چکیده:
یکی از فرمهای رایج سفالینهها در جهان اسلام، ظروف سفالی موسوم به «فُقاع» است که از لحاظ فرم، تکنیک، کاربری، گاهنگاری و دامنۀ جغرافیای دارای ابهامات فراوانی است. این پژوهش براساس دادههای کاوش باستانشناسی خیابان «بابک» شهر ری و همچنین شواهد و دادههای پراکنده فُقاع از کاوشهای پیشین ری، بهویژه بقایای کورۀ فُقاع در منطقه دیلمان شهر ری، بهعنوان تنها و مهمترین مدارک از وجود کورۀ فُقاع در ایران، بررسی شده است. مطالعه و شناخت دقیق این سفال و شاخصههای آن، از مهمترین اهداف این پژوهش است. پژوهش حاضر در پی پاسخ به چند پرسش است؛ 1- کوزۀ فُقاع در چه برهۀ زمانی در ایران و جهان اسلام رواج داشته و در چه زمانی استفاده از آن منسوخ گردیده است؟ 2- کاربرد دقیق این نوع کوزه چیست و ازلحاظ گونهشناسی به چند دسته تقسیم میشود؟ 3-خاستگاه کوزۀ فُقاع براساس شواهد باستانشناختی موجود کجاست؟ کوزۀ فُقاع براساس شواهد باستانشناختی از قرون نخستین اسلامی تا پایان قرن هشتم هجریقمری رواج داشته؛ پژوهشگران مختلف طی سالیان متمادی کاربریهای متفاوتی برای این کوزه مطرح کردهاند که بهنظر میرسد با توجه به دو عامل زمان و منطقۀ جغرافیایی از این کوزه، با کاربردهای متفاوت استفاده شده است. نتایج پژوهش نشان میدهد که با توجه بهبدست آمدن فُقاع در مناطق مسکونی و خانگی، از این کوزه در مصارف خانگی استفاده شده است. تزئینات بدنه و دهانۀ بسیار باریک آن، نشاندهندۀ نگهداری مواد ویژهای در دورن آن است. کوزۀ فُقاع براساس فرم، شکل و همچنین تزئینات بدنه، به سه گونه تقسیم میشود؛ فُقاع اولیه (قرون نخستین اسلامی تا اواخر قرن سوم هجریقمری)، فُقاع میانی (قرن چهارم تا ششم هجریقمری) و فُقاع متأخر (قرون هفتم و هشتم هجریقمری). در ایران این کوزه از شهرهای مهمی چون: ری، نیشابور، شوش، جیرفت، تختسلیمان، جرجان، سلطانیه و اوجان (بستانآباد) و در خارج از ایران از مناطقی همچون: فسطاط، اسکندریه، اورشلیم، صیدا، دمشق، بعلبک، طرابلس، حمص، رقه، تفلیس، سامرا، مرو، بلخ، لشکری بازار، غزنه، سمرقند، خُجند و تاشکند بهدست آمده است. کاوشهای باستانشناسی در خیابان «دیلمان» شهر ری بقایای معماری دو کوره را نمایان کرد که شواهدی از قبیل کوزه و جوشکورۀ فُقاع نشاندهندۀ تولید انبوه این کوزه در منطقۀ ری است.