چکیده:
محمدجواد مشکور (1297-1374ش.) از جمله مورخان آکادمیک و دانشگاهی معاصر است که طی چهار دوره فعالیت علمی و دانشگاهی، مسائل و موضوعات مختلفی از تاریخ ایران را از دورۀ باستان تا معاصر بررسی کرده است. با عنایت به وسعت و گستردگی موضوعی تحقیقات مشکور، در پژوهش حاضر، تاریخنگاری و تاریخنگری وی در رابطه با موضوعات و مسائل فرهنگی مربوط به تاریخ و زبان آذربایجان بررسی شده است. طی دوره دوم پهلوی که عصر غلبۀ رویکرد ناسیونالیستی در تاریخنگاری رسمی و دانشگاهی ایران بود، یکی از مهمترین مسائل، نحوه پرداختن به مسئلۀ زبان و هویت ترکی در آذربایجان بود. از جمله مهمترین تلاشها در این زمینه، اثبات هویت فرهنگی و زبانی آذری، بهعنوان شاخهای از زبانهای پهلوی باستان، برای آذربایجان بود. رویکردی که نتیجه آن نفی زبان و هویت ترکی از آذربایجان بود. محمدجواد مشکور همسو با شرایط زمانه، بخش مهمی از تحقیقات خود را به تاریخ گویش آذری در آذربایجان و نسبت و رابطۀ آن با زبان ترکی اختصاص داد. وی در خصوص تحول زبان مردم آذربایجان در بستر تاریخ، قائل به چندین دورۀ تاریخی است. دورۀ اول تاریخ پیشاآریایی است که در آن، زبان رایج در آذربایجان ماننایی و اورارتویی بود. دورۀ دوم مربوط به مهاجرت اقوام آریایی و تاریخ باستان ایران است که طی آن زبان «مادی- پهلوی» به زبان رایج آذربایجان تبدیل شد. با گذار جامعۀ ایرانی از دورۀ باستان به دورۀ اسلامی، شاخهای از زبان «مادی-پهلوی» در آذربایجان تداوم یافت که مشکور آن را « فهلوی آذری» عنوان کرده است. به نظر وی از دورۀ سلجوقیان، با استقرار ترکان اغوز در آذربایجان، زبان ترکی بهصورت تدریجی در آذربایجان رواج یافت و طی دورۀ صفویه بهعنوان زبان غالب، جایگزین «فهلوی آذری» شد. مشکور زبان ترکی رایج در آذربایجان کنونی را «ترکی آذری» عنوان کرده و آن را حاصل ادغام «ترکی غزی» با گویش «فهلوی آذری» دانسته است.
Mohammad Javad Mashkour (1297-1374 AD) is one of the contemporary academic and university historians who studied various issues and topics in the history of Iran from ancient to contemporary during his four periods of scientific and academic activities. Considering his wide research scope, in the present study, Mashkour's historiography and historical view in relation to the cultural issues and issues related to the history and language of Azerbaijan were studied. During the second Pahlavi period, which was the era of the dominance of the nationalist approach in the official and academic historiography of Iran, one of the most important issues was how to deal with the issue of Turkish language and identity in Azerbaijan. One of the most important efforts in this field was to prove the cultural and linguistic identity of Azeri, as a branch of the ancient Pahlavi languages for Azerbaijan, an approach that resulted in the denial of the Turkish language and identity to Azerbaijan. Mohammad Javad Mashkour, in line with the conditions of the time, devoted an important part of his research to the history of the Azeri dialect in Azerbaijan and its relation to the Turkish language. Regarding the evolution of the language of the Azerbaijani people in the context of history, he believes in several historical periods. First era is a pre-Aryan history in which the common language in Azerbaijan was Manna and Urartian. The second period is related to the migration of Aryan tribes and the ancient history of Iran, during which the "Median -Pahlavi" language became the common language of Azerbaijan. With the transition of the Iranian society from the ancient period to the Islamic period, a branch of the Median - Pahlavi language continued in Azerbaijan, which Mashkour called it "Azeri Fahlavi". According to him, from the Seljuk period, with the establishment of the Oghuz Turks in Azerbaijan, the Turkish language gradually spread in Azerbaijan and during the Safavid period as a dominant language, replaced the "Azeri Fahlavi". Mashkour called the common Turkish language in the present day of Azerbaijan "Azeri Turkish" and considered it as the result of merging "Oghuz Turkish" with the "Azeri Fahlavi" dialect.
خلاصه ماشینی:
طي دوره دوم پهلوي که عصر غلبۀ رويکرد ناسيوناليستي در تاريخ نگاري رسمي و دانشگاهي ايران بود، يکي از مهم ترين مسائل ، نحوه پرداختن به مسئلۀ زبان و هويت ترکي در آذربايجان بود.
از جمله مسائل و موضوعات مهمي که در تاريخ نگاري رسمي و دانشگاهي رايج در دوره پهلوي، به شکلي سلبي مورد توجه قرار گرفت ، پيشينه تاريخي حضور ترکان در ايران و مسئله رواج زبان ترکي در آذربايجان بود.
4 با عنايت به پيشينه تحقيقات و پژوهش هاي موجود در خصوص آثار و احوال و تاريخ نگاري محمدجواد مشکور، پژوهش حاضر به بررسي ديدگاه هاي مشکور در خصوص تحولات زباني آذربايجان با محوريت نسبت و ارتباط زبان آذري و زبان ترکي در آذربايجان اختصاص دارد.
هرچند آثار مشکور در خصوص آذربايجان و زبان ترکي جنبه آکادميک دارد، اما وي همسو با شرايط و زمانه خود که مصادف با تسلط گفتمان تاريخ نگاري ناسيوناليستي در فضاي آکادميک و دانشگاهي بوده ، درصدد اثبات اصالت و استمرار تاريخي هويت و فرهنگ مبتني بر زبان آذري و پهلوي در ١.
يکي از مسائل و موضوعات مهم مطرح در پژوهش ها و تحقيقات ادبي و تاريخي در دوره دوم پهلوي، تحقيق در خصوص پيشينه و هويت تاريخي و فرهنگي آذربايجان قبل از رواج زبان ترکي در اين منطقه بود.
نشريه دانشکده ادبيات و علوم انساني دانشگاه آذرآبادگان تبريز، انجمن آثار و مفاخر ملي و بنياد موقوفات محمود افشار، سه مرکز و نهادي بودند که در خصوص اثبات هويت تاريخي و فرهنگي آذربايجان بر اساس گويش آذري و بيگانه و تحميلي نشان دادن زبان ترکي در اين منطقه ، مقالات و کتب مختلفي را منتشر ميکردند.