چکیده:
این مقاله با استفاده از مدلسازی ترکیبی چارچوب حذف فرضی داده ستانده و تکنیک MICMAC که رویکردی تلفیقی است، تعاملات میانبخشی تمامی بخشها و فعالیتهای اقتصاد ایران را بر پایه جدول تجمیعی داده ستانده آماری بهروزشده سال ۱۳۹۶ در ۷۵ بخش اصلی، بررسی میکند. تحلیل شدت نفوذ و وابستگی واسطهای بینبخشی و ضریب ارزش افزوده هر بخش مورد توجه قرار گرفته است. مطابق نتایج پژوهش، بخشهای «ساخت مواد و فرآوردههای شیمیایی»، «ارتباطات» و «بانک و موسسات ارتباطی» براساس پیوند پسین و پیوند پیشین، سطح ارزش افزوده و داشتن فناوری مناسب، بهترین بخشهای پیوندی برای ایجاد جهش در اقتصاد ایران هستند و توانایی بالفعل برای ایجاد تحول در اقتصاد ایران را دارند. یازده بخش پیوندی دیگر اقتصاد ایران، یعنی «دامداری»، «ساخت محصولات غذایی»، «ساخت منسوجات»، «ساخت چوب و فرآوردههای حاصل از چوب، چوبپنبه، نی و مواد حصیربافی بجز مبلمان»، «ساخت کاغذ، محصولات کاغذی و چاپ»، «ساخت کک و فراوردههای حاصل از پالایش نفت»، «ساخت محصولات لاستیکی و پلاستیکی»، «ساخت محصولات کانی غیرفلزی طبقهبندینشده در جای دیگر»، «ساخت، تعمیر و نصب محصولات فلزی ساختهشده، بجز ماشینآلات و تجهیزات»، «ساخت وسایل نقلیه موتوری و سایر تجهیزات حمل و نقل و قطعات و وسایل الحاقی آنها» و «تولید، انتقال و توزیع برق»، دارای ساختار بالقوه مناسب برای ایجاد تحرک در اقتصاد هستند؛ اما بهدلیل نامناسب بودن فناوری، در حال حاضر دارای بازده مناسب برای سرمایهگذاری نیستند. سایر بخشهای وابسته، مستقل و خودمختار نیز قابلیت پیشرانی اقتصادی را ندارند.
Using combined modeling, the hypothetical data-output elimination framework and the MicMac technique, which is an integrated approach, this paper studies the interdepartmental interactions of all sectors and activities of the Iran's economy based on the statistics aggregate Input-Output tables updated in 1396 H.SH. in 75 main sectors. Infiltration intensity analysis and interdepartmental intermediate interdependence and value-added coefficient of each section have been considered. According to the research results, the sections "manufacturing of chemical materials and products", "communications" and "banks and communication institutions" based on posterior link and a priori link, value added level and having the appropriate technology are the best link sections to mutate Iran's economy that have the actual ability to mutate the Iranian economy. Eleven other interconnected sectors of the Iranian economy, namely "livestock", "making food products", "making textiles", "wood products, cork, straw and mat weaving materials except furniture", "paper making, paper products and printing", "making petroleum coke and other products from oil", "making rubber and plastic products", "making non-metallic mineral products not elsewhere classified", "making, repairing and installation of fabricated metal products, except machinery and equipment", "making motor vehicles and other transport equipment and their parts and accessories" and "electricity generation, transmission and distribution" have the potential structure to mobilize the economy, which, due to the inadequacy of technology, do not have a proper efficiency on investment. Other dependent, independent and autonomous sectors are also not capable of economic propulsion.
خلاصه ماشینی:
سال دوازدهم، شماره اول، پياپي 23، پاييز و زمستان 1399، ص 5 ـ 25 0F مقالة پژوهشي: استخراج و شناسايي بخشهاي پيشران اقتصاد ايران جهت تحقق جهش توليد: کاربرد مدل هيبريدي ماتريس طبقهبندي اثرات متقابل و جدول داده ـ ستانده سيدهادي عربي / دانشيار گروه اقتصاد اسلامي دانشگاه قم sh.
اين پژوهش در پي پاسخ به اين سؤالات است: کدام بخش يا بخشهاي اقتصاد ايران پيوندهاي پيشين بيشتري دارند؟ کدام بخشها پيوندهاي پسين بيشتري دارند؟ به علاوه کدام بخشها داراي ارزش افزوده بالايي هستند؟ بنابراين، پژوهش حاضر با هدف شناسايي بخش پيشران اقتصادي به منظور تحقق جهش توليد در کشور ايران، با استفاده از ماتريس طبقهبندي اثرات متقابل و تعاملات بينبخشي سعي دارد که بخش کليدي اقتصاد ايران را شناسايي کند.
در پژوهش حاضر براساس روش حذف فرضي و بر پايه ميزان پيوندهاي پسين و پيشين، جايگاه هر بخش در مجموع تعاملات اقتصادي آشکار ميشود؛ سپس با استفاده از محاسبه ضرايب تکاثري ارزش افزوده براي هر بخش، مناسب بودن يا نبودن فناوري توليد در هر بخش اقتصادي تبيين ميگردد و در انتها با استفاده از تکنيک MICMAC جايگاه هر بخش توليدي، خدماتي و صنعتي مشخص ميشود تا بخشهاي بالفعل و بالقوه پيشران اقتصاد ايران مشخص گردد.
روشهاي متعددي براي شناسايي بخشهاي پيشرو مطرح شده و اين پژوهش با ترکيب چارچوب داده ـ ستانده و ماتريس طبقهبندي اثرات متقابل، به بررسي بخشهاي کليدي اقتصاد ايران بهصورت بالقوه و بالفعل پرداخته است.