چکیده:
ریشهایترین فعالیت جریان نفاق در جامعه اسلامی، تلاش برای گفتمانسازی از اندیشههای التقاطی خود برای تغییر محاسبات فکری مردم جامعه و همسوسازی آن با اندیشههای ضدانقلابی جریان نفاق است؛ چراکه از این راه، مردم در «عمل» نیز با جریان نفاق همسو شده و کار «براندازی نظام اسلامی» که هدف نهایی جریان نفاق است، به سهولت انجام میپذیرد. جریان نفاق برای گفتمانسازی اندیشههای خود در جامعه و تاثیرگذاری بر ادراک مردم، از انواع روشهای «کلامی» و «رسانهای» بهره میبرد. هدف پژوهش حاضر این است که ضمن تحلیل آیات قرآن کریم و روایات اهل بیت، روشهای متعدد کلامی و رسانهای جریان نفاق برای تغییر محاسبات ذهنی و فکری مردم جامعه احصاء شده و مورد بررسی قرار گیرند. برای این منظور، روشهای فوق به دو دسته «تاثیرات مستقیم بر ادراک مردم جامعه» و «تاثیرات غیرمستقیم بر ادراک مردم جامعه» تقسیم شده و مورد تحلیل قرار گرفتهاند.
The most fundamental activity of the current of hypocrisy in the Islamic society is the discourse making from their eclectic ideas for changing the intellectual computational of the people of the society and aligning it with the counter-revolutionary ideas of the current of hypocrisy to prepare the conditions for overthrowing the Islamic system, which is the ultimate goal of the current of hypocrisy. To make a discourse based on their thoughts and to influence people's perceptions, this current uses a variety of "verbal" and "media" methods. While analyzing the verses of the Holy Quran and the narrations of the Ahl al-Bayt (PBUT), this paper enumerates and analyzes the numerous verbal and media methods of the current of hypocrisy for changing the mental and intellectual computational of the people of society. To this end, the above methods are divided into two categories: "direct effects on the people's perception" and "indirect effects on the people's perception.
خلاصه ماشینی:
هدف پژوهش حاضر این است که ضمن تحلیل آیات قرآن کریم و روایات اهل بیت(، روشهای متعدد کلامی و رسانهای جریان نفاق برای تغییر محاسبات ذهنی و فکری مردم جامعه احصاء شده و مورد بررسی قرار گیرند.
از سوی دیگر، اصلیترین و مهمترین فعالیت جریان نفاق در جامعه اسلامی، تلاش برای جهتدهی محاسبات ذهنی و اندیشه مردم به سمت اندیشههای ضداسلامی و ضدانقلابی خود بر علیه اندیشه ناب اسلامی و انقلابی است که نظام اسلامی متکی به آن است؛ و زمانیکه اندیشه مردم با اندیشه جریان نفاق همراه و همسو شد، آنگاه مردم در «عمل» نیز با این جریان همسو شده و کار براندازی نظام اسلامی که هدف نهایی جریان نفاق است، به سهولت انجام میپذیرد.
این پژوهش قصد دارد تا با استخراج آیات مربوط به این موضوع و تحلیل آنها، به این سؤال اصلی پاسخ دهد که جریان نفاق برای گفتمانسازی اندیشههای خطرناک خود در جامعه و تأثیرگذاری بر دستگاه محاسباتی مردم، از چه روشهایی بهره میبرد؟ بدیهی است هرچه آگاهی و بصیرت مردم و خواص و نخبگان جامعه از این روشهای منافقانه بیشتر باشد، کمتر به سمت این جریان سوق پیدا ميکنند و از ریزشهای بیشتر در جبهه انقلاب جلوگیری خواهد شد.
معنای «خروج» در مفهوم اصطلاحی و قرآنی «نفاق» نیز نهفته است؛ چراکه در ادبیات قرآن کریم به فردی که در جامعه اسلامی، با ریاکاری و اظهار اسلام و پنهان کردن کفر خود، به دنبال ضربه زدن به دین خدا و حکومت اسلامی است، «منافق» گفته میشود؛ چنین فردی در واقع ازیکسو، وارد دین خدا و از سوی دیگر از آن خارج شده است (راغب اصفهانی، 1412ق، ص819)؛ و یا از «ایمان» به «کفر» خارج شده است (طبرسی، 1372، ج4، ص457)؛ و یا اینکه به سوى مؤمن باايمان و به سوى كافر با كفر خارج ميشود (همان، ج1، ص121).