چکیده:
بررسی روانشناختی عملکرد رهبران سیاسی، یکی از رویکردهای موردتوجه در تحلیل سیاست خارجی است و با توجه به اختیارات گسترده رئیسجمهور در ایالات متحده آمریکا، ایندسته از رویکردها اهمیت دوچندانی پیدا میکنند. این پژوهش در پی تحلیل چرایی تصمیمهای سیاست خارجی جیمی کارتر در مورد تحولات پیش و پس از انقلاب اسلامی ایران از طریق ارجاع به عناصر روانشناختی کارتر است. چارچوب نظری مورداستفاده در این مقاله، رفتاردرمانی عقلانیـعاطفی است که آلبرت الیس، روانشناس آمریکایی، ابداع کرده است. این مقاله با بررسی رخدادهای تأثیرگذار بر زندگی کارتر و نحوه تفسیر آنها از سوی وی، شخصیت او را تحلیل کرده است. این روش، در تحلیل زندگی فرد، رویکردی تاریخی دارد؛ بهاینمعنا که چرخهای از رخدادهای بیرونی با تفسیرهای پیوسته، به نتایج مشخص تبدیل میشوند. در ادامه و برپایۀ این الگو، پنج ویژگی شخصیتی آشکار کارتر استخراج شده و شیوۀ تأثیرگذاری آنها از طریق ارائه مصداقهایی تبیین شده است. نتایج بهدستآمده بیانگر این است که کارتر، بهرغم فشارهای ساختاری در داخل ایالات متحده و همچنین، فشارهای ناشی از نظام بینالملل، در رویارویی با انقلاب ایران و شیوۀ واکنش به انقلابیون و همچنین، اشغال سفارت ایالات متحده از سوی دانشجویان مسلمان، برپایۀ ویژگیهای روانشناختیاش، ازجمله کمالگرایی و وظیفهگرایی، تصمیم گرفته است.
The psychological study of political leaders is popular with foreign policy analysts. This study studies Carter’s psychology to explain his foreign policy decisions before and after the Iranian Islamic Revolution. The theoretical framework used in the article is emotional, rational behavioral therapy developed by the American psychologist Albert Ellis. This article analyses Carter's personality by examining the influential events of Carter's life and how he interprets them. This method has a historical approach for analyzing one's life that means a cycle of external events transforms into results with continuous interpretations. Continuously based on this model, Carter's five prominent personality traits have been extracted.The research results show that Carter’s dealing with the Iran revolution and the Iran hostage crisis was based on his psychological characteristics such as perfectionism and
خلاصه ماشینی:
Keywords: Political psychology, Foreign policy, United States, Jimmy Carter, Islamic Republic of Iran ________________________________________________________________ 1 Professor of International Relations, Shahid Beheshti University (Corresponding Author) h-pourahmadi@sbu.
PhD Candidate in International Relations, Shahid Beheshti University مقدمه ایالات متحده آمریکا، پس از جنگ جهانی دوم ، به عنوان ابرقدرتی با ویژگیهای هژمونیک در سطح بین المللی مطرح بوده و تصمیم های این کشور در حوزه سیاست خارجی، تـأثیر تعیین کننـده ای بـر روابط و شکل گیری موازنه ها در سطح جهان داشته است ؛ ایران نیز از پیامدهای این حضور مصـون نمانــده اســت .
درواقع ، این نوشتار برپایۀ ارزش و اهمیـت نقـش فـرد و ویژگیهـای روانـی و شخصـیتی او در جایگاه ریاست جمهوری آمریکا بنا شده (٢١٤ :٢٠١٣ ,McKay) و به طور مشخص ، بر دورٔە خاصـی از تاریخ روابط دو کشور، یعنی ماه های پیش از انقلاب ایران تا پایان ریاست جمهوری کارتر متمرکز شده و در پی بررسی جایگاه متغیرهای روان شناختی در برابر عوامـل سـاختاری اسـت ؛ اینکـه چـه میزان از سیاست خـارجی دولـت کـارتر، برآمـده از فشـارهای سـاختاری (نهـادی، بین المللـی ) و گزاره هایی است که مبنای اصلی شخصیت او را در طول زندگی تشکیل داده اند.
با توجه به پژوهش های انجام شده میتوان ادعا کرد که پژوهش های انگشت شماری سیاسـت آمریکـا در برابر جمهوری اسلامی را از دیدگاهی روان شناختی بررسی کرده اند و دراین میان ، افزون بر مورد خاص دوران کارتر، روش «فعال کننده ، باورها، و نتایج » آلبرت الیس نیـز تـاکنون در ایـن حـوزه اسـتفاده نشـده است ؛ درحالیکه به زعم نویسندگان ، با توجه بـه اهمیـت ایـن روش در پایه گـذاری روش «رفتاردرمـانی شناختی» در روانشناسی شناختی، استفاده از آن در حوزه تحلیل سیاسی میتواند راهگشا باشد.