چکیده:
جنبش اخوانالمسلمین روزگاری پیشتاز نهضتهای اسلامی جهان اسلام بوده و نشش بسزایی در
تحکیم پایههای دین و دینداری سیاسی داشته است. اما این جنبش در اوضاع سیاسی جدید جهان
عرب و در مواجهه با تغییر رویکرد کشورهای عربی، متحول و گفتمان و تفکر سیاسیاش نسبت به
دوره حسن البنا دگرگون شده است. از سویی محور مقاومت اسلامی خود را ذیل عناصر اساسی
اسلام، عدالت و دفاع از مستضعفین جهان تعریف میکند. بنابراین گفتمان مقاوست از جهت
ایجابی. اسلامگرایان و عدالتطلبان جهان را «خودی» و استعمارگران نون بعنی ایالات متحده
آمریکاء رژیم صهیونیستی و دیگر ابعاد نظام سلطه را به عنوان «دیگری» تعریف میکند در نتیجه
اخوان المسلمین نیز به عنوان یک جنبشی که «خودی» به شمار میآید از سوی جمهوری اسلامی
ایران نیاز به احیای دوباره دارد تا در صورت امکان با محور مقاومت اسلامی در مقابل نظام سلطه
همراء و همسو شود. پرسش اصلی این تحقیق این است که چگونه میتوان اندیشه اخوانی را
بازسازی کرد و با محوریت اندیشههای اصیل مقاومت منطبق ساخت؟ یافتههای این تحقیق بیانگر
این است که دو گفتمان یادشده از جهت اسلام گرایی» مبارزه با استکبار جهانی و تاکید بر
آزادسازی قدس شریف مولفههای مشترکی دارند و محور مقاومت میتواند حداقل مشترکات خود
را با اخوانالمسلمین در نظر بگیرد و وارد گفتوگویی متقابل با آنها شود نا منافع ایران، منطقه و
جهان اسلام را بهتر تامین سازد.
The Muslim Brotherhood movement has once been at the forefront of
Islamic movements in the Islamic world and has played a significant role in
strengthening the foundations of religion and political religiosity. However,
this movement has changed in the new political situation of the Arab world
and in the face of the change in the approach of the Arab countries, and its
political discourse and thinking changed in compare with the period of
Hassan al-Banna. On the other hand, the axis of Islamic resistance defines
itself as the basic elements of Islam, justice and defense of the oppressed of
the world, Thus, the discourse of resistance positively defines the Islamists
and justice seekers of the world as "protagonist" and the neo-colonialists like
the United States, the Zionist regime and other dimensions of the system of
domination as "antagonistic others". Thus the Muslim Brotherhood as a
movement that is considered " protagonist " needs to be revived by the
Islamic Republic of Iran to be aligned with the axis of Islamic resistance
against the system of domination, if possible. The main question of this
research is how can the Brotherhood's thought be reconstructed and adapted
to the central ideas of the resistance? The findings of this study indicate that
these two discourses have common components in terms of Islamism,
fighting global arrogance and emphasizing the liberation of Holy Quds, and
the axis of resistance can consider its few commonalities with the Muslim
Brotherhood and enter into a dialogue with them to better provide Iran, the
region and the Islamic world Interests.
خلاصه ماشینی:
از سویی محور مقاومت اسلامی خود را ذیل عناصر اساسی اسلام، عدالت و دفاع از مستضعفین جهان تعریف میکند، بنابراین گفتمان مقاومت از جهت ایجابی، اسلامگرایان و عدالتطلبان جهان را «خودی» و استعمارگران نوین یعنی ایالات متحده آمریکا، رژیم صهیونیستی و دیگر ابعاد نظام سلطه را به عنوان «دیگری» تعریف میکند در نتیجه اخوان المسلمین نیز به عنوان یک جنبشی که «خودی» به شمار میآید از سوی جمهوری اسلامی ایران نیاز به احیای دوباره دارد تا در صورت امکان با محور مقاومت اسلامی در مقابل نظام سلطه همراه و همسو شود.
ir مقدمه با شروع قیامهای مردمی در جهان عرب یکی از جریانهای مهم، اثر گذار و منتفع از تغییرات سیاسی، اخوانالمسلمین به شمار میرفت؛ اما این جنبش جایگاه خود را بعد از سقوط محمد مرسی در کشور مصر از دست داد و اخیرا نیز تنها پایگاه باقی مانده اخوان در کشور تونس تضعیف و متزلزل شد و حزب اسلامگرای النهضه به حاشیه رانده شد.
(مؤسسه اندیشهسازان نور، سید افقهی، 1399) آسیبشناسی و دلایل دوری اخوان از محور مقاومت اسلامی با اینکه سازمان اخوانالمسلمین در سراسر جهان اسلام و عرب منشأ خدماتی برای دنیای اسلام بوده است، اما در روند حرکت و مراحل تاریخی خود بسان هر نهاد دیگری در عرصه عمل و حرکت مرتکب اشتباههایی شده که این جماعت را از مکتب سلف خود دور کرده است.