی موضوع پرداخته شده است. ابنجزری برخلاف دانشمندان دورههای پیش از خود، همانند فراء و ابن مجاهد، با طرح دیدگاه موافقت احتمالی و تقدیری، تمامی قرائات عشره و معروف را با معیار موافقت رسمالمصحف سازگار معرفی کرده است. از دوره وی (قرن نهم هجری قمری) تا امروز، این دیدگاه موردتوجه بوده است. هرچند ازنظر شیعه، دیدگاه ابنجزری دارای اشکال است؛ نتایج آن نیز مشکلاتی را به دنبال دارد. ازجمله این اشکالات، آن است که با شرط موافقت احتمالی، قرائات شاذ و ضعیف نیز میتوانند در بین قرائات صحیح قرار بگیرند، یا حداقل برای برخی چنین شبههای را ایجاد کنند. درعینحال، هماهنگی و موافقت قرائت با رسمالمصحف را بدون شک باید یکی از معیارهای قرائت صحیح دانست. از دیگر نتایج این بررسی، آن است که در مناطقی که قرائات خاصی در آن رواج داشته، مصاحف نیز بر اساس آن قرائات نوشته میشده است و عملاً تأثیر عملی قرائات بر رسم قابلمشاهده خواهد بود.
Recitations [qira’at] and description [rasm] is one of the most important topics in Quranic sciences that can be studied from angles. To properly understand these two areas, expressing their relationship and interaction with emphasizing Ibn Jazari’s viewpoint, who has a special role in these two sciences, can lead to new outputs concerning this issue. The research method of this article is descriptive-analytical and critical using the written sources of this science. In this article, by presenting the viewpoint of Ibn Jazari, who considers both the sciences of “recitations [qira’at]” and “description [rasm]” as strict [tawqifi] and revelatory, the subject has been studied. Unlike the scholars of previous periods, such as Farra’ and Ibn Mujahid, Ibn Jazari, by proposing the view of possible and hypothetical agreement, has introduced all the ten famous recitations [qira’at] as compatible with the criterion of agreeing with the Quranic description [rasm]. From his time (ninth century AH) until today, this view has been considered. However, from the Shia point of view, Ibn Jazari’s view has problem same as the results of its also lead to some problems. One of the problems is that, with the condition of possible agreement, weak and irregular recitations [qira’at] can also be included in the correct recitations [qira’at], or at least create such suspicion for some. At the same time, the harmony and agreement of the recitation [qira’t] with the depcription [rasm] of the Qur’an should undoubtedly be considered as one of the criteria for correct recitation [qira’t]. Another result of this study is that in the areas where certain recitations [qira’at] were prevalent, the Qurans were also written based on those recitations [qira’at], and in practice, the practical effect of the recitations [qira’at] on descrition [rasm] will be visible.
خلاصه ماشینی:
رسم در اصطلاح «رسم» یکی از اصطلاحاتی است که برای نگارش وضع شده است، در اصطلاح علمای این فن، رسم خطی است که توسط کاتبان وحی در زمان رسول خدا( کتابت و نگارش یافته است و یا بهعبارتدیگر: «کتابت خاص قرآن کریم» است (ابن درستویه، کتاب الکتّاب، 1397: ١٦)؛ وقتیکه رسم به خط، مصحف، کتاب یا به لفظ مُتّبع یا به عثمانی اضافه شود، مراد همان کتاب خداوند متعال است مانند «رسم المصحف» یا «الرسم العثمانی» (زرکشى، البرهان فی علوم القرآن، 1410: ۲/۱۱؛ مکی، الإبانة عن معانی القراءات، 1432: ۴۱).
اگر قرائتی با رسمالخط هیچیک از مصاحف عثمانی مطابقت نداشته باشد، این قرائت شاذ خواهد بود (ابنجزری، النشر فی القراءات العشر، بیتا: 1/ 9)؛ ابن مجاهد نیز این رکن «مطابقت قرائت با رسم المصحف» را معیار قرائت صحیح زیاد استفاده کرده است (ابنمجاهد، کتاب السبعة فی القراءات، 1400: 107-420-684).
ق» مینویسد: «اجماع قاریان بر این است هر قرائتى که مخالف رسمالمصحف باشد، باید ترک شود» (الانبارى، ایضاح الوقف والابتداء فی کتاب الله عزوجل، 1:1390/282)، پس علمای قبل از ابنجزری نیز درباره رکن مذکور (مطابقت قرائت با رسم المصحف) دیدگاههای خودشان را در کتابها آوردهاند، ولی ابنجزری متوفی قرن نهم هجری قمری (833 ق) در مراحل تاریخی این رکن (معیار مطابقت قرائت با رسم مصحف) بازنگری نهایی در مفهوم آن کرده است که دیدگاه ابنجزری تا امروز ادامه یافته است؛ همانگونه که ذکر شد، ابنجزری برای رسمالمصحف و قرائات دهگانه ریشه وحیانی قائل است.