چکیده:
در آخرین ویراست از کتابچه عدالت ترمیمی در سال 2020 میلادی، هر برنامه ای که از فرایندهای ترمیمی برای رسیدن به اهداف و نتایج ترمیمی بهره می برد، عدالت ترمیمی تعریف شده است. این تعریف نشان می دهد عدالت ترمیمی بدون آنکه به یک الگو ی ایده آل، یک رویه یا فرایند مشخص محدود شود، از اهداف، هنجارها و معیارهای مشترکی برای اتخاذ تدابیر ترمیمی در بسترهای گوناگون حقوقی، اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی تبعیت می کند. بر این اساس، مطلوبیت یک برنامه عدالت ترمیمی نه وابسته به یک الگو و مدل خاص، بلکه در داشتن ویژگی هایی است که بتواند مداخله های ترمیمی را تا حد ممکن به اهداف و نتایج پیش بینی شده از عدالت ترمیمی نزدیک کند. بر این اساس، این مقاله که به لحاظ نوع کیفی و به لحاظ روش توصیفی-تحلیلی است، به دو مسئله اصلی می پردازد: نخست. ویژگی های یک الگوی مطلوب از عدالت ترمیمی کدامند؛مطلوبیت از حیث میزان تحقق بیشترین اهداف و ارزش های ترمیمی صرف نظر از اینکه یک برنامه عدالت ترمیمی در قالب چه الگو و مدلی باشد و دوم. با استفاده از روش مصاحبه با بیست قاضی دادگاه کیفری یک استان تهران و سی بزه دیده خشونت جنسی (اعم از زن و مرد)، همچنین به این مسئله می پردازد که اگر قرار باشد تفسیرهای ترمیمی قاضی از اختیارات قضایی در پرونده های خشونت جنسی، یک گام از وضعیت موجود فاصله بگیرد و بیش از پیش حاوی ویژگی های لازم برای تحقق بیشترین ارزش های ترمیمی باشد، آنگاه این رویه به چه شکل خواهد بود.نتیجه تحقیق نشان می دهد «استفاده از کنشگران آموزش دیده عدالت ترمیمی داخل محاکم کیفری»، در شرایط موجود نظام عدالت کیفری ایران، رویه ای است که می تواند بیشترین تعداد از ویژگی های یک الگوی مطلوب را در پرونده های مزبور نمایندگی می کند.
In the latest edition of the 2020 Restorative Justice Handbook, restorative justice is defined as any program that uses restorative processes to achieve restorative goals and outcomes. This definition shows that restorative justice adheres to common goals, norms, and criteria for adopting restorative measures in various legal, social, cultural, and economic contexts, without being limited to an ideal pattern, procedure, or process.So, the desirability of a restorative justice program does not depend on a particular model, but on having features that can bring restorative interventions as close as possible to the goals and outcomes of restorative justice. Accordingly, this article, which is qualitative in nature and descriptive-analytical in method, addresses two main issues: First. What are the characteristics of a desirable model of restorative justice; desirability in terms of the extent to which the most restorative goals and values are achieved, regardless of the model of restorative justice and second. using the method of interviewing twenty judges of criminal court (1) in a Tehran province and thirty victims of sexual violence (both men and women), also addresses this issue that if a judge's restorative interpretations are to be one step away from the status quo in cases of sexual violence and contain more and more features necessary to achieve the most restorative values, then what is the procedure? The result of the research shows that "using trained actors of restorative justice in criminal courts", in the current conditions of the Iranian criminal justice system, is a procedure that can represents the most number of features of a desirable model in these cases.
خلاصه ماشینی:
بدین ترتیب، یکی از ویژگیها و اقتضائات لازم برای موفقیت هرچه بیشتر کاربرد عدالت ترمیمی در پروندههای خشونت جنسی، به رسمیت شناختن مداخلۀ ترمیمی در این پروندهها از سوی قانونگذار است تا قاضی در اتخاذ مناسبترین برنامه و الگوی عدالت ترمیمی بتواند متناسب با معیارها و اصول مداخلات ترمیمی و البته اقتضائات پرونده که مشروعیت بیشتری نیز به برنامههای او میبخشد، عمل کند و این در حالی است که موانع قانونی همانند آنچه در گفتمان تقنینی ایران مشاهده میشود، یعنی امکان پیشبینی الگویی از عدالت ترمیمی تنها در چهارچوب نظام رسمی و سنتی عدالت بدون امکان ارجاع پرونده به خارج از نظام عدالت کیفری، محدودیتی است که اولاً، به طور بالقوه فرصت بهرهمندی از مداخلات ترمیمی را تنها محدود به بزهدیدگانی مینماید که وارد چرخۀ عدالت کیفری شدهاند و ثانیاً، امکان استفاده از برنامههای عدالت ترمیمی را در صورتی که طرفین و علیالخصوص بزهدیده خواهان حل مسئله خارج از نظام سنتی عدالت باشند، در نظام عدالت کیفری ایران (دستکم در شرایط موجود) ناممکن میسازد.
لذا اولاً، بر مبنای اصول ناظر بر اجرای هر نوع برنامۀ عدالت ترمیمی در پروندههای خشونت جنسی از جمله ضرورت تعیین زمان و نحوۀ ارجاع به فرایند ترمیمی، ضرورت شناسایی پروندههای مناسب جهت ارجاع، لزوم آموزش مجریان برنامه و آمادهسازی مناسب پیش از آغاز مداخلۀ ترمیمی و ثانیاً، با توجه به الزام قانونگذار ایران به رسیدگی مستقیم این پروندهها در دادگاه کیفری یک استان و به تبع آن تنها امکان توسل به برنامههای عدالت ترمیمی در چهارچوب نظام دادگاه، این فرایند در سه مرحله و با فرض اجرای آن در تکمیل و همراه با عدالت رسمی بیان میشود: نخست، ارجاع 1 : پیش از هر اقدامی ضروری است ابتدا بزهدیده از فرایندهای حقوقی موجود برای رسیدگی به دعوای خود مطلع شود تا با تصمیمگیری آگاهانه و آزادانه در انتخاب هریک از این گزینهها، به خوبی نیاز خود را به مشارکت تأمین نماید.