چکیده:
تصویری که تفاسیر مشهور از فلسفه خلقت انسان ارائه میدهند، ناظر به ظواهر بخشی از آیات بوده و از عمق کافی برخوردار نیست. معرفی عبادت و نیل به رحمت به عنوان غرض خداوند از خلقت، ازیکسو و طغیان اکثریت انسانها و دخول به جهنم ازسویدیگر موهم عدم تحقق غرض الهی است. این تحقیق با روش توصیفی، تحلیلی و نقدی، ابتدا ریشه اشکال و نارسایی تصویر فوق را نشان میدهد. سپس راه حل عرفانی را ضمن دو گام اساسی در حوزه عرفان نظری و ذوقی مطرح میکند. حاصل گام اول، مغلوبیت عذاب تحت رحمت و اثبات وجهه تربیتی برای آن و حاصل گام دوم، تحلیل عذاب به عنوان «عتاب» و «فراق» معشوق ازلی است که وجهه ذوقی دارد. در این راستا، مستندات قرآنی و روائی مطرح و درنهایت تصویری جامع و دلنشین از فلسفه خلقت ارائه میشود.
The image of famous interpretations of the philosophy of human creation does not go beyond the appearance of verses and is not capable of eliminating the ambiguity and apparent contradiction between the verses. The introduction of worship and achievement of mercy as the purpose of creation in some verses and the report of the overthrow of the majority and entering into hell in other verses is one of the most important aspects of ambiguity and contradiction in this image. This research, with a descriptive, analytical, and critical approach, first shows the root of the forms and failure of the commentatorschr('39') response. Then, the monopoly of the solution in the mystical approach is based on a different analysis of the issue of torment in the two areas of theoretical and moral mysticism and examines its citation and strength based on the Qurchr('39')anic verses; the result of the research, eliminating the ambiguity and apparent contradiction between verses and presentation A harmonious, deep, and pleasant image rather than a vague image of the philosophy of human creation. Today, given the increasing numbers of absurdity, depression and suicide, the need for a decent response to questions about the meaning of life and the philosophy of creation is not at stake.
خلاصه ماشینی:
نگارنده چنین تصویری را اولین بار حین مطالعه روایات بحث خلقت به دست آورد و نکتۀ عجیب آنکه تنها در یک روایت این تصویر به صراحت مطرح شده بود؛ در این روایت معتبر، راوی از امام صادق (ع ) دربارة علت انتقال ارواح انسان ها به دنیا، بعد از آنکه در جایگاه بلند ملکوتی قرار داشتند، سؤال میکند؛ امام در پاسخ ، شرافت و علو ارواح در عالم ملکوت را ازآنجاکه باعث غرور ایشان میشد، علت انتقال آن ها به بدن های خاکی معرفی فرمودند تا براثر ابتلائات دنیوی، حالت خضوع و عبودیت در آن ها شکل گیرد؛ آنگاه هنگام برشمردن ابتلائات سازندة روح ، علاوه بر ابتلائات اختیاری و غیراختیاری دنیوی، ابتلائات اخروی را نیز ضمیمه نمودند و مجموع همه ابتلائات و عذاب ها را، در مسیر نهادینه شدن روحیۀ عبودیت و خضوع در انسان معرفی فرمودند که حاصل آن ، دریافت رحمت جاودانه خواهد شد (ابن بابویه ، ١٣٩٨ق : ٤٠٣).
بنابراین اگر قرار باشد، موارد فوق در قالب فلسفی بگنجند، در بحث ذاتی و عرضی قابل تحلیل اند به این شکل که عمل و جزای آن را نسبت به فطرت انسان و یا رحمت واسعۀ الهی، عرضی و قابل زوال قلمداد کنیم ؛ این همان سخنی است که ابن عربی و پیروانش قائل به آن بودند و توضیح آن گذشت ؛ گاهی نیز در بحث شفاعت ، سخن از قابلیت و اهلیت برای شفاعت مطرح میشود که ممکن است براثر کثرت گناه این قابلیت منتفی شود.
نتیجه : مسئله اصلی تحقیق ، جمع بین آیاتی از قرآن بود که غرض خداوند از خلقت انسان را عبادت و نیل به رحمت معرفی میکنند، با آیاتی که مسیر طغیان و عذاب را برای اکثریت بنی آدم گزارش میدهند.