چکیده:
سرشت «فناوری مدرن غربی» و نیز نسبت میان جوامع غیر غربی با این پدیدار نوظهور بیگانه، دو امر مهمی است که به موازات افزایش آمیختگی این جوامع به این پدیدار، ذهن بسیاری از اندیشمندان بومی این جوامع را به خود مشغول ساخته است. کتاب «گزینش تکنولوژی از دریچه بینش توحیدی» ثمره اندیشهورزی یکی از همین دست اندیشمندان است که البته در جامعهای غیر غربی زیسته است. اصغر طاهرزاده به عنوان یک متفکر مسلمان ایرانی، در قالب این کتاب آرای خود درباره چیستی فناوری مدرن غربی و نیز چگونگی برقراری نسبتی شایسته بین جامعه شیعی ایرانی و فناوری غربی را بر پایه آموزههای اسلامی مطرح نموده است. وی در طرح نظرات خود از این آموزهها و به طور خاص از «قرآن» استفاده بسیاری برده است. در مقاله پیش رو بر آنیم تا با تحلیل این کتاب، مقایسه آن با برخی نظریات مطرح در ادبیات جهانی فلسفه فناوری و ذکر برخی نظریات ویژه این اثر، به نقادی آن بپردازیم.
The nature of modern western technology and the relation between non-western societies and this new foreign phenomenon are two important matters which alongside the increase of the intercourse of these societies and this phenomenon, have preoccupied many of their indigenous intellectuals. The book “The Choice of Technology from the Monotheistic Perspective” is the outcome of the reflection of one of these intellectuals that lives in a non-western country. In this book, Asghar Taherzadeh as an Iranian Muslim intellectual explained his opinions about the nature of modern western technology and the proper relation between the Iranian Shiite society and western technology based on Islamic teachings. He has made extensive use of these teachings, especially “Quran” to express his views. The purpose of this article is to introduce and critique Taherzadeh's book. For this purpose, we will compare his views in this book with some of the views expressed in the literature of Philosophy of Technology; we will also express some of his special theses.
خلاصه ماشینی:
بـر ایـن پایـه ، فناوری به مثابه عنصری که در نگاه غالب افـراد جامعـه عضـوی ضـروری اسـت ، در نگـاه خوش بینانه عده ای از مردم گاه تا حد منجـی بشـریت در نبـرد بـا موانـع و امـور نـامطلوب پیش روی او گرامی شمرده میشود و از سـویی دیگـر، آثـار متعـدد خواسـته و ناخواسـته ی فناوری که موجب ورود زیان هـایی غیرقابـل چشـم پوشـی بـه زنـدگی فـردی و اجتمـاعی انسان هاست ، ایشان را نسبت به این عنصر بدبین ساخته است (١٧ :٢٠٠٥ Verbeek).
اما چالشی که در این باره بسیاری از دغدغـه منـدان را به فکر فرو برده ، تقابلی است که در اثر ورود فناوری از جهان مدرن غربی به جهان سـنتی غیرغربی، میان این دو جهان غربی و غیـر غربـی ایجـاد شـده اسـت ، تـا حـدی کـه گـروه چشـم گیـری از متفکـران ، فنـاوری مـدرن غربـی را حامـل ارزش هـای جهـان مدرنیتـه بـه جهان سنتی غیرغربی میدانند.
شـاهد بـاور طاهرزاده به مسئله نیازسازی نیز در توصیف وی از پدیده ای همچون مُدگرایی مشهود اسـت (طاهرزاده ١٣٨٧: ٢٠)، ضمن آنکه مولف در حین اشـاره بـه مسـئله نیازسـازی، بـه ارتبـاط اصالت یافتن تولید انبوه و در نتیجه «وابسته سازی» دیگر جوامع بـه مبـادی سـاخت فنـاوری مدرن غربی (همان : ٤٥) و نهایتا استعمار نظامی-فرهنگی این جوامع نیز اشاره نموده است : بشر امروز بیش از آن که نظر به زندگی متعالی داشته باشـد بـه ابزارهـایی نظـر دارد کـه کمال آن ها به سوی ناکجاآباد است و با تولید انبوه آن ها میخواهد کمـال خـود را بـرای خود و دیگران بنمایاند.