چکیده:
اشعار تعلیمی بخش رایج و گستردة ادب فارسی است که به شأن اثر و اندیشة دارندة آن در جنبههای تعلیمی بهصورت نظری و عملی، از دیدگاه ادبی، اهمیت داده است. هدایتنامة میرزا عبدالرحیم شیروانی متخلّص به حزین، از سخنسرایان قرن دوازدهم هجری قمری سرشار از آموزههای تعلیمی دورة قاجار است. این منظومة خطّی که در شمار آثار ارزشمند اخلاقی ـ حکمی است، تاکنون شناخته نشده است. هدایتنامه برای هدایت طالبان معرفت، اثری تعلیمی است که مضامین و معانی تعلیمی آن برپایة معارف دینی و فرهنگ اجتماعی و آموزههای اخلاقی قرار گرفته است و شاعر بهاقتضای گفتمان رایج آموزشی به ایفای مسئولیت فکری و هنری پرداخته است. نگارندگان در این پژوهش بر آناند تا ضمن معرفی اجمالی منظومة هدایتنامه، جایگاه و تأثیر آموزههای دینی و اخلاقیِ بهکاررفته در این اثر را بررسی کنند. نتایج بهدستآمده در این پژوهش بیانگر این است که شاعر فردی پرمایه بوده و بهاقتضای موقعیّت، در حکایات خود معیارهای تعلیمی را بیان کرده است. در این اثر آموزههای اخلاقیِ مثبتِ نیکی به والدین، دعا، شکرگزاری، تقوا، امید، وفای به عهد و... فراوانی بسیاری دارد.
خلاصه ماشینی:
مي توان گفت «تعليم و تربيت همواره يکي از نخستين دغدغه هاي بشر بوده اسـت و اصولاً رسالت پيامبران و نقش آن ها در زندگي انسان ها براي رسيدن به اين هدف بـوده است و به تدريج با پيدايش و تکامل ادبيات و تقسـيم آن بـه انـواع مختلـف ، بسـياري از اديبان بر آن شدند تا با درآميختن ادب و آموزه هاي پرورشي راه را براي رسـيدن بـه ايـن امر هموارتر کنند و بدين ترتيب ادب تعليمي شـکل گرفـت ؛ بنـابراين منظـور از ادبيـات تعليمي ادبياتي است که نيکبختي انسان را در بهبود منش اخلاقـي او مـيدانـد و خـود را متوجه پرورش قواي روحي و تعليم اخلاقي انسان ميکند.
شايد به همين دليل باشد که درونمايۀ کلـي اشعار حزين شيرواني در هدايت نامه مانند ديگر شاعران اين دوره برپايۀ مباني اخلاقـي و آموزه هاي ديني استوار شده است .
تجلّي اين عمل پسنديده در اين اثر به حـدّي توجـه شـاعررا برانگيختـه کـه همچـون اسلاف خود، با علم به اين عنايـت الهـي، مثنـوي خـود را بـا سپاسـگزاري و برشـمردن موهبت ها و نعمت هاي خداوند آغاز و توصيه ميکند تا زنده ايم بايـد همـواره قـدردان و شکرگزار نعمت هاي الهي باشيم ؛ زيرا شکرگزاري نتيجۀ شناخت نعمـت هـاي خداونـد و سپاسگزاري از صاحب نعمت است : مـــن ار شـــکر ســـزا نتـــوانم آورد تو از فضـل و کـرم مشـمار آن خـرد کــنم شــرط آنچنــان بــا حــيّ مّنــان کــه ناشــکري ز مــن نآيــد بــه دوران (همان : ٢٣٠-٢٢٩) حزين آفرينش بشر را عين رحمت حق ميداند و با قاطعيّت با خـداي خـود عهـد و پيمان ميبندد که هيچ ناشکريکردن سزاوار او نيست .