چکیده:
امروزه، دانش سازمانی، بهمنزله مهمترین سرمایه هر سازمان مطرح است که به صورت آشکار یا پنهان در اختیار سرمایههای انسانی سازمانها قرار دارد. در صورت استقرار مدیریت دانش در سازمانها، تحول سازمانی رخ میدهد و بهرهوری به طرز چشمگیری افزایش مییابد. اهمیت این موضوع برای شهرداریها که عملکرد آنها بهطور مستقیم با افزایش رفاه و کیفیت زندگی شهری ارتباط دارد، از اهمیت بسزایی برخوردار است. این پژوهش در تلاش است با واکاوی وضعیت موجود مدیریت دانش و استقرار آن در شهرداری تهران، سیاستگذاران و مجریان آن را در جهت پیادهسازی مطلوب یاری رساند. در این امتداد با 18 نفر از کارمندانی که هماکنون با مدیریت دانش در شهرداری تهران سروکار دارند مصاحبه نیمه ساختاریافته انجام و دادهها پس از پیادهسازی با استفاده از تکنیک نظریه دادهبنیاد تحلیل و یافتهها در چارچوب مدل استراوس و کوربین تحلیل شدند. یافتهها حاکی از این است که علی-رغم تشکیل کمیته راهبری مدیریت دانش در شهرداری تهران و ابلاغ نظامنامه بهصورت یکپارچه برای کل سازمان، چالشهایی فراروی استقرار مطلوب مدیریت دانش در این سازمان مهم با 65000 نفر نیروی انسانی قرار دارد. در این امتداد پیشنهاد میشود ضمن مقابله با هر نوع آزمون و خطا، نهاد سیاستگذاری با نهاد اجرای مدیریت دانش در شهرداری ادغام و برای برخی پستهای سازمانی در واحدهای گوناگون شهرداری، مأموریت مربوط به مدیریت دانش تعریف شود.
Today, organizational knowledge is the most important asset of any organization that is openly or covertly available to human capital. Establishing knowledge management leads to organizational transformation and productivity increases dramatically. This issue is very important for municipalities, whose performance is directly related to increasing the welfare of citizens and the quality of urban life. This study tries to help the policymakers and implementers in the direction of knowledge management by analyzing the current situation of knowledge management and its establishment in Tehran Municipality. Along with this, 18 employees who are currently dealing with knowledge management in Tehran Municipality were interviewed semi-structured. The data were presented after implementation using the data theory strategy of the Analysis Foundation. The findings were presented within the framework of the Strauss and Corbin model. Findings indicate that despite the formation of the Knowledge Management Steering Committee in Tehran Municipality and the unified communication of regulations for the entire organization, lack of support from senior managers for the implementation of knowledge management, lack of macro-management in managers, high turnover rate, and the like, It has created challenges for the optimal deployment of knowledge management in this important organization with 65,000 manpower. In this regard, it is suggested that while confronting any kind of trial and error, the policy-making body be merged with the knowledge management implementation body in the municipality, and for some related organizational positions in different municipal units, the mission-related to knowledge management be defined.
خلاصه ماشینی:
یافتهها نشان داد علیرغم تشکیل کمیته راهبری مدیریت دانش در شهرداری تهران و ابلاغ نظامنامه بهصورت یکپارچه برای کل سازمان، عدمحمایت مدیران ارشد از پیادهسازی مدیریت دانش، نبود کلاننگری در مدیران، نرخ بالای جابجایی مدیران و نظایر آن، چالشهایی برای استقرار مطلوب مدیریت دانش در این سازمان مهم ایجاد کرده است.
نتایج پژوهش آنها نشان داد که بهمنظور استقرار مدیریت دانش در شهرداری تهران، وضعیت رهبری در آن سازمان در اولویت اول قرارگرفته است و شاخصهای منابع انسانی، ساختار، فرایندهای دانشی، فناوری و فرهنگ در اولویتهای بعدی قرار دارند.
در این امتداد، شهرداری تهران نیز با مجموعه اقداماتی (هرچند پراکنده) اهمیت و ضرورت این مهم را نشان داده است؛ اما در این میان، عدم اعتقاد برخی مدیران و نداشتن اراده لازم و کافی برای استقرار مطلوب نظام مدیریت دانش، متولی اصلی آن را سالها ناشناخته گذاشته و موجب شده گسستگی در اقدامات مربوط به این حوزه روی دهد تا اینکه در سال 1399، معاونت توسعه منابع انسانی، با ابلاغ بخشنامهای، همه فعالیتهای مدیریت دانش در شهرداری تهران را متمرکز میکند.
یکی از علل بسیار مهمی که منجر به وقوع پدیده محوری این پژوهش شده است، نبود مدیریت دانش در انجام اقدامات مربوط به استقرار مدیریت دانش در واحدهای گوناگون شهرداری تهران است بهطوریکه بخشهای مختلف، بدون در نظر گرفتن ماهیت مدیریت دانش و اشتراک اطلاعات و درس آموختههای خود به سایر بخشها، هزینههای زیادی را متوجه سازمان نمودهاند.