چکیده:
هدف: هدف مطالعه حاضر بررسی اثرات پوشیدن ماسکهای جراحی و N95 بر پاسخ شاخصهای فیزیولوژیک و الکتروکاردیوگرام متعاقب تمرین بیشینه در زنان میانسال بود. روشها: در یک طرح نیمه تجربی، 36 زن داوطلب سالم (میانگین سن و BMI به ترتیب 9/3±3/30 سال و 1/3±47/22 کیلوگرم بر متر مربع) بطور تصادفی به 3 گروه 12 نفره شامل: تمرین بیشینهای با ماسک N95 (Max-N95 mask)، تمرین بیشینهای با ماسک جراحی (Max-Surgical mask) و گروه فعالیت بیشینه بدون ماسک (MaxNomask) تقسیم شدند. آزمودنیها در گروههای فوق، پروتکل بیشینهای بروس را به ترتیب با ماسک جراحی، ماسک N95 و یا بدون ماسک اجرا کردند. پارامترهای فیزیولوژیک، الکتروکاردیوگرافی و زمان واماندگی ارزیابی شدند. دادهها با تحلیل واریانس یکطرفه در سطح 05/0P ≤ بررسی شد. یافتهها: فعالیت وامانده ساز روی نوارگردان باعث کاهش معنادار فاصله QTc بین گروه ماسک N95 نسبت به گروههای ماسک جراحی (001/0>P) و بدون ماسک (027/0=P) شد. هرچند افزایش مقادیر بین گروهی ضربان قلب و QRS متعاقب فعالیت وامانده ساز معنادار نبود، اما بسیار به سطح معناداری نزدیک بود (مقدار P به ترتیب: 073/0 و 075/0). نتیجهگیری: در افراد سالم، فعالیت بدنی بیشینهای نظارت شده بویژه با ماسک جراحی عملی، ایمن است و فقط با تغییرات جزئی در پارامترهای ECG و فیزیولوژیک به ویژه کاهش جزئی در QTc همراه است. مطالعات آتی باید تاثیر فعالیت بدنی با شدتهای مختلف در طی استفاده از ماسکها را در افراد سالمند و یا مبتلا به بیماریهای التهابی مزمن ارزیابی نمایند.
Background and aim: Current study aim was to examine the effects of wearing surgical and N95 facemasks on response of the physiological and electrocardiography markers include; QRS complex, QT interval, ST depression and P amplitude during exhaustive maximal exercise in middle-aged women. Methods; In a semi- experimental protocol, 36 healthy volunteers females (mean age and BMI of 30.3 ± 3.9 years and 22.47 ± 3.1 kg/m2, respectively) randomly allocated to three groups of 12 peoples consist to; Max-N95 mask, Max-Surgical mask, and Max-Nomask). Subjects in the aforesaid groups performed a maximal Bruce protocol, while wearing a surgical mask, an N95 mask and without a mask, respectively. Physiological and electrocardiography parameters and time to exhaustion were compared. Data was analyzed to one-way ANOVA at P≤ 0.05 level.Result: Maximal exercising with N95 mask was associated with a significant decrease in QTc interval levels, as compared to Max-Surgical mask (PConclusion: In healthy subjects, supervised maximal physical activity, particularly with a surgical mask is feasible, safe, and associated with only minor changes in ECG and physiological parameters, specifically a mild decrease in QTc. Future studies should examine impact of physical activity with various intensities, while using any mask in aged persons and or suffering from chronic inflammatory diseases.
خلاصه ماشینی:
بنابراین هدف از تحقیق حاضر بررسی استفاده از ماسک های تنفسی (ماسک N٩٥ در برابر ماسک جراحی) بر پاسخ شاخص های منتخب فیزیولوژیک (ضربان قلب ، درصد اشباع هموگلوبین ، مقیاس درک فشار بورگ) و الکتروکاردیوگرافی (مدت QRS ، فاصلۀ QTc( QT)، قطعۀ ST، مدت موج P) در طی انجام فعالیت های ورزشی با شدت فزاینده تا مرز واماندگی در زنان سالم بوده است .
برای اجرای فعالیت فزاینده تا مرز واماندهساز، از نوار گردان h/p/cosmos sports and medical) (gmbh, Mercury model, Nussdorf-Traunstein Germany به منظور اجرای پروتکل بروس اصلاح شده در مرکز کنترل و ارزیابی سلامت دانشگاه استفاده شد.
تجزیه وتحلیل تغییرات شاخص های فیزیولوژیک و الکتروکاردیوگرام متعاقب فعالیت واماندهساز با دو نوع ماسک N٩٥ و جراحی در مقایسه با سطوح استراحتی در زنان گروههای مختلف تجربی و کنترل حاکی از آن است که اجرای این فعالیت موجب عدم تغییر معنادار در مقادیر SPO٢ در تمام گروهها و از سوی دیگر افزایش معنادار مقادیر ضربان قلب و کاهش معنادار QTc در هر سه گروه شده است (٠٠٠١>P).
میانگین و انحراف استاندارد شاخص های فیزیولوژیک و الکتروکاردیوگرام متعاقب فعالیت وامانده ساز با دو نوع ماسک N٩٥ و جراحی در زنان سالم گروه های مختلف تجربی و کنترل (به تصویر صفحه رجوع شود) الکتروکاردیوگرام نمودار ١ نیز تغییرات مقادیر شاخص های ECG و تنفسی استراحتی و متعاقب فعالیت واماندهساز در گروههای مختلف را نشان میدهد.
Return to training in the COVID-19 era: The physiological effects of face masks during exercise.