چکیده:
واقعیت درد و رنج حیوانات در صحنه طبیعت، زمینهساز شبههای ذیل مسیله «شر» شده که ملحدان آن را شاهدی بر وجود شرور گزاف میدانند که با وجود خداوند، یا اوصاف او ناسازگاری دارد. حل این ناسازگاری همواره برای خداباوران مورد توجه بوده است؛ اما متکلمان اسلامی به سبب تاکید بر توحید و انتساب اوصاف مطلق «علم»، «قدرت» و «خیرخواهی محض» برای خداوند با مشکل جدیتری مواجهند. با تفحصی کتابخانهای ملاحظه میشود که سیر تاریخی پاسخگویی به این مسیله در عبارات متکلمان اسلامی بسیار متفاوت است. از انکار حشر حیوانات و قایل شدن به تناسخ یا بیاهمیت خواندن سرنوشت آنها برای خداوند گرفته تا اعتقاد به حشر و اختلاف در مکلف یا غیرمکلف بودن آنها، در این مجموعه دیده میشود. طبق بیان علامه طباطبایی در المیزان، به نظر میرسد که حیوانات، هرچند در سطحی ضعیفتر، مدرک، مختار و مکلفاند و آلام آنها با عوضدهی در معاد و پرورش روح توجیه میشود.
The reality of animal suffering in nature has raised the suspicions of evil, which atheists see it as evidence of the existence of an exaggerated evil that is incompatible with God, or His attributes. Resolving this discrepancy has always been of interest to theists, but Islamic theologians have faced a more serious problem due to their emphasis on monotheism and the consideration of absolute attributes of "Knowledge", "Power" and "Pure Benevolence" to God. Desk-research studies show that the historical course of theologians' encountering with this issue is very different. Some of these views are, denying the resurrection of animals, believing in animals' reincarnation, calling their fate insignificant to God, believing in their resurrection and disagreeing on whether they are obligated or not. According to Allame Tabatabai in Al-Mizan Comantary, it seems, on a weaker level, animals are perceptive, autonomous and obligated, and on the Day of Resurrection, they will receive a ransom and cultivation of the soul for the suffering they endure.
خلاصه ماشینی:
2. پاسخ متکلمانِ اسلامی به اين مسئله تشخیص مصداق قبیح و حسن، و قرار دادن الم و درد در یکی از این دو طرف، خصوصاً الم و دردهایی که گمان میشود شخص مبتلا به آن مظلوم و بیگناه واقع شده و جمع آن با اوصاف خداوند، خاستگاه پیدایش نظریههایی دربارة توجیه درد و رنج حیوانات ـ البته بهشکل بسیار مختصر ـ در میان متکلمان اسلامی شده است.
خلاصۀ بیان ایشان آن است که تمام مصادیق رنج و دردی که فاعلش خداوند باشد، از چند حالت خارج نیست؛ که تمامی آنها مصداق نیکوییاند؛ به این شکل که شخص مبتلا به درد، یا مستحق دریافت آن بلاست که کفارة گناهانش است یا اینکه آن بلا طبق سنتهاى الهى در عالم ماده بر او وارد میشود که ابتلا به آن، گرچه ضررهایی بههمراه دارد، ولی صدها فایدة دیگر هم دارد؛ مثل معرفتآموزی یا دفع ضرر بزرگتر؛ یا بلا از نوعی است که تشخیص آن به استحقاق یا آزمایش مشتبه میشود و در آن، ظن یکی از دو طرف نفع یا دفع ضرر وجود دارد (قاضی عبدالجبار،1382ق، ج13، ص298، 334ـ318، 341ـ335، 357ـ344؛ حمصى رازى، 1412ق، ج 1، ص 307؛ حلى، 1382، ص 119).
سؤالی که اینجا میتوان پرسید، اين است که آیا حیوانی که درد ابتدایی را تحمل میکند، باید به آن رضایت داشته باشد یا نه؟ با این مقدمه که نظر غالب متکلمان عدلیه، عدم توانایی اندیشیدن حیوانات است، برخی متکلمان معتزله رضایت را در اینجا لازم نمیدانند؛ اما علامه حلي معتقد است كه هم باید رضایت وجود داشته باشد و هم باید آن عوض دریافتی چندین برابر بیش از دردی باشد که متحمل شده است؛ خصوصاً برای حیواناتی که الم و درد وارده به آنها ابتدایی بوده و بهسبب عدم طاعت نیست؛ زیرا اگر منفعت دریافتی چندین برابر نباشد، مستلزم ظلم است (حلى، 1382، ص120).